چگونه بیاموزیم که زندگی خود را زندگی کنیم

تصویری: چگونه بیاموزیم که زندگی خود را زندگی کنیم

تصویری: چگونه بیاموزیم که زندگی خود را زندگی کنیم
تصویری: چگونه تنها باشیم، اما خوشحال زندگی کنیم 2024, ممکن است
چگونه بیاموزیم که زندگی خود را زندگی کنیم
چگونه بیاموزیم که زندگی خود را زندگی کنیم
Anonim

چگونه بیاموزیم که زندگی خود را زندگی کنیم. بخش اول.

یکبار زنی که در یک کارگاه ساختمانی کار می کرد ، سبدی از آجر را روی سر خود حمل می کرد. تلو تلو خورد ، پایش آسیب دید و سبد از سرش افتاد. او سعی کرد سبد را بلند کرده و دوباره روی سرش بگذارد ، اما نتوانست و شروع کرد به گریه ناخوشایند ، و برای کمک به خدا روی آورد. جذابیت پرشور او توجه خداوند را به خود جلب کرد و او پیش او ظاهر شد.

- تو به من زنگ زدی؟ - از خداوند پرسید.

- بله ، پروردگارا! لطفاً کمک کنید سبد را روی سرم بگذارم! زن التماس کرد

- اما من می توانم به شما آزادی دهم! شما می توانید هر چیزی را که می خواهید از من بخواهید: ثروت ، جوانی ، سلامتی ، و از من می خواهید که سبدی روی سر خود بگذارم؟!

- لطفاً سبد را روی سر من بگذارید تا بتوانم کار را تا زمان ناهار به پایان برسانم …

(مثل شرقی)

برخی می پرسند: "زندگی کردن به چه معناست؟" بهش فکر کنیم …

منظور من از این مفهوم چیست؟ از نظر من ، LIFE همه چیزهایی است که ما را احاطه کرده است و زندگی به معنای استفاده از همه فرصت ها (منابع) است که LIFE به ما می دهد. ما در بدو تولد منابع زیادی دریافت می کنیم ، و اگر از آنها به درستی استفاده کنیم ، زندگی شخصی داریم - همانطور که ما آن را می خواهیم!

"خوب ، ما قبلاً زندگی خودمان را داریم!" - بسیاری فکر خواهند کرد و حق با آنها خواهد بود! زیرا ما خودمان واقعیت خود را ایجاد می کنیم ، اهداف خاصی را تعیین می کنیم ، به تنهایی تصمیم می گیریم. حال ، اگر مثالی در مورد زنی با سبد آجر بکنید: آیا او جایگزینی برای حمل این سبد در محل ساخت و ساز دارد؟

برخی از شما احتمالاً خشمگین خواهید شد: "چه جایگزینی می توانم داشته باشم؟! فقط در افسانه ها است که خداوند چنین فرود می آید و زندگی آسمانی را ارائه می دهد! " اما بیایید فکر کنیم اگر اینطور است …

منابع داخلی از بدو تولد به ما داده می شود: توانایی ها و استعدادهای ما (که اغلب از آنها استفاده نمی کنیم) ، ویژگی های درونی ما ، ویژگی های شخصیتی (که اغلب آنها را توسعه نمی دهیم) ، شهود (که به آنها گوش نمی دهیم). ویژگی های روان ما: حافظه خوب ، تفکر سریع ، توانایی تجزیه و تحلیل ، و غیره. که به ما امکان می دهد همه چیز را به اهداف و خواسته های شما پی ببریم. اما در عین حال ، زندگی ما هنوز آنطور که می خواهیم پیشرفت نمی کند.

بیشتر اوقات ، ما به سادگی نمی بینیم ، به فرصتهایی که زندگی به ما می دهد توجه نمی کنیم ، اما همچنین اتفاق می افتد که ما سعی می کنیم از آنها استفاده کنیم ، اما چیزی مانع می شود ، ما را عقب می اندازد. حتی بدتر ، وقتی شرایط به نفع ما نیست و مهم نیست چگونه سرمان را به دیوار بکوبیم ، به هر حال هیچ چیز تغییر نمی کند!

چرا این اتفاق می افتد؟ همه به خاطر بلوک های بدنام داخلی: نگرش های منفی ، ترس ها ، کینه ها و آشغال های دیگر! آنها مانع از این می شوند که نیاز خود را به وضوح بفهمیم ، به وضوح متوجه شویم و به وضوح فرموله کنیم ، که خواسته ها و اهداف ما از آن شکل گرفته است. و معلوم می شود که ما از خواسته های خود پیروی نمی کنیم ، بلکه خواسته ها و نیازهای این بلوک های داخلی را دنبال می کنیم ، نه زندگی خودمان.

بنابراین اطلاعات زیادی در این مورد در منابع مختلف یافت می شود. بسیاری از آموزه های مختلف ، روش های بازنویسی ، تغییر نگرش های منفی ظاهر شده است ، حتی برنامه های الکترونیکی ظاهر شده است. چگونه کار می کند؟ به گفته سازندگان این تکنیک ها ، کافی است به سادگی با تجزیه و تحلیل افکار منفی خود ، بلوک های خود را کشف کرده و نگرش های منفی را نسبت به نگرش های مثبت "بازنویسی" کنید. و به نظر می رسد ، به نظر می رسد که همه چیز خیلی ساده است ، اما ، افسوس ، نه همیشه!

متأسفانه ، ما همه بلوک های خود را نمی بینیم یا آنها را مخرب نمی دانیم و مانع ما می شوند. اغلب ما از ما "محافظت" می کنند یا از "اشتباه" جلوگیری می کنیم وقتی می خواهیم چیزی را در زندگی خود تغییر دهیم.و وقتی سعی می کنیم آنها را "بازنویسی" کنیم یا حتی به نحوی آنها را بیابیم ، آنها به شدت مقاومت می کنند ، یا بدتر از آن ، عمیق تر به ناخودآگاه وارد می شوند تا ما نتوانیم آنها را از آنجا بیرون بیاوریم!

من قبلاً نوشتم که این منجر به چه چیزی می شود ، اما تکرار می کنم (تکرار مادر یادگیری است!): کمبود انرژی ، من نمی خواهم کاری انجام دهم ، به طور کلی سوء تفاهم از خواسته های من است. به نظر می رسد زندگی با ما مخالفت می کند ، یک سخنرانی را در چرخ خود قرار می دهد: افراد غیر ضروری می آیند یا افراد ضروری در جایی ناپدید می شوند ، یافتن شغل خوب و به طور کلی حرفه شما ، جذب شریک (شریک) برای ایجاد یک غیرممکن است. خانواده. بله ، ابتدایی - زندگی خوشایند نیست!

مشتریان من اغلب از من شکایت می کنند: "به نظر می رسد همه چیز خوب است: کار ، همسر ، فرزندان ، پول فراوان ، اما هیچ شادی در زندگی وجود ندارد. انرژی در جایی نشت می کند!"

چرا این اتفاق می افتد و چرا بلوک های ما از ما محافظت می کنند ، چگونه در برابر تغییرات در زندگی ما مقاومت می کنند ، در قسمت بعدی در مورد آن صحبت خواهم کرد.

چگونه بیاموزیم که زندگی خود را زندگی کنیم. بخش دوم.

بنابراین این "سوسک" (بلوک) که در سر من زندگی می کند چیست؟ چرا آنها آنجا "خزیدند"؟

به طور کلی ، همه این "سوسک ها" را دارند و من نیز دارم. برخورد با برخی سوسک ها آسان است - آنها را بشناسید و به خانه بفرستید. اما ، اکثر آنها هنگام روشن کردن نور در سر خود در گوشه های تاریک ناخودآگاه ما پنهان می شوند.

بیایید به بلوک های اصلی که می توانند در ناخودآگاه ما پنهان شوند نگاهی بیندازیم.

نگرش های منفی (محدود کننده ، مخرب): الگوها ، ممنوعیت ها ، نسخه ها.

تقریباً همه آموزه ها ، جهت های علمی و شبه علمی مرتبط با رشد شخصیت برای مبارزه با این "سوسک ها" فراخوانده می شوند.

این "سوسک ها" چیست و چگونه ظاهر می شوند: این اشتباهات تفکر است که تصور اشتباه (اشتباه) یک فرد را از خود و جهان پیرامون او شکل می دهد. آنها اغلب در دوران کودکی ظاهر می شوند ، زمانی که والدین ما ، که اعتقادات محدودی دارند ، به ما در مورد زندگی آموزش می دهند.

رایج ترین الگوهای مخرب عبارتند از:

- بدون پول (اسباب بازی نخواهید ، چیزی برای خرید وجود ندارد) ؛

- همه مردان همجنسگرا هستند.. و زنان احمق هستند (در اینجا من نرم شدم): وقتی مادر در مورد پدر ناخوشایند صحبت می کند و برعکس ؛

- دختر خوبی (پسر) باشید ، در غیر این صورت آنها عاشق نخواهند شد و غیره

لیست تمام قالب ها غیرممکن است - تعداد زیادی از آنها وجود دارد. اما اصل یکسان است - آنها به فرد اجازه نمی دهند وضعیت زندگی را به گونه ای دیگر ببیند ، نه آنطور که قبلاً عادت داشت ، زیرا او از جوانی به این امر اهلی شده بود. در دوره رشد ، این نگرش ها بیشتر و بیشتر می شود ، با افزایش سن ، نگرش های جدیدی ظاهر می شود. افکار مخرب منجر به تصمیمات مخرب می شود ، بنابراین فرد دارای "شادی" تأیید آنها را در بزرگسالی ، جذب شرکای نامناسب ، کار بدون پول ، ناسپاسی انسان برای تلاش برای آنها خوب ، در جستجوی عشق و تأیید و غیره می یابد.

احساسات راکت.اجازه دهید به شما یادآوری کنم که اینها عبارتند از: اینها دروغ هستند و جایگزین احساسات ، احساسات و حتی نیازهای واقعی (معتبر) می شوند.

در واقع ، اینها احساساتی هستند که توسط والدین یا سایر افراد از محیط نزدیک به ما تحمیل شده اند ، از طریق ممنوعیت احساسات واقعی و تشویق احساسات "کاذب".

بیایید آخرین الگو را به عنوان مثال در نظر بگیریم: دختر خوبی باشید. وقتی والدین در حال تلاش برای تربیت مجدد یک کودک "بد" (دمدمی مزاج) هستند ، به چه معناست: گریه نکنید ، دمدمی مزاج نباشید ، سر و صدا نکنید ، ساکت باشید ، مطیع باشید. و مانند همه چیز از نظر آموزش درست است. اما وقتی کودک می بیند که فقط زمانی که "خوب" است دوستش دارد ، شروع به پنهان کردن احساسات "بد" واقعی خود می کند ، مانند: عصبانیت (دختران نباید دعوا کنند) ، ترس (پسر نباید بترسد) ، کینه (قهرمانان گریه نمی کنند) … با بالغ شدن ، مردم خشم خفه شده خود را از خستگی ، ترس از پرخاشگری می گیرند و در تلاش برای جلب محبت دیگران ، مرزهای خود را "پاک" می کنند ، دیگر خود نیستند و در واقع زندگی خود را متوقف می کنند!

تصمیمات اشتباه ، دروغین ، مخرب ، فرد را مجبور به اتخاذ استراتژی اشتباه زندگی می کند ، او را مجبور می کند در روابط با افراد دیگر ، مانند: قربانی ، مستبد ، نزاع و غیره ، سناریوهای منفی را اجرا کند. و معلوم می شود که این سناریوها همزمان "محافظت می کنند" "ما: از تنهایی ، هنگامی که در سناریوی قربانی ما سزاوار عشق شریک زندگی خود هستیم ، و در عین حال ، ما قطعاً ظالم را انتخاب خواهیم کرد! در اینجا ، یک مزیت ثانویه کاذب ایجاد می شود: "ضربه - به معنی عشق است" ، اصلی ترین چیز تنها نیست. از پول ، اگر در دوران کودکی به ما آموختند که پول بد است ، فقط می توان آن را به شیوه ای ناعادلانه به دست آورد ، و شما باید خوب باشید! در اینجا به مزیت ثانویه فکر کنید. از اینجا سرچشمه می گیرد: وابستگی عاطفی ، خرابکاری خود ، حملات وحشت.

من در این مقاله تمام سناریوها را شرح نخواهم داد ، اما بیایید ببینیم چه راه حل هایی برای حل مجدد وجود دارد ، دوباره با استفاده از مثال این زن بدبخت از مثل. او چه سناریوهایی می تواند داشته باشد و با آنها چه کند؟ یا واقعاً هدف او - حمل آجر است؟ توضیحات بیشتر در این مورد در قسمت بعدی …

توصیه شده: