پرسیدن را بیاموزید

پرسیدن را بیاموزید
پرسیدن را بیاموزید
Anonim

این متن درباره زنان و برای زنان است.

اگرچه مردان علاقه مند به "منظور او" بود.

بنابراین ، لیست زیر برای بسیاری از دختران بزرگسال آشنا خواهد بود.

پرسیدن این است

  • ضعف نشان دهد
  • تحقیر کردن
  • نشان دهید که بدتر از آن چیزی هستید که می خواهید به نظر برسید
  • "نقاط درد" خود را در معرض ضربه قرار دهید
  • باید به دست آورد
  • ترسناک ، اگر آنها امتناع کنند چه؟
  • معتاد شدن

البته ، این لیست کامل نیست ، این فقط یک آغاز است. به نظر می رسد که چیزی از این قبیل در درخواست وجود ندارد. درخواست تحویل نمک ، درخواست حمل کیف های سنگین ، درخواست تغییر چرخ روی ماشین ، درخواست خواندن برای کودک - این امر عادی ، ساده ، آشنا است. اما نه. هر چند وقت یکبار یک زن "فقط درخواست" به یک عمل کامل تبدیل می شود.

و واضح است که اگر بخواهید برای همه راحت تر است ، اما نتیجه ای ندارد. یک سری کامل در ذهن من در مورد وقایع قبل ، بعد و به جای آن باز می شود. وحشتناک ترین و نفرت انگیزترین انتظارات متولد می شوند. و سپس ، به جای نیاز درونی به پرسش ، طیف کاملی از احساسات پدیدار می شود.

تمام احساساتی که یک زن پس از انکار چنین عملی به ظاهر ساده تجربه می کند ، بسیار ناخوشایند است. از نظر آنها همه چیز در داخل به طرز وحشتناکی می لرزد و آزاردهنده است ، خارش دارد. و همه آنها طوری طراحی شده اند که به او این فرصت را بدهند که نپرسد.

برای اینکه از او نپرسد ، مجبور می شود:

  • توهین کن - البته ، او حدس نمی زد که می خواهد از چه کسی بخواهد. و اگر این کار نمی کند (بسیار پیش پا افتاده و شفاف است ، که حتی نفرت انگیزترین است) ، می توانید وضعیتی را ترتیب دهید که او را آزرده خاطر کند. و سپس نیازی به پرسیدن ندارید - مورد ادعایی درخواست خود ملزم به التماس خواهد بود که برای گذر از جرم باید چه کاری انجام دهد.
  • عصبانی شدن - و در ابتدا دوباره به این دلیل که خود او نکات ظریف او را درک نکرده یا عمیق نشده است. و اگر خیلی سخت است ، هر چیز کوچکی در این مورد کمک می کند. دمپایی ناهموار؟ عصبانیت ، آنقدر قدرت می بخشد که اکنون پرسیدن آن ترسناک نیست.
  • او را سرزنش کن - خوب ، حداقل در چیزی. همیشه دلیلی وجود خواهد داشت. و اگر من مقصر هستم ، دیگر نمی خواهم ، بلکه تقاضا می کنم. این آسونتره. من حق دارم. متاسفم.
  • از اشک ناراحت شوید - چنین روش قدیمی و شناخته شده ای. فقط در اینجا معنی در خود اشک نیست. در اینجا شما باید خود را به چنین حالتی برسانید وقتی در داخل واقعاً اندوهی تلخ وجود دارد ، با او سخت است ، دخالت می کند - سپس می توانید بپرسید ، زیرا در غیر این صورت شما بیرون نخواهید آمد.
  • خسته از غش - همه چیز ساده است حالا دیگر لازم نیست بپرسید. در حال حاضر شما فقط باید سقوط کنید ، و آنها شما را جمع آوری می کنند ، زیرا شما دیگر نمی توانید. و در اینجا همه خواسته های شما به یکباره محقق می شوند ، پرسیدن آن ترسناک نیست ، زیرا این در حال حاضر یک مسئله بقا است.
  • مریض شدن - یک گزینه مشابه ، اما همانطور که می دانید تشدید شده است. زیرا در اینجا ، فقط خواب کافی یا آرامش نمی تواند همه عواقب را حل کند. اگرچه یک بلیط VIP به جعبه "آنچه می خواهید بپرسید" برای مدت بیشتری صادر می شود.

در این مکان ، سنگ ها به طور طبیعی به سمت من پرواز می کنند. چه شخصی با ذهن درست و حافظه هوشیار خود عمدا چنین چیزهای ناخوشایندی را برای خود ایجاد می کند؟ من عمدا نخواهم ، موافقم. اگرچه ، گزینه هایی وجود دارد. و قدرت ناخودآگاه ما ، قدرت خواسته ها و انگیزه های واقعی ما معجزه می کند … یا کابوس. هرکی دوست داره بیشتر بهش زنگ بزنه

و اگر تمایل دارید به "خواسته های" خود به عنوان بی پروایی ، هوس و بی مسئولیتی نگاه کنید. و درخواست کمک برای تبدیل شدن یک توده در گلو یا احساس سوزش در قفسه سینه احتمالاً ارزش انجام هر روز برای خود را دارد شاهکارها ، تبدیل شدن به خود یک قهرمان. اینجا معنیش اینه - پرسیدن. این خطرناک است ، این منطقه از آسایش نیست. اما این ریسک پذیری است که معمولاً می تواند بیشترین سود را به همراه داشته باشد.

به عنوان پاداش ، ما می توانیم نه تنها رضایت و لذت خود را به دست آوریم. در مورد غرور به خود که این کار را کرد چطور؟ با پرسیدن همینطور ، شما ، بر همه چیز دیگر ، به مردم فرصتی می دهید تا واقعاً به شما نزدیک شوند ، نزدیکتر و عزیزتر شوند. شما به آنها فرصتی می دهید تا کمی خوشحال تر شوید.به هر حال ، آنها زندگی می کنند و نمی دانند که درست مانند آن می توانند شادی را برای شما به ارمغان بیاورند.

بله ، اغلب برای تصمیم گیری در مورد چنین مراحل ساده ای ، در نهایت باید با ناامنی خود ، تمایل خود برای دست کم گرفتن خود ، با عشق به خود روبرو شوید. و همچنین با اعتماد. ما اول از همه به خودمان اعتماد داریم و بعد به دیگران.

توصیه شده: