چرا من شل شدم؟

تصویری: چرا من شل شدم؟

تصویری: چرا من شل شدم؟
تصویری: چرا از اسلام برگشتم و مسیحی‌ شدم 2024, ممکن است
چرا من شل شدم؟
چرا من شل شدم؟
Anonim

با تشکر از دوست خوبم که با درخواست افشای موضوع هماهنگی به من مراجعه کرد. موضوعی که برای من به بیان ساده تر ، "تصرف احساسی" است.

پیش زمینه به شرح زیر است. زن به نوزاد شیر می داد. سپس شیردهی را تمام کرد. و سپس "من از زنجیر افتادم". و من شروع کردم به "خوردن هر چیزی که به دستم می رسد ، در حال حرکت ، و این اتفاق می افتد ، من احساس سیری ، رضایت نمی کنم" "من همه چیزهایی را که برای جمع آوری خود نیاز دارم درک می کنم ، اما نمی توانم!"

چنین است داستان ، احتمالاً برای بسیاری از افراد آشنا است.

به احتمال زیاد ، وضعیت به شرح زیر شکل گرفت.

در حالی که این فرد شرایط تغذیه با شیر مادر را مشاهده می کرد ، او تا حد زیادی مجبور بود خود را انکار کند. و من واقعاً با او همدردی می کنم و می فهمم که چقدر سخت است. و ظاهراً اکنون ، هنگامی که نیازی به امتناع نیست ، او در حال خوردن چیزی است که خودش انکار کرده است.

چنین مکانیسم اجتناب ناپذیری را ایجاد می کند. هرچه بیشتر خود را منع کنیم ، این حرام برای ما مطلوب تر می شود. "میوه ممنوعه شیرین است" را به خاطر دارید؟..)

در اینجا مهم است که مشخص شود آشنایی در زندگی امروز چه تجربه هایی را تجربه می کند؟.. او در هنگام انجام این کار چه افکاری دارد؟.. او در این مورد چه معانی را برای خود می بیند؟..

در پشت همه اینها نیازهای مهمی نهفته است. و خوب است که آنها را پیدا کنید. و سپس می توانید به دنبال چیزی باشید که دوست دارید ، مرتبط با غذا نیست. و به دنبال راه هایی باشید که چگونه می توان این غذا را از طریق غذا ارضا کرد. شاید این نیازها به این واقعیت مربوط باشد که شما می خواهید حمایت ، شناخت ، توجه ، صمیمیت ، امنیت ، عشق یا چیز دیگری را که با روابط با مردم مرتبط است ، بخواهید. و سپس بررسی همه اینها مهم است. از چه افرادی و چه چیزی را دوست دارید؟..

و گرفتن همه این تجربیات بسیار معمول است.

معمولاً تمام این تشنج از دوران کودکی ناشی می شود. هنگامی که ما به عشق ، توجه ، شناخت ، پذیرش و حمایت نیاز داشتیم ، و والدین ما به دلایلی این را به ما ندادند. اما ما می توانیم با خوردن کتلت یا آب نبات یا بستنی یا شکلات دلداری دهیم.

به طور کلی ، این موضوع آسان نیست. و درک آن خیلی سریع نیست.

همچنین ، به طور معمول ، هنگامی که چنین خرابی هایی رخ می دهد ، اغلب احساس گناه وجود دارد "چرا این کار را کردم ، چگونه می توانم" ، شرمنده "من نوعی اراده ضعیف هستم" ، انتقاد از خودم و نارضایتی از خودم. و همه اینها فقط تکرار این اختلالات را تشدید می کند.

احساس گناه ، شرم ، انتقاد و نارضایتی از خود - با خوردن غذا احساس آرامش می کردم. سپس دوباره گناه ، شرمندگی ، انتقاد و نارضایتی از خود و دوباره خود را با غذا دلداری داد. و بنابراین در یک دایره. یک دور باطل معلوم می شود. و بیرون آمدن از آن به تنهایی دشوار است ، افسوس …

خودت چیکار میتونی بکنی؟ از کجا می توانید شروع کنید؟

برای شروع ، می توانید یاد بگیرید که به تجربیات خود توجه کنید. به احتمال زیاد ، در ابتدا پس از وقوع خرابی قابل توجه خواهد بود. و در حال حاضر معلوم شد که بیش از حد غذا می خورد. اجتناب ناپذیر است. و در عین حال ، اگر بعد از آنچه اتفاق افتاده است ، هنوز سعی می کنید به یاد داشته باشید که قبل از این چه بوده است ، چه تجربیات و افکاری وجود داشته است ، این در حال حاضر یک گام بسیار خوب در جهت یادگیری نه شکستن و نه گیر کردن ، بلکه رفع نیازهای شما است. به طور مستقیم ، اما نه از طریق غذا.

من همچنین فکر می کنم یادگیری حمایت از خود بسیار مهم است. با خود همدلی کنید و جریان انتقادات و نارضایتی هایی را که متوجه خودتان است متوقف کنید. من خودم می دانم چگونه این کار را آسان نمی کنم. به خود چنین چیزی بگویید: "بله ، من مدت زیادی نمی توانستم آن را تحمل کنم ، اما اکنون می توانم و می خواهم ، بنابراین اکنون آن را می خورم."

همچنین می توانید سعی کنید در تکه های بسیار کوچک غذا بخورید و آهسته بجوید ، توجه کنید که چگونه مزه آن را می خورید ، آیا آن را دوست دارید؟ چه چیزی را در مورد او دوست دارید؟ به طور کلی ، یادگیری لذت بردن از محتویات بشقاب ، نه مقدار آن.

و بنابراین ، به تدریج ، از یک سو ، به خود اجازه می دهید چیزی را که مجبور بودید برای مدت طولانی از آن دست بکشید ، و از سوی دیگر ، از خود حمایت کنید و راههای دیگری را برای جلب حمایت ، پذیرش ، توجه ، عشق ، شناخت ، می توانید انجام دهید از این حلقه خارج شوید

من می نویسم و می فهمم که در یک مقاله فاش کردن همه جنبه های مهم این موضوع بسیار دشوار است.

امیدوارم بتوانید سوالات خود را بپرسید و من به آنها پاسخ خواهم داد.

توصیه شده: