تغییر تنظیمات! یا اینکه چرا روان درمانی ممکن است مثر نباشد

فهرست مطالب:

تصویری: تغییر تنظیمات! یا اینکه چرا روان درمانی ممکن است مثر نباشد

تصویری: تغییر تنظیمات! یا اینکه چرا روان درمانی ممکن است مثر نباشد
تصویری: روان درمانی چیست؟ روان درمانگر به چه فردی اطلاق می شود؟ 2024, ممکن است
تغییر تنظیمات! یا اینکه چرا روان درمانی ممکن است مثر نباشد
تغییر تنظیمات! یا اینکه چرا روان درمانی ممکن است مثر نباشد
Anonim

چرا گاهی اوقات اتفاق می افتد که یک مشتری دائمی روانشناسان ، هنوز شیوه زندگی خود را تغییر اساسی نمی دهد؟ همانطور که خود را در خلاقیت و کار نیافت ، خود را نیز نمی یابد. چون نمی تواند خانواده ای ایجاد کند ، نمی کند. همانطور که او خود را باور نداشت ، به آنها نیز اعتقادی ندارد. به سادگی ، در حال حاضر بدون احساسات عمیق در این نمره.

البته ، شخص از خود پذیرش می گیرد ، وضعیت او ، اضطراب از بین می رود. و این به خودی خود یک دستاورد بزرگ است و از شما برای این که این امکان را فراهم کردید متشکرم.

ولی به هر حال. اگر بخواهیم فراتر از یافتن آرامش روحی پیش برویم ، ممکن است در حین کار با یک درمانگر به دیوار برخورد کنیم. همه چیز در حال حاضر روشن است ، احساسات در حال حاضر آزاد شده اند … اما چرا من ایستاده ام؟

نکته این است که روان درمانی با حوزه عاطفی ما کار می کند. حوزه نگرش ها یا دلیل ، البته ، آن را نیز درگیر می کند. اما بیشتر فقط به منظور رهایی آن احساسات و عواطف از اسارت. درمان شناختی رفتاری در این زمینه بسیار خوب عمل می کند. این حتی با نقض نسبتاً جدی حوزه احساسی-ارادی کار می کند.

اما موضوع فراتر از بازگشت آن به حالت عادی از طریق تغییر نگرش ها نیست. اما بیهوده!

این به یک مانع تبدیل می شود. نه تنها در کار با درمانگر ، بلکه در زندگی ، برای بسیاری از افراد.

تصور قدیمی از خود!

درباره قابلیت ها ، توانایی ها ، مجوزهای آنها.

تا حدودی ، این نگرش ها در کارهای درمانی تغییر می کند. اما این تغییرات مربوط به حوزه ای است که در آن فرد قبلاً احساس می کرد کودکی است که باید از والدین خود اطاعت کند. بگذارید فقط بگوییم که کودک درونی بسیار آزادتر می شود و بسیاری از ترسها به سادگی از بین می روند.

با این حال ، ایده هایی که به وضعیت بزرگسالان ما مربوط می شود (این تنها کلمه "می تواند به آن اشاره دارد") - یکسان باقی می مانند.

یعنی ، در مورد "من می خواهم" یک شخص اجازه می گیرد ، اما مشکلات با "می تواند" باقی بماند.

با این حال ، بسیاری از مردم فقط باید "خواسته های" خود را برطرف کنند تا تغییرات وارد زندگی آنها شود. با این حال ، کسانی هستند که این برای آنها کافی نیست.

در این مورد ، مرحله کار با تاسیسات ضروری است.

اینها همان تأییدها ، خود هیپنوتیزم ، آموزش اتوژنیک است.

قبلاً از نظر علمی ثابت شده است که افکار ما بر واقعیت تأثیر می گذارد. ما همان چیزی هستیم که در مورد خود احساس می کنیم. بله ، بله ، ما فکر نمی کنیم ، اما احساس می کنیم. فقط آنچه ما در مورد خود احساس می کنیم نتیجه افکار ما است.

بدخلقی ، ناراحتی ، شک به خود احساساتی هستند که با نوعی افکار سخت بیدار می شوند.

افکار را می توان و باید کنترل کرد!

این کار توسط آن بخش از شخصیت به نام بزرگسالان درونی انجام می شود.

همه افراد موفق این راز را می دانند. به طور دقیق ، این یک راز نیست ، بلکه اطلاعاتی است که همه می دانند. اما افراد شاد ثروت خود را با کنترل فکر مدیریت می کنند.

روان درمانی آنقدر خوب است که به ما می آموزد تا از حالات خود برای تشخیص افکار و ایده های منفی که بر ما تأثیر می گذارند آگاه باشیم. از طریق افشای بیشتر احساسات ، از طریق اجازه به ما برای تصدیق تجربیات و احساسات خود ، برای بیان آنها ، می توانیم ببینیم چه چیزی باعث این تجربیات می شود. اینها افکار هستند.

و اگر کار را با نگرش ها شروع کنیم ، دیگر نیازی به روانشناس نیست. مگر به منظور بازتاب اعتقادات محدود کننده شخص.

تمرین برای تشخیص اولیه باورهای محدود کننده در خود

خودتان به این سwerال پاسخ دهید - من واقعاً چه می خواهم؟

حالا به ما بگویید چرا هنوز آن را ندارید.

اکنون ، همه این دلایلی که نام می برید ، باورهای محدود کننده شما هستند.

با اینا چیکار کنیم؟ تغییر دادن!

چگونه؟

این یک هنر کامل است. که در توان هر فرد در جهان است!

مانند یادگیری راه رفتن یا نوشتن است. در ابتدا فوق العاده دشوار به نظر می رسد. اما پس از آن می توانیم برقصیم و اشعار زیبایی بنویسیم …

در اینجا یک تنظیم جدید عالی برای شما در حال حاضر است ، برای شروع.

"اگر دیگران می توانند این کار را انجام دهند ، من نیز می توانم!"

نویسنده: آناستازیا بلاتووا

توصیه شده: