نظریه ارتباط VEDA در مقابل روانشناسی بلند خندیدن

فهرست مطالب:

تصویری: نظریه ارتباط VEDA در مقابل روانشناسی بلند خندیدن

تصویری: نظریه ارتباط VEDA در مقابل روانشناسی بلند خندیدن
تصویری: چطور میشه از انتخاب درست برای ازدواج اطمینان داشت؟ با رابطه جنسی یا هم خانه شدن؟ 2024, آوریل
نظریه ارتباط VEDA در مقابل روانشناسی بلند خندیدن
نظریه ارتباط VEDA در مقابل روانشناسی بلند خندیدن
Anonim

اگر نمی توانید با آیورودا بحث کنید - این یک چیز خوب است ، به علاوه فلسفه تغذیه سالم هنوز به کسی آسیبی نرسانده است - پس می توانید با مفهوم روابط طبق وداها مبارزه کنید.

آیا یک زن باید از نظر اجتماعی موفق باشد یا به borscht و پوشک برگردد؟ - این س notال نه تنها در کشور ما مشکل است ، بلکه دردناک است.

بنابراین ، بیایید مثل همیشه نقطه به نقطه شروع کنیم:

شماره 1 چرا می توان به وداها اعتماد کرد

در اصل ، با خواندن این "جدول رتبه ها" ، چه کسی باید در خانواده و زندگی انجام دهد ، مخالفت با عقل سلیم ساده (مانند زمزمه) دشوار است ، که به طور قابل فهم در عباراتی مانند: "یک مرد باید فکر کند چیزهای بلند ، درک معنای بودن ، و انتقال آن به جوانانش "(شوخی می کنم). "همسر او باید همسر خوبی باشد ، از نظر روانی انعطاف پذیری بالایی داشته باشد ، به طوری که در لذت عشق برای او زیباتر از سایر زنان باشد و در کمک معنوی ، مانند مادر و در اندوه شدید ، مانند خواهر (و دقیقاً می دانید چگونه این نقش را تغییر دهید) ".

تشویق مداوم!

به طور طبیعی ، شما نمی توانید با چنین واقعیت رویایی پیچیده ای بحث کنید. همه می خواهند در یک افسانه زندگی کنند ، به هر حال روح شکوفا شد ، و قلب مدام با خوشحالی یادداشت FA را می خواند و برهمن را ستایش می کرد و کل جهان از ناف کریشنا زرد زبان بیرون می رفت (ممکن است نادرستی وجود داشته باشد).

اما در کل ، اصل مطلب به درستی منتقل می شود. از یک قلب پاک و بدون منیت کاذب قسم می خورم !!!

اگر زن خوب و شوهر خوب باشد ، همه چیز خوب خواهد بود. آمین

هم به عنوان شخص و هم به عنوان روانشناس موافقم.

وقتی همه با خوشحالی زندگی می کنند ، من قول می دهم به ماساژورها بروم.

اما تا زمانی که افراد از خاک مقدس خارج نشوند ، روانشناسان باید سخت کار کنند و جزئیات خصوصی را مرتب کنند.

پس گیرش چیه؟

نکته جالب این است که ایده تقسیم نقش های مرد نان آور ، محافظ و متفکر معنوی است و همسرش - معشوق ، مادر و آشپز - کار می کند. و خانواده های زیادی وجود دارند که در آنها این مدل معمولاً چنین رفتار می کند و رنج نمی برد. اما درصد آنها به سختی زیاد است (احتمالاً بیش از 5).

بقیه باید به نحوی گناهکاران را با صالحان ترکیب کنند ، با هم درآمد کسب کنند ، در ظرف شویی یک دوست را به جای یک دوست جایگزین کنند و غیره. واضح است که ایده وداها به یک تقسیم بندی پیش پا افتاده از نقش ها خلاصه نمی شود ، این ایده کمی عمیق تر است (اما نه چندان زیاد) - هر کس باید روی لایه کاری خود سرمایه گذاری کند (اگر می خواهید این لایه را نام ببرید) - اگر برای شما راحت تر و دوست داشتنی تر است).

بنابراین اولین نتیجه گیری - پیروی از اندیشه - زن باید زن باشد.

و مرد - شما حدس زده اید! - یک مرد! دقیقا.

اگر گیج شوید ، مشکل ایجاد می شود (بنابراین وداها می گویند)

اگر اشتباه نگیرید - یک ضربه و یک اتفاق خوب ، همه در یک زمان.

اما به دلایلی ، برای 6000 سال اعلام شده در وداها ، چنین شادی هرگز امکان پذیر نبود (همانطور که گوروها سعی نکردند). اما شما فقط باید زندگی می کردید و نظم پیشنهادی چیزها را حفظ می کردید (یا خدایان با یک گل در ناف ، یا بیگانگان پیشرفته ای که به زبان سانسکریت می پاشید - دقیقاً مشخص نیست). و چرا مردم نمی خواهند مرتب زندگی کنند؟..

من یک پاسخ دارم ، خوب ، تأیید شده

زیرا لازم بود که وداها را نه با هندوها بلکه با آلمانی ها گسترش دهیم. اگر رهبر خوبی داشته باشند و دستورالعمل های دقیق داشته باشند ، آنها می توانند هر کاری را انجام دهند. (یا nakraynyak - ژاپنی ها ، اما ترب کوهی آنها را می توان با کاتاناهای خود متقاعد کرد).

به طور کلی ، ایده خوبی است که چگونه یک زن واقعی باشید ، چگونه یک مرد باشید. پاول راکوف قبلاً این موضوع را به مردم فروخته است: با دامن راه بروید ، با اقتدارگرایی خود به توپ های دهقان پا نگذارید ، مردان آلفا این را دوست ندارند و غیره.

در مورد مردان من این عبارت را بسیار دوست دارم: "یک مرد باید بتواند پول دربیاورد ، این مبلغی است که او برای یک عضو پرداخت می کند." قاطعانه گفت ، درست است؟ بلافاصله شروع به قدردانی از خود و … سایر قسمت های بدن می کنید ، حتی وضعیت بدن شما نیز بهبود می یابد.

هوچما این است که زنان اوکراینی ما دارای اقتدارگرایی خاصی هستند. ماهیت آن را می توان برای مدت طولانی و متفکرانه جدا کرد ، یا می تواند سریع و مشروط شود:

§ در قاشق ، زن فولادساز شد و کنترل دهقان را در دست گرفت.

§ پس از جنگ ، مردان کمی وجود داشت ، بسیاری معلول و مشروب بودند ، بنابراین زن دهه 70 هم در محل کار و هم در خانواده "فرمانروایی" کرد (تصویر پاشکا به عنوان راننده تراکتور و کمونیست).

ly سوم ، ذهنیت: روسی - قوی ، اوکراینی - قزاق ؛

§ حزب به یک محصول ناخالص و سربازان آینده نیاز داشت ، بنابراین زن ویژگیهای مردانه بیشتری کسب کرد. در غرب ، موضوع دیگری (تقریباً ودیک) وجود داشت: زنی با لباس در خانه منتظر شوهرش است و او ، نان آور ، از سر کار به خانه می آید. اما به دلایلی این مدل ، علیرغم تمام صحت ودایی ، موفقیت عظیمی به دست نیاورد.

Why2 چرا نمی توان به وداها اعتماد کرد

یک رویکرد شوونیستی مردانه پنهان وجود دارد.

مانند ، یک مرد باید خوب ، عاقل و مهربان باشد. ولی! زن باید هر دو را انجام دهد ، و نفر سوم را لعنت کند. اگر او در حالتی غم انگیز است ، پس چهارم و پنجم.

نوعی تئاتر سایه … Rzhu-من نمی توانم.

آیا یک مرد باید نقش خود را تغییر دهد و با همسر و خلق و خوی خود مطابقت داشته باشد یا ما یک مدل حمایت یک طرفه همسر داریم؟

و عباراتی مانند "وقتی زن در ازدواج خوب می شود ، مرد به عنوان شوهر بهتر می شود" محبت خاصی را بر می انگیزد. چرا اینطور است؟ چرا روی گردن شما نمی نشیند ، همانطور که در اکثر موارد اتفاق می افتد ، که ما ، روانشناسان ، سالها در حال تجزیه و تحلیل آن بوده ایم؟

همیشه توصیه های بیهوده راحت تر از رانندگی طولانی مدت یک مشتری است. و به همین دلیل است - هیچ فلسفه جهانی برای فردیت وجود ندارد. شاید در ارتش و صومعه ، جایی که هیچ چیزی بیشتر از شلوار و مسواک وجود ندارد.

بنابراین ، هر کشیش یا آموزگار مضحک است ، که سومین کسی است که بین زن و شوهر بالا می رود و به آنها پیشنهاد ازدواج "صحیح" می دهد ، ازدواج طبق قوانین. که هزاران سال پیش برای برخی از افراد "درست" / تمیز ، که حتی باستان شناسان نمی توانند جمجمه پیدا کنند ، با جیب هایی برای مغزهای اضافی کار می کرد.

تکرار می کنم ، اعتقاد به افسانه ها در پنج سالگی بسیار جالب است. سپس باید مغز خود را خراب کنید ، زیرا در زندگی علل مشکلات ازدواج 20 برابر ظریف تر و عمیق تر است. مشکل آسیب های دوران کودکی ، بی احترامی ، رقابت با والدین ، عدم سازگاری اجتماعی ، نفی جوانان سالم از همه و همه چیز.

در مورد کدام یک از گوروها نوشت: "اگر رابطه در خانواده درست باشد ، هیچ انزوای نوجوانان وجود نخواهد داشت." این خواهد بود ، این مرحله شکل گیری روان است ، نمی توان آن را تحت تأثیر قرار داد و شما نمی توانید از آن عبور کنید.

اگرچه به طور کلی ، وداها به درستی می گویند - مهربان تر ، صبورتر ، مسئول تر باشید ، این به نفع ازدواج است. به خیر.

فقط مردم ما سعی می کنند با مواردی بسیار جدی تر با توصیه هایی مانند گچ رفتار کنند ، که با رعایت نقش آنها قابل درمان نیست.

همسر یک تاجر مشروب به گورو می آید و او به او می گوید - از آنجا که شوهر مشروب می خورد ، این بدان معناست که این تقصیر شماست: شما همسر خوبی نبودید ، از شوهر خود حمایت نمی کردید ، به او انرژی خوبی نمی دادید.

همسرش: - چطور حمایت نکردی؟ بله ، من او را از سینه ام تغذیه نکردم!

گورو: - نقش معشوقه چطور؟ اشتیاق و اشتیاق را فراموش کرده اید؟ بنابراین او نور زندگی را از دست داد ، از جستجوی هدفی شایسته دور شد. من الان حمله را روی دستانم حمل می کردم.

زن شوکه می شود ، می رود تا با مست مست سازگار شود. دیوانه.

و یک روانشناس خوب در عوض به او پاسخ می دهد: - شما در یک رابطه وابسته هستید. بیایید بفهمیم چگونه با او آشنا شدید؟ او از چه خانواده ای است ، چه مسئولیتی دارد؟ او شما را در چه نقشی قرار داد؟ (مامان ها) چگونه درگیر آن شدید ، چرا؟ شما در خانواده خود چه کسی بودید؟ حالا بیایید به تدریج این موضوع را تغییر دهیم و محدوده مسئولیت خود و او را بازیابی کنید.

ویژگی بسیاری از ادیان شرقی - در موقعیت اصلی طرفدار مردانه خود. اکنون آشکار است که زن به هیچ وجه بدتر از مرد نیست. اما به دلایلی ، این اوست که باید کمک کند ، و راهنمایی کند ، و حدس بزند ، و نقشها را تغییر دهد ، و بکارت را حفظ کند ، و بیش از حد مستبد نباشد و خود را بشناسد.

بار دیگر - براد.

اگر او از دوران کودکی مانند یک شاهزاده خانم هندی برای ازدواج آماده شده بود ، پس با این نقش شریف یک زن فوق العاده کنار می آید.و اگر او خود نیاز داشت که در زندگی به چیزی دست یابد تا مادر شوهر نباشد ، که هر مادرشوهر به دلیل عدم دستاوردهای اجتماعی (با افزایش رقابت زنان ما) به دیوار می کوبد ، پس تبدیل شدن به یک گیشا دشوار است

اگرچه دوباره - ایده درست است!

هنگامی که یک زن تمام امور خانواده و امور مالی و ارتباط با اقوام و تربیت فرزندان را به عهده می گیرد ، شوهر به سادگی در مقابل تلویزیون می نوشد. و این اتفاق می افتد ، آقایان ودیست ، نه به دلیل انرژی های مرموز چاکراهای 7-8-24 ، بلکه به دلیل احساس گم شدن / غیر ضروری بودن.

و سپس شانه های یک زن رشد می کند ، و از روان رنجوری ، اضطراب و احساسات بیان نشده ، شکم و پارچه های بی اندازه رشد می کند. به علاوه نفرت از شوهرش ، آنها می گویند ، او مرد نیست. بله ، دیگر ، آنها واقعاً نقش مرد را از او گرفتند.

بنابراین ، وداها حق دارند - مقررات مهم است.

و بنابراین ، وداها به تنهایی برای منطقه اسلاوی ما کافی نیستند: زنان ما کودک را اموال خود می دانستند و به طور ضمنی مرد را از تربیت خود دور می کردند: "دست کج ، همیشه همه چیز در مورد شما اشتباه است!"

ماهیت احترام زن به مرد و احترام مرد به زن بسیار مهم است و از خانواده ناشی می شود. و نحوه آموزش این به توده ها هنوز مشخص نیست.

در مسیحیت ، این حتی سردتر است ، هنگامی که خط دعا را شنیدم: "باشد که همسر شوهرش بترسد ، زیرا کلیسا از خدا می ترسد" - و برای همیشه در حافظه من حک شده است. کتاب مقدس آنقدرها هم که شما تصور می کنید زیبا نیست ، در عهد عتیق عباراتی وجود دارد مانند: "اگر زنی در فاق شوهرش ضربه بزند ، باید سنگسار شود" و غیره.

شاید به همین دلیل است که جوانان به سمت خرگوش کریشنا کشیده می شوند ، زیرا شرح همه چیز در جهان بدون حملات و ارعاب آشکار وجود دارد و می توانید در مورد روابط صحبت کنید. برنامه آموزشی برای افراد فقیر

به هر حال ، روابط عبارتند از احترام ، عشق و مسئولیت

هر چه شخص بیشتر به خود ، مرزها و نیازهای دیگران احترام بگذارد ، سلامت عاطفی بیشتری برای عشق ورزیدن دارد ، هرچه آگاهتر و مسئولیت پذیرتر باشد ، روابط سالم تری برقرار می کند.

شماره 3. یاد گرفتم ، فهمیدم و ادامه دادم

برای بهره مندی از توصیه های ودایی ، نیازی به اعتقاد به کریشنا ندارید. برخی از آشنایان من در همان زمان نیز به وداها علاقه داشتند ، آنها چیزی را پذیرفتند و ادامه دادند.

مزیت اصلی برای زنان ما این است که با اقتدارگرایی بیش از حد پیش نروند ، مرد خانواده را له نکنند ، اشتباهات مادران و خاله ها و مادربزرگ ها را تکرار کنند. وگرنه گاو! - و مرد در ودکا غرق شد.

و برای مردان مهم است که توجه داشته باشند که یادگیری مرد بودن هنوز مهم است ، بنابراین شما باید سینه های مادر خود را از دهان خود خارج کرده و مستقل شوید. در غیر این صورت ، منتخب چیزی برای احترام به نامزد خود نخواهد داشت.

شماره 4 ویژگیهای بین فرهنگی آنها آنجا دارند ، در ترکیه هوا گرم است … »

وداها با همه ساده لوحی مذهبی خود به همه توصیه های یکسانی می کنند. اما تفاوت های ملی نیز وجود دارد. به عنوان مثال ، اوکراینی ها بر خلاف لهستانی ها در اصل مردانه و زنانه هستند. فرزندان ما با داشتن ژن های ما در کشورهای دیگر از گهواره پرورش می یابند ، اما آنها هنوز بیشتر می دوند و فریاد می زنند.

بنابراین ، زنان ما همیشه قوی تر خواهند بود و می خواهند به خانواده فرمان دهند ، و مردان ، اگر فرمان ندهند ، می دانند چگونه با شوخی اختلافات را با همسر عصبانی حل کنند.

در بازگشت به پرسش حرفه یک زن ، من از یک ایدئولوژیست خاص ودایی نقل می کنم - تورسونوف ، که در سخنرانی خود "هدف مرد ، قسمت 1" ، با اطمینان گفت: "… اگر زنی خود را در خانواده درک کرده باشد ، او س aالی ندارد که چه کسی بهتر است کار کند. در این صورت ، او به یک شخص واقع شده تبدیل می شود ، سعی کنید آن را درک کنید."

در اینجا ، دوست من ، همه چیز به این سادگی نیست

خیلی ساده است ، همه از قبل زندگی می کردند ، غصه نمی خوردند و معنی را در ضرب المثل هایی مانند: "یک مرد - مهار ، و یک زن - برای یک نان" قرار می دادند. اما چنین چیزی وجود ندارد.

اما یک ایدئولوگ شوخی با عینک کلاسیک وجود دارد. او کتاب می خواند ، کتاب می خواند و به مردم اجازه می داد چگونه زندگی کنند عطسه کنند. و آیا شما ، آقای خوب ، مسئولیت هر مشنکا-داشا-گلاشنکا را بر عهده می گیرید ، که این به او کمک نمی کند ، زیرا او در یک مدل وابسته بزرگ شده است و نیاز به بهبود شخصیت خود و تحصیل در دانشگاه دارد ، و در کنار تابه نمی ایستد؟

وداها می گویند که شما نمی توانید گوشت بخورید ، اما بهتر است شیر را از یک گاو مقدس بنوشید. و به اسکیموها-چوکچی-اسکاندیناوی ها چه دستور می دهید؟ آنها در شمال بدون گوشت خم می شوند ، اما خوب ، مهر و موم شیر نمی دهد ، دوره.

که وداها با نبوغ یک کودک 5 ساله به آن پاسخ می دهند: و مردم باید در جایی که هوا گرم است زندگی کنند (مانند ما در هند).

مهد کودک ، نه غیر از این. مسائل جهانی را بر اساس نوشته های پدربزرگم حل کنید.

کل نقطه تکامل در یافتن راه حل های جدیدتر و ادامه دادن ، پر کردن قلک راه حل ها ، و در اینجا ما بسیار خوب هستیم: و همه پاسخ ها در حال حاضر وجود دارد! ما دانش اصلی جهان را داریم! همه چیز و همه چیز!

پس اندیشمندان به چه فکر کردند: آیا شما در وداها جامعه شناسی دارید؟ مربیگری چطور؟ و از نظر فروید اریکسون مراحل ضربه دوران کودکی چطور؟ نه ، خوب ، خدا را شکر ، حداقل شما چیزی ندارید. مانند اینکه خداوند جهان را خلق کرد در مورد کوچینگ نمی دانست ، قبل از اینکه راجرز ، رولو می و مزلو روانشناسی اومانیستی را توسعه دهند.

خوب ، از این بابت متشکرم.

شماره 5 برابری بد نیست

تمرکز مدرنیته بی اهمیت ما این است که هم زن و هم مرد اکنون از موانع یکسانی برای شکل گیری عبور می کنند:

special تخصص خود را پیدا کنید ، مانند یک جاده در زندگی ؛

§ به اشتباهات والدین پی ببرید و آنها را تکرار نکنید.

§ بر عقده های خود غلبه کنید ؛

§ ایجاد رابطه شاد

مشورت با مردان ، اینکه زنان چندان قابل توجه نیستند

این یک افسانه است که مردان و زنان متفاوت هستند. آنها در چیزهای کوچک ، بیشتر از 7-8 درصد تفاوت ندارند ، همه مکانیسم های ذهنی ، احساسی و ارادی یکسان هستند !!!

رفتارهای اجتماعی متفاوت است ، زنان می توانند احمقانه بخندند یا گریه کنند ، اما مردان نمی توانند. مردان می توانند در گوشه ها ادرار کنند ، اما زنان نمی توانند. من موافقم که تفاوت فوق العاده است! در حقیقت ، مردان اهل مریخ هستند (هر جا که ادرار می کنند) و زنان از ناهید (در آنجا همه بی وقفه می خندند).

عدم قطعیت در برقراری ارتباط در هر دو جنس خود را به یک شکل نشان می دهد ، همچنین ترس از شرکا ، و سفتی ، و کینه ، و عصبانیت ، و سردرگمی ، و جستجوی هدف ، و مشکل در بیان احساسات.

مردم ، باور کنید! در تفکر بین زن و مرد تفاوت چندانی وجود ندارد! فقط مردان نرمتر و زنان با اراده قوی تر ، نرمتر و با اراده بیشتر وجود دارند و به نظر می رسد که آنها دو اردوگاه متفاوت هستند. NO-FI-HA مانند آن! ما خودمان ، جهان و زندگی را یکسان می دانیم ، فقط آن را از طریق قراردادهای اجتماعی مختلف بیان می کنیم ، این همه.

آن بلندپروازی و عقده های زنانه ، آن مردان - آنها یکسان هستند.

آن ترس مردان از صمیمیت ، آن زن - آنها یکسان هستند.

بنابراین ، در این زمینه ، زمانی خنده دار می شود که داستانهایی در مورد اهمیت حفظ بکارت آغاز می شود. علاوه بر این ، چه کسی بیشتر نگران این وظیفه است؟ زنان! فقط از این ساده لوحی زیر میز بیفتید - "فقط نوعی وحشیگری قرون وسطایی ، گوش دهید ، درست است؟" ("زندانی قفقاز" ، نقل قول).

بلند خندیدن.

بکارت در انجیر چیست؟

هر روانشناس عادی اکنون می گوید - حداقل شش ماه در یک ازدواج مدنی زندگی کنید ، سطل آشغال را با هم بردارید و سپس ازدواج کنید. و حتی والدین مدرن این را به خوبی درک می کنند ، هیچ کس نمی خواهد پس از ازدواج سریع و طلاق از نوه های خود پرستاری کند.

روابط نیز یک عامل یادگیری دارد! شما نمی توانید ، بدون ملاقات با کسی ، بنگ کنید! -و تبدیل به یک همسر شاد و ماهر شوید. این بی معنی است. بله ، پیشروی بیش از حد به خاطر رابطه جنسی یا مست بودن ، احمقانه است ، بوی فرد وابسته ای که فقط می تواند از این طریق با جهان تماس بگیرد. اما شما نمی توانید او را با کارما بترسانید ، مطمئناً در 10 سال اول ، او فقط باید فاک کند. تا اینکه بالاخره بالغ می شود.

متأسفانه ، جامعه پیچیده تر شده است ، پیدا کردن خود حتی دشوارتر است ، بنابراین ، مشکلات در شکل گیری یک فرد افزایش یافته است. چای قرن 18 نیست ، زمانی که در سن 20 سالگی سه کودک در آغوش آنها بود. به هر حال ، زمان ایده آل آموزش وداها … خودسازی زنان در جامعه بود و بو نمی داد.

و سپس ، لعنت بر شما ، زن وقت نداشت که حقوق خود را به دست آورد ، بار اضافی بدهی خانواده را کنار بگذارد ، شلوار جین بپوشد و بر اهداف خود تمرکز کند ، به عنوان شخصیت ، ودست ها ظاهر می شوند و شروع به شیرینی آواز خواندن می کنند: شلوار جین بپوشید ، انرژی از طریق مشعل کاهش می یابد ، شما دامن می پوشید ، اما معتبرتر ، ما از راز زنانه خوشمان می آید … مانند هند … بر سر شوهر خود فریاد نزنید ، او را از هر نظر دوست دارید ، ما مردان آن را دوست داریم و بکارتان را حفظ کنید ، به راحتی می توانید آن را بررسی کنید تاکومتر بر روی آلت تناسلی مرد نصب نشده است).

شوونیسم مرد احمقانه ، احمقانه.

و فقط واعظان مردی در اطراف هستند ، و پیام متا: "لطفاً ما را بشناسید ، و ما معنی جهان را می آموزیم." لگد زدن حد تخیل.

بله ، اگر یک زن نتواند از حقوق خود دفاع کند (نه تهاجمی ، بلکه م effectivelyثر - در یک کلمه آرام ، اما با اطمینان زیاد) ، حتی یک مرد روشنفکر نیز به او احترام نمی گذارد!

هیچ کس به افراد ضعیف احترام نمی گذارد. چه فایده؟..

مانند یک عبارت است: مردم شایسته فرمانروایان خود هستند. عاقل تر خواهد بود - معمولی را انتخاب می کند و سر غیر طبیعی را قطع می کند.

بنابراین زن را می توان با مردی که در کنارش است اندازه گرفت: بدنام - در کنار یک شرور ، مستضعف - یک بدقول ، احمق - یک احمق در این نزدیکی ، باهوش - باهوش ، با اعتماد به نفس - جالب و روشن ، خلاق و ماهر - با استعداد و دلسوز ، عاقل - باحال و غیره. از منطق نمی توان اجتناب کرد و کارما هیچ ارتباطی با آن ندارد.

بنابراین من تعجب می کنم که اگر دین به طور کامل توسط زنان اختراع شود ، چگونه خواهد بود؟

در تجربه کارن هورنی با روانشناسی زن ، نتیجه بسیار متفاوت خواهد بود.

توصیه من این است: به افسانه ها اعتقاد نداشته باشید. آنچه را دوست دارید بردارید و ادامه دهید - با تمام مسئولیت ، روی خود و شادی خود کار کنید.

توصیه شده: