2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
هر روز افکار ما در حال چرخش هستند ، برخی بسیار مزاحم هستند و به ما استراحت نمی دهند
خوشحال می شویم که به آنها فکر نکنیم ، اما آنها فکر می کنند - خودشان ، بدون کنترل و مشارکت ما.
در روانشناسی ، مفهوم "گشتالت ناتمام" وجود دارد
منظور از گشتالت چیست - تکمیل ، محکم شدن تا انتها ، نتیجه گیری ، نتیجه برای موقعیت ، فکر ، ایده خاص
گشتالت زمانی شکل می گیرد که ما فکر نکنیم و تصمیمی نگیریم ، ما گشتالت را نمی بندیم.
در لحظه ای که گشتالت بسته می شود ، فکر به نوعی تصمیم یا عمل تبدیل می شود و مغز ، سرانجام ، می تواند چندین مرکز عصبی را به یک کل واحد متصل کرده و سپس آن را به بایگانی بیندازد. همه چیز ، او به این س returnال بر نمی گردد.
معمولاً اینها افکار ماهیت زیر هستند:
- شرایط مختلف درگیری با رئیس ، همکاران ، افراد نزدیک ما
- البته افکار در مورد اینکه دیگران در مورد ما چگونه فکر می کنند و چگونه با ما رفتار می کنند
- تعهدات ما نسبت به دوستان ، کارکنان
- نگرانی در مورد روابط با عزیزان - نزاع ، چه کسی درست می گوید ، چه کسی اشتباه می کند
- جستجوی بزرگ ، معنای زندگی ، سوالات فلسفی
- ترس های مختلف - نه به موقع ، نه کنار آمدن ، هیچکس یک لیوان آب برایم نمی آورد
این فهرست به خودی خود بسیار خاص و مهمتر از همه محدود است.
پس چرا ما آنها را بیرون فکر نمی کنیم ، بلکه آنها را در یک دایره می رانیم؟
ساده است! وقتی شروع به فکر کردن در مورد آن می کنیم ، به ترس ، خشم ، ناامیدی می رسیم - این ناخوشایند است. فکر کردن به چیزهای ناخوشایند ناخوشایند است.
دانشمندان همچنین محاسبه کرده اند که مدت زمان چنین فکر سرگردان بیش از 10 ثانیه نیست ، اما در 10 ثانیه چه چیزی می توانید فکر کنید؟ واضح است که شما نمی توانید در چنین مدت کوتاهی به چیزی منطقی برسید.
جای یک فکر اشتباه را بلافاصله شخص بعدی از لیست افکار خودکار شما و دوباره در یک حلقه می گیرد. زمان و انرژی فوق العاده ای می طلبد ، اما بهتر است که ما نشویم.
چه باید کرد و چگونه می توان از شر این افکار بد فکر خلاص شد؟
- ما یک قلم و کاغذ برمی داریم
- اگر به نتیجه نرسیم ، اجازه می دهیم افکار ما سرگردان شوند - فقط در آپارتمان قدم بزنید
- موقعیت ها ، افراد ، گفتگوها ، مشاغل ناتمام شعله ور می شود
- ما همه اینها را یادداشت می کنیم - به محض اینکه چیزی جرقه زد ، همانجا روی کاغذ است
پس از تکمیل لیست ، آن را به دو قسمت تقسیم کنید:
1. لیست انجام
آنها را در تقویم بنویسید ، شرایط واقعی را که برای شما راحت است بیان کنید ، آن را طوری تنظیم کنید که برای شما مناسب باشد.
این همه است - شما نمی توانید در مورد آن فکر کنید ، اما باید آن را انجام دهید ، اما شما قبلاً می دانید چه زمانی ، نیازی نیست که دائماً آن را به خاطر بسپارید. وقتی واقعاً نیاز به انجام آن دارید ، به آنها فکر کنید.
2. لیست افکاری که باید اندیشید
ما همچنین تمام این افکار را با یک تصمیم عمدی به دو گروه تقسیم می کنیم:
- افکار بی معنی
زندگی درد است ، من می خواهم زندگی کنم و کاری انجام ندهم ، بی عدالتی جهان ، من یک بار انتخاب اشتباهی کردم ، اما اگر … پس …
توجه داشته باشید که این افکار به این صورت تصور نمی شوند ، آنها فقط بازتاب های خودکار هستند که عادت به این گونه تفکر را در شرایطی ایجاد کرده اند که برای ما چندان خوشایند نیست ، اما هیچ فایده ای در آنها ندارد. شما واقعاً باید آنها را در داخل احمق تشخیص دهید و دفعه بعد که با آنها روبرو شدید ، پوچی آنها را درک خواهید کرد. اگر آنها ادامه پیدا کردند ، تصمیم گرفتید خود را فریب دهید و به دلایلی به این افکار احتیاج دارید ، به عنوان مثال ، برای توجیه خود یا افزایش عزت نفس خود.
به افکار نگاه کنید ، بیشتر بیندیشید ، هر یک را به نتیجه منطقی خود برسانید ، و اگر بی معنی است ، آن را به این صورت بپذیرید و آن را خط کشی کنید. شما به آن احتیاج ندارید.
- افکار برای تفکر واقعی
البته ، افکاری در سرگردانی وجود دارد که باید واقعاً خوب اندیشیده شود و درباره آنها تصمیم گیری آگاهانه انجام شود.
در حالت سرگردان ، این غیر ممکن است. 10 ثانیه را به خاطر بسپارید.
اگر آنها را روی کاغذ نگذارید ، مطمئناً چیزی حواس شما را پرت می کند و افکار شما برعکس می شود.
اولین کاری که باید انجام دهید این است که از خود بپرسید چرا من به آن فکر نمی کنم؟ آیا ترس از مسئولیت وجود دارد؟ حقیقت؟ آیا از تصمیمی که ممکن است چیزی را در زندگی شما تغییر دهد می ترسید؟
مشکلات احتمالی که فکر می کنید ممکن است با آنها روبرو شوید را بنویسید. به هر طریقی ، شما تا انتها به ایده فکر می کنید و در نهایت به یک تصمیم می رسید.
ممکن است در حال حاضر برخی از حقایق یا داده ها را از دست داده باشید ، اما می توانید بگویید:
- در حالی که من در این مورد به این موضوع فکر می کنم ، وقتی شرایط تغییر می کند ، دوباره به آن فکر می کنم ، اما اکنون دیگر به آن بر نمی گردم
در نتیجه ، لیستی خواهید داشت:
- امور - وقتی زمانش فرا برسد در مورد آنها فکر خواهید کرد
- افکار بی معنی - مزخرفی که ارزش وقت و تلاش شما را ندارد
- افکار مهم - که یا بسته شده اند و یا در صورت وجود حقایق بیشتر به آنها باز خواهید گشت
ما افکار خود را در یک لیست ریخته ایم ، آنها را به سه دسته مهم تقسیم کرده ایم.
اکنون سخت ترین کار این است که سرگردانی خود را ردیابی کنیم
هر زمان که افکار به یک جهت یا جهت دیگر می روند ، باید آنها را بگیرید و در طبقه بندی مناسب قرار دهید:
امور
مزخرف
یک فکر مهم
مزخرفات - برای پایان دادن به کار ، تجارت - تعیین مهلت ، افکار مهم - نوشتن ، اگر فرصتی برای فوراً فکر کردن وجود دارد ، نه - صبح روز بعد به جای تماشای خبر در شبکه های اجتماعی - فکر کنید بر فراز.
این عادت باید توسعه یابد. این زنجیره نورونها ، برای ما جدید است ، باید ایجاد شود
توصیه شده:
"آنها درباره من چه فکر خواهند کرد؟" ، "آنها درباره من می گویند" - افسانه هایی که شما را از زندگی یا واقعیت باز می دارند؟
"دیگران درباره من چه فکر خواهند کرد؟" "آنها درباره من صحبت می کنند و غیبت می کنند …" ما اغلب چنین عباراتی یا مشابه آن را می شنویم. همچنین می توانید پست های مشابه را در شبکه های اجتماعی مشاهده کنید. اگر در مورد پست ها ، مینی نشریات ، آنها عمدتا از این نوع هستند:
چگونه مشکلات حل نشده (درمان نشده) می توانند زندگی ما را تباه کنند
در این مقاله می خواهم در مورد اینکه چرا کار کردن با احساسات و عواطف منفی خود بسیار مهم است ، آنها را زندگی کنید و آنها را رها کنید ، بسیار مهم است ، و فرصتی برای رویدادهای جدید در زندگی شما ایجاد می کند. "من تنها هستم ، به تنهایی. آنها به هر حال به شما خیانت خواهند کرد.
5 نشانه ای که نمی توانید آنها را دوست داشته باشید آیا هرگز عاشق نشده اید؟
بنابراین ، توانایی عشق مهارتی است که برای یک روان بسیار سازمان یافته قابل دسترسی است (به عبارت دیگر ، فرد باید از درون هماهنگی و آرامش داشته باشد ، او از زندگی خود چیزهای زیادی گرفت ، رشد و تربیت در فضایی مطلوب پیش رفت ، او به اندازه کافی دوست داشت - فقط در این حالت او قادر خواهد بود در پاسخ دوست داشته باشد و احساسات شما را به اشتراک بگذارد ، آنچه را که در داخل و خارج دارد به دیگری بدهد).
در مورد احساسات زندگی نشده - چرا آنها را زندگی کنید
احساساتی که در زمان مناسب زندگی نمی کردند ، یک TOTE نامحدود هستند (به عبارت دیگر ، کار ناتمام). آنها درد می کشند ، درد می کشند ، توجه می خواهند ، انرژی می گیرند و امیدوارند روزی صاحب حقشان برای آنها بازگردد و زنده بماند. ترجیحاً تا پایان. همانطور که هست سخت یا آسان - چگونه پیش می رود.
آنچه درباره خودم فکر می کنم با آنچه دیگران درباره من فکر می کنند برابر نیست
اخیراً ، من با این واقعیت روبرو شده ام که مردم باید نقاط قوت ، مزایا ، ارزشها و دستاوردهای خود را بنویسند. بسیاری گم می شوند و در مورد خود به شیوه ای استاندارد صحبت می کنند و احساس می شود که از رزومه پاسخ می گیرند. و علاوه بر حوزه کار ، ما هنوز در حوزه های مختلف زندگی هستیم.