کودک گرایی فرقه کودک در خانواده

فهرست مطالب:

تصویری: کودک گرایی فرقه کودک در خانواده

تصویری: کودک گرایی فرقه کودک در خانواده
تصویری: #خانواده #کودکان #تربیت این خانم بخاطر خندیدن خودش کودک رو سربسرش میزاره و عصبیش می کنه ، چه کاریه؟! 2024, آوریل
کودک گرایی فرقه کودک در خانواده
کودک گرایی فرقه کودک در خانواده
Anonim

ظهور فرزندان در یک خانواده شادی بزرگی است. و ، به عنوان یک قاعده ، والدین از فرزند خود مراقبت می کنند و سعی می کنند بهترین ها را به او ارائه دهند. خانواده های مدرن روسی اغلب کودک محور هستند ، یعنی حول منافع کودک سازماندهی شده است. کودک در مرکز توجه قرار می گیرد ، بهترین غذا به کودک داده می شود ، بهترین صندلی روی میز ، پول بسیار بیشتری برای کودک صرف می شود تا برای والدین. یعنی خانواده بر اساس این اصل زندگی می کند - "برای بچه ها بهترین ها".

به منظور تعیین مکان کودک در خانواده ، می توانید یک آزمون کوتاه انجام دهید. به عنوان مثال ، محاسبه کنید که در شش ماه گذشته چقدر پول برای یک کودک و چقدر - برای هر یک از والدین هزینه شده است. چه کسی اولین و بهترین تکه کیک را در خانه می گیرد - والدین یا فرزندان؟ خانواده در برنامه ریزی برای تعطیلات آخر هفته به چه کسانی علاقه دارند؟

سبک تربیتی مدرن ، که به بزرگسالان اجازه می دهد انرژی زیادی برای فرزند خود خرج کنند ، در درجه اول با تغییر وضعیت اقتصادی همراه است - در حال حاضر فرد دیگر نیازی به فکر مداوم در مورد غذا ندارد ، مردم وقت آزاد دارند که تا اواسط وجود نداشت قرن بیستم

چندی پیش همه چیز برعکس شد و این جمله دیگر برای ما تعجب آور نیست که "کودک مرکز خانواده است".

اما آیا درست است که همه منابع خود را به کودک هدایت کنید؟ آیا این در آینده مانع او می شود؟ در واقع ، چنین مراقبت هایی می تواند آنها را برای زندگی نامناسب کند.

بیایید ببینیم چه گرایش هایی در نگرش نسبت به کودکان از نظر روانشناسی سالم تر است. کدام زمینه های تربیتی بهتر است و از کدام باید اجتناب شود؟

یک رویکرد سالم همیشه یک امر اعتدال است. هرگونه تاکتیک موفقی را می توان با استفاده بیش از حد از آن تا حد پوچی از بین برد. و هر گونه تاکتیک نه چندان سالم در غلظت پایین مجاز است و ضرری نخواهد داشت. فقط تعصب در اعمال قوانین خاص مضر است

والدین به طور فعال غرق در تربیت هستند ، به عنوان یک قاعده ، متوجه امکانات واقعی کودکان ، احساسات ، افکار ، تجربیات واقعی دوران کودکی آنها نمی شوند ، این بچه ها نیستند که برای آنها مهمتر از همه است ، بلکه انتظارات خود آنها است. این موقعیت والدین کودکان را در معرض آسیب قرار می دهد ، بزرگ می شوند ، آنها احساسات متناقض و اغلب مخالف برای اعضای خانواده خود مانند عشق-نفرت ، جذابیت-طرد شدن را تجربه می کنند. وجود چنین احساساتی کودکان را از این فرصت محروم می کند که به صورت انسانی با والدین خود روبرو شوند ، با آنها ارتباط برقرار کنند و آنها را وادار می کند تا با تمام وجود در زندگی به دنبال موقعیت هایی باشند که بتوانند آنچه را که در دوران کودکی برای آنها بسیار مهم و غیرقابل دسترسی بود ، درک کنند.

ما معتقدیم مراقبت از کودکان خوب است. با این حال ، سرپرستی بیش از حد و ظالمانه ، کودکان را با زندگی اطراف خود سازگار نمی کند. برعکس ، بعداً با مشکلات زندگی روبرو می شوند ، کودکانی که "مرکز جهان" در خانواده بودند دچار روان رنجوری می شوند ، به افراد معتاد ملحق می شوند و بیماران روان درمانگران می شوند.

در نتیجه…

کودک کودک محور هیچ اختیاری ندارد و بنابراین به بزرگسالان احترام نمی گذارد. در دوران کودکی ، ما به سادگی با یک کودک نوپای بد اخلاق برخورد می کنیم و در نوجوانی با یک نوجوان بی نظم روبرو می شویم.

کودکان با قدرت بر والدین خود بیش از حد خواستار می شوند. آنها می خواهند بگیرند ، اما در عوض چیزی نمی دهند.

امکان رشد شخصیت کامل با نوع تربیت کودک محور وجود ندارد. کودک نمی تواند با جامعه متحد شود ، زیرا ویژگی های او با نیازهای جامعه مطابقت ندارد. او با مجموعه ای از پیچیدگی ها و خواسته های مبالغه آمیز ، درمانده و ضعیف خواهد بود. در پاسخ - فقط منفی و جهل.

بچه های بزرگسال که بزرگ می شوند معمولاً تمایلی به کار ندارند. آنها عادت دارند همه چیز را آماده کنند ، و در واقع راحت است.چرا وقت و انرژی خود را برای کار برای کسی هدر می دهید ، در حالی که می توانید با شخص دیگری زندگی کنید.

چگونه می توان شرایط را تغییر داد؟

در امر تربیت فرزندان ، به گفته کارشناسان ، باید به اصل "میانگین طلایی" پایبند بود. این بدان معناست که منافع کودک نباید منافع شما را برآورده کند.

توصیه شده: