وابستگی. این چیست و چگونه نمی توان به آنجا رسید

وابستگی. این چیست و چگونه نمی توان به آنجا رسید
وابستگی. این چیست و چگونه نمی توان به آنجا رسید
Anonim

او می نوشد. به عنوان یک شخص - خوب است. و در حالت هوشیاری خراب شود. و وقتی مست می شود ، که غیر معمول نیست ، شروع به شکستن همه چیز می کند. می تواند دستش را برای همسرش بلند کند. در حال حاضر شروع به هدف قرار دادن کودکان کرده است.

او نمی رود. زن شاغل. می تواند در حال حاضر کج ، اما ترک شوهر یک مستبد الکلی. در عوض ، او آثار ضرب و شتم زیر لباس و آرایش خود را پنهان می کند. یا بعد از وحشت الکلی شوهرش آرامبخش بنوشد و قلب از بین برود.

چرا او نمی رود؟

چنین زنی 1000 و 1 بهانه پیدا می کند. "خوب ، چطور؟ به هر حال ، ما بچه داریم! "،" بنابراین یک مرد خوب! اگر نه برای ودکا! من به کلیسا می روم ، شمعی روشن می کنم تا او مشروب را ترک کند! قطعا کمک خواهد کرد! نکته اصلی صبر است! "،" اما او بدون من چطور؟ بالاخره ناپدید می شود! " و غیره.

گاهی اوقات ، چنین همسری بیشتر و بیشتر شروع به چسباندن به شیشه می کند.

وابستگی به هم این فقط در مورد الکلیسم نیست. این در مورد انواع اعتیاد صادق است: اعتیاد به مواد مخدر ، عشق و اعتیاد جنسی. اعتیادی که یک فرد عاشق در او حمایت می کند و آن را به عنوان چیزی که "مبارزه" می کند ، "کمک" می کند ، نشان می دهد.

روش های متفاوتی برای درک دلایل این رفتار وجود دارد. بیایید نگاهی به آنها بیندازیم.

1. در یکی از پارادایم ها ، نظریه شخصیت مضطرب هورنی ، استدلال شد که همسر مشروب الکلی به وابستگی شوهرش به نیازهای شخصیت مضطرب خود کمک می کند. طرفداران این نظریه همسران افراد الکلی را بیمار و نیازمند شوهران بیمار و معیوب برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات خود توصیف کردند.

در عمل روانشناسان ، اغلب نمونه های مشابهی با موارد زیر وجود دارد. مردی از روانشناس کمک می خواهد. ازدواج او در زمینه پس زمینه های دوره ای ، اما بسیار قوی در حال فروپاشی است. پس از دریافت چنین مردی از افراد واجد شرایط ، ممکن است 2 نوع رویداد زیر رخ دهد. بعد از مدتی ، خود زن آن را برای شوهرش می ریزد ، آنها می گویند: "یک لیوان بردار! شفا یافتی! اکنون ما شفا می دهیم! "،" قطره قطره! برای روحیه ، بیا؟ " مرد به "تخلیه" می رود. اگر نه ، خانواده از هم می پاشد.

زنان با "شخصیت مضطرب" مردان خود را تحریک می کنند تا اعتیاد خود را عمیق تر کنند. در این حالت ، سناریو تکرار می شود.

2. سناریوی خانوادگی. زن و شوهر در خانواده هایی بزرگ شدند که در آنها فردی مبتلا به اعتیاد بود. افراد هیچ تجربه دیگری از الگوهای رفتاری ندارند. پس از مدتی زندگی زناشویی ، آنها شروع به بازتولید سناریوی خانواده های والدین خود می کنند. در این مورد ، فردی - نجات دهنده - مسئولیت دیگری را بر عهده می گیرد ، که مجاز است از نظر نقش در خانواده وابسته باشد.

"مادرم اینطور زندگی می کرد ، مادربزرگ و پدربزرگم نیز به همین ترتیب رنج می بردند. بنابراین در خانواده نوشته شده است "،" این صلیب من است ، من آن را حمل می کنم ".

3. نگرانی بیش از حد آسیب شناسی زنان برای معتاد. مشکلات یک فرد وابسته در زندگی کل یک خانواده محوری است.

4. وابستگی به عنوان استرس مزمن. آن ها در فردی که بیش از حد با یک فرد معتاد زندگی می کند ، آستانه استرس از حد سازگاری با استرس فراتر می رود. قدرت کاملاً از بین رفته است. بیماریهای روان تنی ظاهر می شوند ، منابع کاهش می یابد. چنین شخصی به سادگی قدرت خروج را ندارد و درگیر می شود.

اگرچه پدیده وابستگی به هم در ذهن متخصصان جا افتاده است ، اما هنوز به عنوان یک بیماری بالینی شناخته نشده است.

چگونه در دام وابستگی قرار نگیریم؟

- شما فقط مسئول زندگی خود و فرزندان خود هستید که به سن بلوغ نرسیده اند. بنابراین ، شما نباید جان خود و همچنین کودکان را به نفع یک فرد وابسته به خطر بیندازید.

- تظاهرات منفی شخص معتاد نباید تشویق شود.

- اعتیاد انتخاب فرد معتاد است و نیازی به جستجو و ارائه دلایلی برای توجیه معتاد نیست.

- به مسائل واقع بینانه نگاه کنید ، نه از طریق خاطرات گذشته یک فرد خوب ، و اقدامات او را توجیه نکنید.

از مثلث کارپمن بیرون بیایید - تعقیب کننده - قربانی - نجات دهنده. در جاهایی که آزارگر اعتیاد است ، قربانی معتاد است و شما نجات دهنده هستید.

در مرزهای خود زندگی کنید ، دیگران را نقض نکنید و اجازه ندهید که مرزهای شما.

توصیه شده: