چگونه به یک نوجوان توضیح می دهید که باید چه چیزی را یاد بگیرد؟

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه به یک نوجوان توضیح می دهید که باید چه چیزی را یاد بگیرد؟

تصویری: چگونه به یک نوجوان توضیح می دهید که باید چه چیزی را یاد بگیرد؟
تصویری: دکتر هلاکویی - چگونه با فرزندانمان رفتار کنیم تا از مشکلاتشان آگاه شویم 2024, ممکن است
چگونه به یک نوجوان توضیح می دهید که باید چه چیزی را یاد بگیرد؟
چگونه به یک نوجوان توضیح می دهید که باید چه چیزی را یاد بگیرد؟
Anonim

بیایید ابتدا تعریف کنیم که چه کسی را می توان نوجوان نامید

تعیین زمان نوجوانی دشوار است. آنها به ویژگی های فردی یک فرد ، به موقعیت اجتماعی او بستگی دارد. بسیاری از محققان بر این باورند که نوجوانی در 11-12 سالگی شروع می شود و در 21 سالگی به پایان می رسد ، آنها دارای بحران 13 و 16 سال هستند.

نوجوانی شاید سخت ترین سن در زندگی هر فرد باشد. در این روند ، شخص از کودک به بزرگسال تبدیل می شود. علاوه بر این ، تغییرات هم در سطح ذهنی و هم در سطح جسمی و اجتماعی رخ می دهد.

در این دوره ، شخص بارها نگرش خود را نسبت به زندگی تغییر می دهد و ارزیابی مجدد ارزشها دائماً در حال انجام است. تفکر نوجوان پیچیده تر ، انعطاف پذیرتر و منطقی تر می شود. خودآگاهی به تدریج شکل می گیرد.

در پایان این دوره ، تعیین خود به تدریج نوجوان صورت می گیرد. فردی در این سن به دنبال خود است ، علایق جدیدی پیدا می کند. تجمع تجربیات و مهارتهای زندگی وجود دارد. جذب جنس مخالف ظاهر می شود. نوجوان احساس می کند که به یک گروه اجتماعی تعلق دارد ، اعم از خانواده یا دوستان

چگونه می توانید به یک نوجوان توضیح دهید که این زمان برای جمع آوری دانش و مهارت های خاصی در نظر گرفته شده است ، که این زمان مطلوب ترین زمان برای یادگیری و یادگیری است.

با طرح این س inال در باشگاه والدین ، والدین تجربه خود را به اشتراک گذاشتند:

- نظارت مداوم ، کمک ، استخدام معلمان. هنگامی که او متوجه می شود که مجانی کار نمی کند ، حداقل تکالیف خود را حداقل انجام می دهد ، و سپس ممکن است حتی به پایان برسد. ما با خودمان می جنگیم ، سعی می کنیم از این راه عبور کنیم ، نیازی به قسم خوردن نیست ، بی فایده است.

- لازم است توضیح داده شود ، و لازم است آموزش از کلاس 1 آموزش داده شود.

- توضیح؟ و اگر او با کار بد و آینده بدتر به افراد ترسیده کمک نمی کند ، تقریباً بی فایده است و فقط باید امیدوار بود که خود او درک کند …

- سوال سخت. شاید وقتی بزرگ شد بفهمد و بعد بتواند به او برسد.

- به پول علاقه مند شوید. یکی از دوستان من مبلغ مشخصی را برای هر ارزیابی می پردازد. در نتیجه ، او در حال حاضر می ترسد که خراب شود. او شروع به ارائه فعال نمرات خوب کرد. و برای افراد بد - خوب است.

- اینطور نیست که بچه باید خودش به این کار برسد. باید کنترل دائمی از طرف ما وجود داشته باشد. و دیر یا زود ، آگاهی ظاهر می شود. تسلیم نشوید و همه چیز درست می شود!

- زمانی ، همان وضعیت وجود داشت. من یک گواهینامه برای یک کودک از یک درمانگر گرفتم. و به مدت یک هفته در یک ماهی فروشی مشغول به کار شدم. من کار را انتخاب کردم ، سنگین تر و کثیف تر.

پس از یک هفته کار ، ما نشستیم و با کودک صحبت کردیم که اگر درس نخوانید ، تمام عمر او در چنین "ماهی فروشی" کار خواهد کرد. کودک می تواند بگوید او انتخاب کرد: او تحصیلات متوسطه را دریافت کرد ، از تحصیلات عالی فارغ التحصیل شد. همه چیز درست شد.

فقط تسلیم نشو!

روانشناسان چه می گویند ، چرا مطالعه برای یک نوجوان دشوار است؟ علم توضیح می دهد:

  1. در برابر پس زمینه انفجار هورمونی ، که در دختران در سن 11-12 سالگی و در پسران در 12-13 سالگی رخ می دهد ، فرآیندهای تحریک در قشر مغز بسیار سریع است و فرآیندهای مهار کند است. و این بدان معناست که نوجوانان حواسشان پرت می شود ، روشن می شوند و از هر چیز کوچکی اذیت می شوند ، اما توقف و کاهش سرعت برای آنها آسان نیست. البته در چنین حالتی تمرکز بر درس ها ، تمرکز توجه و عدم حواس پرتی دشوار است.
  2. استخوان ها و ماهیچه ها در این زمان به طور ناهموار رشد می کنند ، همه حرکات به صورت ناهماهنگ و دست و پاگیر می شوند. مهم نیست که چگونه می نشینید ، همه چیز ناراحت کننده است و بزرگترها می گویند: "دور نزنید ، روی صندلی عقب نیفتید." مخصوصاً برای پسران سخت است ، آنها بیشتر از دختران کش می آورند. بنابراین ، آنها در این سن شکنندگی استخوان بالاتری دارند. آنها بیشتر دست ها و پاهای خود را می شکنند. و نیاز به کشیدن روی مبل ، فقط وقتی که به خانه می آیند دراز بکشید ، آنها بیشتر دارند. و ما فریاد می زنیم: "چرا دراز کشیده اید ، بنشینید تا تکالیف خود را انجام دهید!
  3. قلب رشد می کند و … درد می کند ، گاهی اوقات اغلب می تپد. مغز اکسیژن کافی دریافت نمی کند. سر بدتر می فهمد و سریعتر خسته می شود. صدمه می زند. کمبود اکسیژن می تواند منجر به غش شود.دختران به ویژه مستعد غش هستند. آنها همچنین بیشتر از فشار خون رنج می برند. اوج چنین پرفشاری خون نوجوانان در سن 13-14 سالگی رخ می دهد. و ما ، بزرگسالان ، به شرط شانس ، به آنها اجازه نمی دهیم به طور کامل حرکت کنند و نفس بکشند. در مدرسه ، نوجوانان می شنوند: "در کلاس خونسرد نباشید! نیازی به فرار به حیاط در تعطیلات نیست ، خاک را به مدرسه بکشید! " در خانه می گوییم: "کجا رفتی پیاده روی؟ هنوز درسها تمام نشده است!"
  4. طوفان های هورمونی باعث می شوند احساسات در یک نوجوان به اندازه شیشه در یک کلیدوسکوپ تغییر کند. در حال حاضر همه چیز برای او جالب است و نوجوان با شادی کار می کند ، و سپس ناگهان بدون دلیل مشخص عصبانی می شود ، آماده گریه است یا به سادگی دچار بی تفاوتی می شود. دختران به ویژه از نظر احساسی بی ثبات هستند.

    بازی هورمون ها باعث می شود خانم های جوان خود را در دنیای علایق زنانه غرق کنند. حالا هر دختری بیشتر به ظاهر خود اهمیت می دهد و آیا پسران به او توجه می کنند؟ همه افکار در مورد علوم ، به جز "علم اشتیاق ملایم" ، در پس زمینه محو می شوند.

  5. پسران کمتر مشغول ظاهر خود هستند ، اما "موضوع دردناک" آنها قد است. کدام بالاتر است؟ برای بزرگ شدن بیشتر چه می توانید بکنید؟

  6. سیستم گوارشی در این زمان بسیار دردناک به استرس طولانی مدت عاطفی و جسمی واکنش نشان می دهد. خستگی و استرس باعث ایجاد بیماریهای گوارشی در نوجوانان کمتر از غذای خشک می شود. وقتی معده شما درد می کند ، چه درس هایی وجود دارد؟
  7. علاوه بر این ، شکست تحصیلی ممکن است با تدوین ناکافی تکنیک ها و روش های فعالیت آموزشی ، با یک روش خاص آموزشی ، با شخصیت معلم همراه باشد. شاید دلایل عدم پیشرفت در شکل نادرست ارائه مطالب باشد.
  8. حوزه اجتماعی بسیار مهم است: نحوه ایجاد روابط در خانواده ، در کلاس درس ، با معلمان. شرایط نامطلوب منجر به افزایش اضطراب ، عزت نفس پایین ، ترس ، انزوا و غیره می شود. همه اینها بر عملکرد تحصیلی کودک تأثیر می گذارد.

چگونه می توانیم به این کودکان در ظاهر تقریباً بزرگسالان ، اغلب پرخاشگر و آسیب پذیر کمک کنیم؟ روانشناسان و مربیان توصیه می کنند:

  1. نیازی به تحریک و آزار نوجوانان با لحنی منظم ندارید ، سعی کنید به طور مساوی ارتباط برقرار کنید. آنها دیگر از پایین به بالا به ما نگاه نمی کنند ، آنها اکنون ما را انتقادی می دانند و می خواهند در کنار ما روی یک تخته بایستند.
  2. به نوجوانان این فرصت را بدهید که بیشتر حرکت کنند - آنها باید حداقل 3 ساعت در روز در حال حرکت باشند. اکنون آنها فقط به تربیت بدنی و ورزش نیاز دارند. در حال حاضر انعطاف پذیری ، مهارت ، هماهنگی خوب ، انعطاف پذیری حرکات در حال افزایش است. این بستگی به نحوه گذراندن دوران نوجوانی دارد ، بستگی به این دارد که فرزندان ما برازنده شوند یا در حرکت تا پایان عمر با آنها دست و پا چلفتی باشند. درک کنید که نوجوانان در حال حاضر در بدن خود احساس ناراحتی می کنند ، به ناراحتی خود نخندید ، وقتی در طول کلاس برمی گردند سرزنش نمی کنند و سعی می کنند مدام روی مبل دراز بکشند.
  3. اکنون آنها باید بیشتر از بزرگسالان ، به ویژه پسران ، کلسیم با غذا مصرف کنند ، آنها به پروتئین ، فسفر ، ویتامین D نیاز دارند …
  4. بار فیزیولوژیکی بدن نوجوان بیشتر از دانش آموز جوانتر است! و با توجه به اینکه خودش قبلاً بزرگسال است ، بسیار کمتر می خوابد. یک نوجوان باید حداقل 9 ساعت بخوابد! و خوب است که یک ساعت دیگر بعد از ظهر وقت بگذارید.
  5. پیاده روی هر روز ضروری است. بدن به سادگی به اکسیژن نیاز دارد! و شما باید در یک منطقه تهویه درس بگیرید.
  6. توجه بیشتری به فرزند دشوار خود داشته باشید ، فقط با سوالات خود را محدود به ارتباط نکنید: "آیا غذا خورده اید؟ و نمرات مدرسه چقدر است؟ " نوجوانان فقط وانمود می کنند که دیگر به ما نیاز ندارند. در واقع ، توجه ما ، دوستی ما ، نظر ما ، که با مهربانی و درایت بیان شده است ، برای آنها بسیار مهم است. در حلقه خود ، آنها از ما نقل قول می کنند!
  7. همه ما می خواهیم فرزندانمان در جوانی تا آنجا که ممکن است اطلاعات بیشتری بیاموزند. ما می خواهیم آنها مسئولانه و خوب مطالعه کنند. اما بار آنها در مدرسه به حدی است که نمی توان همه چیزهایی را که از آنها خواسته می شود یاد گرفت. بار نامعقول مدرسه کودک را مجبور می کند که به طور انتخابی به درس بپردازد: برخی را انجام دهید ، برخی را کنار بگذارید ، برخی را کنار بگذارید … شما نمی توانید همه علوم را بیاموزید.اما ما باید فرزندان خود را نه تنها باهوش ، بلکه سالم و شاد تربیت کنیم.
  8. به نوجوان خود بیاموزید که از وقت خود برنامه ریزی کند ، از آن عاقلانه استفاده کنید.
  9. توجه به سبک و روش های تدریس ضروری است. اتفاق می افتد که یک ماده نسبتاً پیچیده برای مطالعه مستقل داده می شود یا اصلاً توضیح داده نمی شود.
  10. وقتی کودک بیش از حد تنبل است ، به این معنی است که یک کنترل کننده ثابت در محیط او وجود دارد: کسی تمام مسئولیت ها را بر عهده گرفته است و شخص در حال رشد خود مسئول هیچ چیزی نیست. کمک به تدریج مسئولیت به خود نوجوان مفید است.
  11. و یک عامل مهم دیگر: لازم است توانایی های فردی (ژنوتیپ) هر کودک و توانایی او برای سازگاری با برنامه درسی عمومی را در نظر بگیریم.
  12. و نکته آخر اینکه کودک نمی تواند بدون علاقه به خود و جهان زندگی کند. این علاقه به شخصیت او بازتاب عشق و توجه صادقانه والدین و اطرافیانش است. اگر چنین علاقه ای وجود نداشته باشد ، او خانه را ترک می کند ، از اقوام ، دوستان و معلمان اجتناب می کند. کاهش علاقه به یادگیری … او به دنبال روابط نزدیک ، عشق در کنار است. در سن 15 - 16 سالگی ، او ممکن است فکر کند که هر رابطه دلپذیری عشق واقعی است. اگر محیط ، و بیش از همه بستگان ، روابط نزدیک ذهنی را آموزش ندهند ، فرد در پاسخ به توجه خارجی روح خود را می فروشد. و هرکسی که با محبت به او نگاه کند ، کلمات محبت آمیز بگوید ، می تواند او را با خود ببرد … کجا؟ - مساله این است.

بیایید ببینیم چه کار دیگری می توان انجام داد

به طوری که کودک علاقه ای آشکار به خود احساس می کند. برای انجام این کار ، به او علاقه مند شوید: او در ارتباط با دوستان چه می یابد؟ او در هنگام راه رفتن چه چیزی را کشف می کند ، به چه چیزی توجه می کند؟ آیا معلم مورد علاقه ای در مدرسه وجود دارد؟ چه کسی از بزرگسالان جالب است؟ چگونه؟

اغلب ما عجله داریم: "چگونه می توانیم کمک کنیم؟" کمک معمولی اغلب موفقیتی به همراه نمی آورد ، ظاهراً به این دلیل که کمک برای کودک بی خطر است: اینها ارزیابی های منفی از شخصیت ، انتقاد ، نکات یا اظهارات مستقیم این مجموعه است: "شما برای من به اندازه کافی خوب نیستید." والدین ، کمک می کنند ، غالباً هزینه زیادی دریافت می کنند … علاوه بر این ، اگر والدین در حال تشنج هستند ، کمک می کنند ، کودک همیشه این را احساس می کند - و امتناع می کند ، و خود را نجات می دهد.

چه چیزی نیاز دارید؟ توجه آزاد را باز کنید. نقاط قوت کودک را بیابید ، به او بگویید که چه ویژگی های خوبی دارد ، کودک را در شخصیت خود علاقه مند کنید. اگر اکنون از این همه مبارزه خسته شده اید ، از تلاش های خود که به جایی نمی رسد خسته شده اید ، در مورد فرزند خود به شرح زیر فکر کنید:

  • اگر فرزند شما دوستانی دارد ، به این معنی است که آنها به چیزی در او علاقه مند هستند (آنها فرزند شما را فراموش نمی کنند ، می خواهند او را ببینند ، به دنبال او می روند ، او را بیرون صدا می کنند …).
  • اگر كودكی هر روز دئوس می شود و سه برابر می شود ، اما هر روز به مدرسه می رود - احساس می كند كه او كاملاً شكست خورده است - او موفق می شود!
  • اگر کودکی اغلب از نبرد با شما در حالت استرس قرار دارد ، اما هنوز از نظر جسمی سالم است ، به این معنی است که او دارای قدرت و انرژی فوق العاده ای است که از بدن محافظت می کند.
  • آیا واقعاً کودک هیچ کار خوبی در زندگی برای شما انجام نداده است؟ موقعیتی را به خاطر بسپارید که با کودک احساس خوبی داشتید ، زمانی که فقط به خاطر به دنیا آوردن او خوب بود. شما او را به دنیا نیاورده اید تا او پنج مدرسه از مدرسه برای شما بپوشد؟
  • چنین کودکانی غالباً در رایانه ، مد ، موسیقی جوانان ، ارتباطات تلفن همراه ، حرکت در جنگل مهارت دارند … آنها مقاوم ، قوی ، ورزشکار هستند.

من مطمئن هستم که شما صبور ، با درک خواهید بود ، جنبه های خوبی را در فرزندان خود خواهید یافت و قادر خواهید بود در مورد آنها به آنها بگویید. این اولین قدم برای درک شما خواهد بود و بعداً می توانید نگرش خود را نسبت به یادگیری تغییر دهید.

اگر احساس می کنید که نمی توانید به تنهایی کنار بیایید ، می توانید از یک متخصص مورد اعتماد کمک بگیرید.

توصیه شده: