انتقادات و منتقدان: چگونه با انتقاد آگاهانه برخورد کنیم؟

فهرست مطالب:

تصویری: انتقادات و منتقدان: چگونه با انتقاد آگاهانه برخورد کنیم؟

تصویری: انتقادات و منتقدان: چگونه با انتقاد آگاهانه برخورد کنیم؟
تصویری: درس ۶: مصون از خطا بودن و خطاناپذیری 2024, ممکن است
انتقادات و منتقدان: چگونه با انتقاد آگاهانه برخورد کنیم؟
انتقادات و منتقدان: چگونه با انتقاد آگاهانه برخورد کنیم؟
Anonim

در مقاله امروز ، من مجبور می شوم برخی از ما را از ابزاری که بدون فکر استفاده می کنیم محروم کنم. ما از این ابزار روانی به عنوان دفاع شخصی ، ناخودآگاه استفاده می کنیم. ما از آن استفاده می کنیم بدون اینکه بدانیم این روش دفاع شخصی ، همانطور که هست ، مانع پیشرفت ما می شود و عملکرد روباتیک را در زندگی تشدید می کند.

ما در مورد مکانیسم حفاظتی "شما پروژه می کنید!" صحبت می کنیم.

احتمالاً این واکنش را هنگام خواندن نظرات منفی زیر عکس های اینستاگرام خود یا هنگام مواجهه با نظرات تند یکی از همکاران خود تجربه کرده اید. یک واکنش دفاعی با هدف بازگرداندن آسایش روانی - به عبارت دیگر ، توجیه بی گناهی ما - که ما از چپ و راست برای بی ارزش کردن پاسخ حریف خود استفاده می کنیم: "شما فرافکنی می کنید!"

پاسخ "شما پروژه" طبیعی و قابل درک است. جامعه امروز از مکانیسم های ظریف عملکرد روان انسان بسیار آگاه تر از جامعه قرون وسطی است ، جایی که شلاق بی رحمانه پیشگیرانه بود و به عنوان یک روش معقول برای تربیت کودک شناخته می شد و وظیفه اصلی بچه ها قرار بود کثیف ترین کار را در خانه انجام دهند. از آن زمان تاکنون پیشرفت قابل توجهی داشته ایم. ما شروع به تشخیص می کنیم که کیفیت زندگی ما به احساسات ما بستگی دارد. در روانشناسی ، این درک وجود دارد که این احساسات است که به ما کمک می کند تعیین کنیم که کجا باید برویم. تأکید ما در فرزندپروری از تمرکز بر جنبه فیزیکی بودن تا توسعه روان سالم پیشرفت کرده است. بسیاری از ترفندهای رایج روانی در رسانه های اجتماعی ارائه شده است. فرافکنی و پیش بینی یکی از این مکانیزم ها است.

ما سعی می کنیم خودمان را مجبور کنیم که حداقل از نظر فکری ، در سطح فکر بفهمیم که آنچه دیگران به ما می گویند بازتابی از دنیای درونی آنهاست. این درست است: همه ما با اظهارات تلخ مفسران در یوتیوب مواجه شده ایم ، که به جای تمرکز بر محتوای ویدئو ، سعی می کنند نویسنده ویدئو را از هر طرف مورد بازجویی قرار دهند.

اما اینجا نمک است:

هر نظر مخرب ، حتی اگر در جهت ما باشد ، یک واکنش احساسی در ما ایجاد نمی کند.

گاهی اوقات ما واقعاً می فهمیم که چرا مواد ، حضور یا رفتار ما برای شخص دیگری تحریک کننده است. در عین حال ، ما کاملاً صادقانه از این واقعیت آگاه هستیم که گفتار عصبانی هیچ ارتباطی با ما ندارد. بنابراین ، ما صادقانه از چنین جملاتی صرف نظر می کنیم ، مهم نیست چگونه در پنج طبقه پر از واژگان باشند.

با این حال ، نوع دیگری از انتقاد وجود دارد. این فقط آن انتقاد که ما آن را دردناک درک می کنیم او به چیزی در درون ما چسبیده است ، و در اینجا ما قبلاً می خواهیم باور کنیم که این نظر هیچ ربطی به ما ندارد ، اگرچه می دانیم ، اگر به خودمان اجازه دهیم با خود صادق باشیم ، زخم ما شکافته شده است در حال حاضر از آن خارج می شوید. …

در تلاش برای دفاع در برابر این نوع اظهارنظر است که ما استدلال متقابل "شما پروژه" را کنار می گذاریم.

به آخرین باری که انتقاد به شما صدمه زده است فکر کنید ، اما شما به معنای واقعی کلمه به خود گفته اید که آن را جدی نگیرید. همه ابزارهای متقاعد کننده استفاده شد: مطمئناً یکی از آنها "شما پروژه" بود.

توجه داشته باشید که چگونه در مورد نوع اول نظرات ، واکنش ایجاد نمی شود و یا کلمات را نمی پوشاند. به سادگی نیازی به حفاظت نبود.

اگر در برابر سخنان شخص دیگری واکنش احساسی قدرتمندی را تجربه می کنید ، واکنش شما طبیعی ، عادی و موجه است. هیچ کس انتظار ندارد که اگر فردی با چوب آهنی به پایش ضربه بزند ، آرامش خود را حفظ کرده و میل به انباشتن مجرم را احساس نخواهد کرد. همان داستان با احساسات: طبیعی است که این یا آن احساس را به عنوان واکنشی نسبت به سخنان شخص دیگر تجربه کنید.فقط مهم است که یاد بگیریم تشخیص دهیم که واقعاً در این احساسات پنهان شده است. ما باید بتوانیم آنچه را که احساس در تلاش است به ما بگوید تشخیص دهیم.

تسامح در پاسخ به انتقادات آزاردهنده مانند خشونت علیه خود به نظر می رسد و دفعه بعد منجر به سرکوب و تشدید واکنش می شود.

اگر احساس می کنید انتقاد به شما صدمه زده است ، از دستورالعمل زیر استفاده کنید:

1. به خودتان اعتراف کنید که حمله به سمت شما به شما صدمه زده است

2. تعیین کنید که این حمله چه احساسی در شما ایجاد کرده است. سعی کنید احساسات را نام ببرید. هرچه بتوانید احساسات را به وضوح تشخیص دهید ، زودتر می توانید جنبه آسیب دیده خود را التیام بخشیده و به راه خود ادامه دهید.

3. قانون زیر را به خود یادآوری کنید:

انتقاد تنها در صورتی به ما صدمه می زند که از این بترسیم که حاوی حقیقت باشد.

سوالات زیر را از خود بپرسید:

"اگر این مرد درست می گفت ، چگونه می تواند حق با او باشد؟"

"اگر می ترسیدم / می ترسیدم با پذیرش انتقاد از این شخص ، جنبه ای از آن را در خودم تشخیص دهم ، چه جنبه ای می تواند باشد؟"

"چرا من اینقدر می ترسم که این انتقاد واقعیت داشته باشد؟ چرا من اینقدر می ترسم که این شخص حق داشته باشد؟"

4. وقتی می توانید جنبه ترسناک را با تمرکز عمدی روی آن به لطف سوالات بالا روشن کنید ، سعی کنید پاسخ سوالات زیر را بیابید:

"کدام بخش از من فکر می کند می توانم X باشم؟" (X هر کیفیت ، رفتار یا صفتی است که حریف ما متوجه شده است.)

"اولین بار کی چنین احساسی داشتم؟"

در اینجا مهم است که از تظاهر به خودداری کنید و با عشق و مراقبت به حل یک احساس ناخوشایند نزدیک شوید. همه ما ، بدون استثنا ، در کودکی دچار آسیب روحی شدیم: شرمساری ، انگ زدن. سعی کنید تا آنجا که ممکن است عمیق شوید و اولین حادثه ای را که این احساس را تجربه کرده اید پیدا کنید.

5. از خود بپرسید: "چه نیاز مهمی در این شرایط در کودکی نادیده گرفته و / یا کاهش یافته است؟"

نیازهای نادیده گرفته شده می تواند بسیار زیاد باشد. این شامل نیاز به پشتیبانی ، تأیید ، توجه است. نیازهای جسمی نیز ممکن است اعمال شود.

۶- هنگامی که نیاز مختل شده و / یا نادیده گرفته شده را تشخیص دادید ، هدف خود را برآورده ساختن سالم آن باشید

ابتدا تصور کنید که چگونه این نیاز در این حافظه اولیه کودکی برآورده می شود. شما می توانید تجسم سازی را با استفاده از قدرت جادویی ، دعوت از بستگان ، دوستان یا حیوانات مورد اعتماد خود ، یا انتقال از راه دور به مکانی دنج انجام دهید که به تغییر شرایط اقلیمی روح از منفی به مفید کمک کند.

دوم ، به خود قول دهید (و تلاش کنید!) این نیاز را در آینده در زندگی خود تشخیص داده و برآورده کنید. به عنوان مثال ، اگر تشخیص دهم که من احساس تخفیف و بی اهمیتی می کنم و نیاز برآورده نشده من این است که ارزش خود را تأیید کنم ، به اظهارات افرادی که احساس حقارت خود را در من ایجاد می کنند واکنش تندی نشان می دهم. بنابراین ، من تمام تلاش خود را برای دفاع از اهمیت خود انجام خواهم داد - از جمله توسل به مکانیسم دفاعی "شما پروژه".

7. تعیین کنید که چگونه می توانید نیاز خود را در حال حاضر و در آینده برطرف کنید. مراحل خاصی را که می توانید انجام دهید لیست کنید.

به عنوان مثال ، ارضاء ارزش شخصی من ممکن است به این شکل باشد:

- ترجیحات خود را درک کرده و به آنها پایبند باشید ؛

- یاد بگیرید که به مردم "نه" بگویید وقتی آنها از مرزهای من تجاوز می کنند.

- برای حفظ طرف مقابل خود را قربانی نکنید. برای انجام این کار ، من متعهد می شوم هنگام ارتباط با این شخص ، واکنش احساسی خود را زیر نظر داشته باشم و هنگامی که سخنان یا اعمال او باعث ناراحتی من می شود ، او را آشکارا مطلع کنم: نه اینکه او را به خاطر بدبختی هایم سرزنش کنم ، بلکه به منظور یافتن راه حلی برای این وضعیت هستم.

- به خودتان اجازه دهید از دستاوردهای خود مانند انتشار مقاله من در مجله شادی کنید.

8. به قول خود پایبند باشید و شاهد تغییر زندگی در مقابل چشمان خود باشید

حفظ آگاهی برای کار احساسی از اهمیت بالایی برخوردار است. با گذشت زمان ، متوجه خواهید شد که انتقادی که به جنبه های درون شما بستگی دارد ، دیگر شما را آزار نمی دهد. متوجه خواهید شد که می توانید بدون وارد شدن درگیری لفظی شنیده شوید و حل تعارض بدون اتهام متقابل آسان است.

لیلیا کاردناس ، روانشناس یکپارچه ، روان درمانگر

توصیه شده: