2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
انصاف در مقابل اخراج
من اغلب مشاهده می کنم که چگونه شخصی در شغلی مورد علاقه یا شغل سختی رنج می برد ، اما جرات ترک آن را ندارد. همه چیز اشاره می کند ، او را ترغیب می کند - حقوق افزایش نمی یابد ، شرایط بدتر می شود ، بار خرد می شود ، شادی در صبح وجود ندارد ، او هر روز از خواب بیدار می شود - او ساعت زنگ دار را نمی شنود ، روشن نشده است تعطیلات برای مدت طولانی یا بود ، اما استراحت نکرد ، و حتی در صلاحیت حرفه ای خود اطمینان دارد اما … از بین نمی رود. حتی رزومه ای برای نوشتن یا به روز رسانی - او نمی تواند جرات کند. انگار منتظر چیزی هستند.
و او معمولاً منتظر یک چیز ساده است که به ندرت با صدای بلند بیان می شود - عدالت.
تقریباً فردا یا با یک ربع جدید ، روزی فرا می رسد ، گزارشی ارائه می شود ، پروژه ای راه اندازی شده (ضروری را مشخص کنید) یا "من به تعطیلات می روم و سپس آنها می فهمند که چگونه می توانند بدون من این کار را انجام دهند" وقتی آنها از آن قدردانی خواهند کرد اما به طور معمول ، اگر در 3-4 ماه گذشته "قدردانی" نشده اید - با پاداش ، ستایش ، افزایش یا چیز دیگری ، به عنوان مثال. به هیچ وجه به رسمیت نشناخته اید که به نظر شما معادل مشارکت شما در امر مشترک است - پس در صورت تمایل ترک کنید ، یا بخش و رهبر را تغییر دهید.
انتظار بی معنی است ، عدالت وجود نخواهد داشت.
دلایل ممکن است متفاوت باشد ، اما اگر طی 3 ماه مدیریت تلاش ها یا استعدادهای خاص شما را با تمجید یا سپاسگزاری مورد توجه قرار نداده است ، پس کار شما بدیهی تلقی می شود. و معجزه ای رخ نخواهد داد.
اما شما یک انتخاب دارید - دیگر منتظر تشخیص نباشید و رنج را متوقف کنید ، یا شغل خود را به شغلی تغییر دهید که در آن شما و تلاش های شما با قدردانی شناخته شده و پذیرفته شوید.
و عدالت در همان لحظه ای برقرار خواهد شد که شما دوباره با خوشحالی به سراغ کار جدیدی بروید و تمام کوله پشتی انتظارات و نگرانی ها را به رهبری گذشته خود بسپارید.
توصیه شده:
سر در مقابل بدن
0 عادی غلط کاذب کاذب RU X-NONE X-NONE تضاد سر و بدن عمیقا در فرهنگ ما نهفته است. سر یک ذهن روشن ، معنویت بالا ، پرواز تخیل ، انتزاع و بینش جهانی است. از طرف دیگر ، بدن چیزی است که مداخله می کند و حواس او را پرت می کند ، با نیازهای اساسی که در نامناسب ترین لحظه بوجود می آید.
برونگراها در مقابل درونگراها ، چه کسی بهتر است؟
چرا موضوع "برون گرا" و "درون گرا" اکنون بسیار مد شده است؟ اول ، برای درک بسیار راحت است که افراد را به دو دسته تقسیم کنید تا ویژگی های شخصیتی آنها را درک کنید. پسران به راست ، دختران به چپ. اما پشت این راحتی حیله گری نهفته است.
درمان طولانی مدت در مقابل کوتاه مدت
اخیراً ، در یکی از انجمن ها ، س aالی مطرح شد - چرا ما به روان درمانی طولانی مدت نیاز داریم؟ هیپنوتیزم ، NLP ، dpdg ، چند جلسه وجود دارد - و سوال حذف می شود. نیازی نیست هفته ای یکبار برای ماه ها یا حتی سالها پیاده روی کنید … با وجود سادگی ظاهری ، این سوال جالب است.
کاهش ارزش در مقابل خودشیفتگی
این دو روی سکه است ، در غیر این صورت ، "من یک نابغه هستم - من یک گه کسل کننده هستم." بنابراین برای تکان نخوردن به جلو و عقب ، بهتر است بلافاصله اعتراف کنم که من هر دو هستم ، و آنچه در این بین است. و حتی در آن صورت ، و دیگری در نتیجه تعمیم ارزیابی اتفاق می افتد ، یعنی اگر یک نابغه باشد - پس در همه چیز ، و اگر مزخرف باشد - به طور کامل و برای همیشه.
نظریه ارتباط VEDA در مقابل روانشناسی بلند خندیدن
اگر نمی توانید با آیورودا بحث کنید - این یک چیز خوب است ، به علاوه فلسفه تغذیه سالم هنوز به کسی آسیبی نرسانده است - پس می توانید با مفهوم روابط طبق وداها مبارزه کنید. آیا یک زن باید از نظر اجتماعی موفق باشد یا به borscht و پوشک برگردد؟ - این س notال نه تنها در کشور ما مشکل است ، بلکه دردناک است.