کودک گرایی و بلوغ

تصویری: کودک گرایی و بلوغ

تصویری: کودک گرایی و بلوغ
تصویری: بلوغ زودرس چیست؟ بلوغ زود هنگام در کودکان دخترها و پسرها 2024, ممکن است
کودک گرایی و بلوغ
کودک گرایی و بلوغ
Anonim

- می خواهید در مورد کودک گرایی چه بدانید؟

- من می خواهم درباره بلوغ بیاموزم ، اما احساس می کنم یادگیری در مورد آن فایده ای ندارد مگر اینکه بفهمم اینفانتیلیسم چیست.

- چی می خوای بدونی؟ چگونه بالغ باشیم؟

- آره.

(از گفتگو)

اینفانتلیسم - یک چیز ساده این بدان معناست که فرد در مرحله خاصی از رشد ثابت شده است ، به عنوان مثال. توسعه متوقف شد امروزه اینفانتلیسم مانند ناتوانی در مسئولیت پذیری به نظر می رسد. به یاد داشته باشید که در دوران کودکی چقدر زیباست وقتی افرادی هستند که مسئولیت شما را بر عهده می گیرند؟ یا مثال دیگری ، بسیاری از زنان می گویند: من می خواهم ازدواج کنم. خوب ، معمولاً آنها دیگر 18 سال ندارند و بسیاری خودشان فرزند تربیت می کنند ، اما به محض اینکه مردان در کنار آنها ظاهر می شوند ، ناخودآگاه به یک کودک تبدیل می شوند و شروع به ایفای نقش خاصی از یک دختر می کنند. س isال این است: چرا؟ مطمئناً این کار به این دلیل انجام می شود که زن نمی داند چگونه در بزرگسالان چگونه تعامل کند. به احتمال زیاد ، نوعی تجربه منفی وجود دارد. اما او به یاد می آورد که وقتی کوچک بود ، دوستش داشت. و ناخودآگاه به همان نقطه ای در ذهن خود برمی گردد که دختر بود.

کودک بودن بسیار راحت تر زندگی می کند ، اما در این صورت به اهداف خود نخواهید رسید ، زیرا کسانی که بزرگتر و بزرگتر هستند ، کسانی که با زندگی بزرگسالان سازگار شده اند به اهداف خواهند رسید. در عین حال ، لازم نیست که اگر شخصی ، به عنوان مثال ، درآمد خوبی دارد ، در زمان کودکی لحظاتی نداشته باشد. در تجارت ، او می تواند یک کوسه باشد ، اما این بدان معنا نیست که او در روابط بالغ است. اغلب ، من حتی می بینم که چگونه چنین رابطه ای مردان در یک رابطه به دنبال یک مادر یا یک دوست بزرگتر هستند که مانند یک کودک با آنها ارتباط برقرار کند. دلیل آن ساده است - در کودکی راحت تر بود. روانکاوی پیشنهاد می کند که در خاطرات خود بازیابی کنید و موقعیت هایی را که در آن تنش ایجاد شده است ، تجربه کنید و به خودتان اجازه ندهید آن را تجربه کنید.

به عنوان مثال ، یونگ معتقد بود که کودک گرایی نتیجه عدم توسعه جنسی است. زیرا هیچ کس اجازه نمی دهد که شخصی تمام مراحل را آزادانه و تا آنجا که می خواهد طی کند. او یا توسط دوستان در خیابان شتاب می گرفت ، یا برعکس ، توسط مادران ، پدران ، مادربزرگ ها و هر کس دیگری که در مورد آن صحبت می کرد یا به س questionsالات پاسخ نمی داد ، سرعت خود را کاهش می داد ، اجازه نمی داد با خود ، با بدن خود و با آنها تماس برقرار کند. تمایلات جنسی

یکی دیگر از فرزندان گرایی جامعه مدرن در این واقعیت نهفته است که در حال حاضر افراد زیادی روی کره زمین زندگی می کنند. برای زنده ماندن بر روی زمین به هوش زیادی احتیاج ندارید. پدربزرگهای ما ، در دوران کودکی ، مجبور بودند به عنوان نمایندگان گونه زنده بمانند ، زیرا داروی زیادی وجود نداشت ، امکان ابتلا به این بیماری وجود داشت ، سرگرمی چندان ایمن وجود نداشت ، بنابراین آنها سوار بر تردد سوار بر روی تپه نمی رفتند ، بلکه در برفی ها حتی من ، که در حومه باکو زندگی می کردم ، مجبور بودم زنده بمانم: من مجبور نبودم غذا بخورم ، اما می دانستم چگونه این کار را انجام دهم ، زیرا ما هنوز چنین علایقی داشتیم. جامعه مدرن در 150 سال گذشته به طرز چشمگیری تغییر کرده است. انسانیت 4 برابر افزایش یافته است ، زیرا زنده ماندن بسیار آسان شده است. کودک گرایی امروز در این واقعیت نهفته است که کودکان تا زمان مشخص شدن سن ، با والدین خود زندگی می کنند ، والدین مسئول فرزندان هستند ، و بنابراین آنها را تا زمان بازنشستگی تغذیه می کنند - همه اینها به توسعه نیافتگی جامعه ما کمک می کند.

برای مقابله با این امر و بزرگ شدن ، ما تنها یک کار می توانیم انجام دهیم - توسعه نیافتگی خود ، کودکی خود را ببینیم و درک کنیم. این کاری است که ما در آموزش انجام می دهیم. توسعه ، توسعه مداوم تنها چیزی است که می تواند ما را به هماهنگی با خود برساند.

اگر می دانید بلوغ در برخی زمینه ها چیست ، این می تواند مبنای بلوغ در زمینه های دیگر باشد. فقط بعید است که اگر شما به دوران کودکی خود پی نبرید ، چیزی به نتیجه برسد.

اصلی ترین شکایت ما از کودکان چیست؟ چرا یک کودک نمی تواند برابر یک بزرگسال باشد؟ چرا او "زیر انسان" است؟

شکایت اصلی در مورد کودکان این است که آنها آنطور که ما دوست داریم در قبال خودشان مسئول نیستند. این یکی از ساده ترین توصیفات مربوط به دوران کودکی است.

با مسئولیت پذیری ، می توانیم سطح هوشیاری و بلوغ خود را افزایش دهیم. ما با افزایش مسئولیت خود بالغ می شویم. موقعیت نویسنده ، که ما در آموزشها در مورد آن صحبت می کنیم ، مسئولیت است. و شما باید در آن آموزش ببینید نه برای پاسخ دادن به سرگئی نصیبیان یا شخص دیگری: "چگونه آن را ایجاد کردم" ، بلکه برای دیدن ارتباط بین علل و معلولها و مسئولیت پذیری در قبال خود و زندگی خود.

سرگئی نسیبیان

توصیه شده: