شهامت ناقص بودن

فهرست مطالب:

تصویری: شهامت ناقص بودن

تصویری: شهامت ناقص بودن
تصویری: شکایت - اثری از سوگند - با زیرنویس 2024, ممکن است
شهامت ناقص بودن
شهامت ناقص بودن
Anonim

اما ما بسیاریم

کسانی که سعی می کنند همه چیز را بگیرند و همه را راضی کنند. خانه داری ایده آل: پوسته های تمیز ، پنجره های درخشان ، گرم برای صبحانه ، ناهار و شام (همچنین خوب است که نوعی سفره بدوزید). مراقب هر تنفس کودک خود باشید و نگران همه مشکلات زندگی او باشید تا زمانی که آرامش دهنده کاهش یابد. تکه های گرد و غبار شوهر مورد علاقه خود را برطرف کنید و همه هوسهای او را که با سن قابل توجه او برای مدت طولانی مطابقت ندارد ، میل کنید. هرگز رئیس خود را ناامید نکنید ، با هر شغلی موافقت کنید و بدون تردید به همکاران خود کمک کنید. همیشه آراسته ، شاد و راضی به نظر برسید. در صف ها و سازمان های دولتی بی ادب نباشید. در ملاء عام عصبانیت خود را از دست ندهید. در جاده همام نزنید. به همه لبخند بزنید. از مادر خود بی قید و شرط اطاعت کنید. اوه بله ، از مادرت اطاعت کن!

لیست خواسته هایی که دختران خوب از خود دارند بی پایان است. و ما برای چنین فداکاری ها چه داریم؟ فقط با تمام صداقت! بی توجهی به خواسته ها و نیازهای خود. انجام وظایف دیگران. وابستگی به نظرات دیگران نارضایتی از خود. دائماً احساس گناه را دنبال می کند. سرکوب خشم و در نتیجه سردرد و بی خوابی. سپس لطفاً پاسخ دهید ، ما برای چه کسی تلاش می کنیم؟

smaRNv9mIWA
smaRNv9mIWA

با شیر مادر

دختران مطیع یک پدیده کامل در تاریخ جهان هستند که قرن ها شکل گرفته است (و قرن های بیشتری نیز برای مبارزه با این پدیده توسط خود دختران صرف خواهد شد)! و ما ، با ذهنیت مطیع اوکراینی ، به راحتی در آن جا می گیریم. از کودکی ، مادران و پدران به ما تکرار می کردند: "مطیع باشید!"

اگر پسری در جعبه ماسه بیل را برد و ما خود را با مشت به طرف او پرتاب کردیم ، به شدت عقب کشیده شدیم: "دختران خوب دعوا نمی کنند!" اما وقتی با گریه پشت سر مادرم شتافتیم ، دلداری دادیم و تحسین شد.

به ما گفته شد که باید چگونه باشیم: مهربان ، خوب ، ملایم ، متواضع ، دلسوز.

داستانهایی از سیندرلا های مطیع و سخت کوش و سفید برفی برای ما خوانده شد که با پادشاهان خوش تیپ به عنوان پاداش ملاقات کردند ، اما تنبل های تند و زننده ، البته با دماغ خود باقی ماندند.

به طور کلی ، درس های فرزندپروری ، سینما ، ادبیات ، انتظارات جامعه - همه اینها تصور خاصی از خود ایده آل را در سر ما قرار داده است ، که ما سعی می کنیم در همه زمینه های زندگی خود با آن مطابقت داشته باشیم. آیا واقعی است؟ چه کسی از این امر سود می برد؟ و اگر به خود اجازه دهیم رفتار متفاوتی با آنچه از ما انتظار می رود داشته باشیم ، چه می شود؟

rlzliNSLyo8
rlzliNSLyo8

تعطیلات طبق فیلمنامه من

مارینا 28 ساله چهار سال است که در یک ازدواج مدنی زندگی می کند. او ، مانند بیشتر ما ، توسط مادرش آموخته بود که یک همسر مطیع و مطیع باشد. او به تازگی به نتایج ناامیدکننده ای رسیده است: من چیزی را تهیه می کنم که شوهرم دوست دارد. وقتی می خواهد رابطه جنسی داریم. ما همانطور که او دوست دارد استراحت می کنیم. من در مورد عادات او که مرا آزار می دهد سکوت می کنم. در خانه ، ما فقط در مورد موفقیت او صحبت می کنیم …”تمایل مارینا برای داشتن یک همسر فوق العاده ، راحت و درک کننده منجر به چه چیزی شد؟ به این دلیل که او شروع به تحریک بیش از حد چیزهای کوچک کرد (به هر حال ، هر احساسی نیاز به خروج دارد) ، که منجر به یک روان رنجوری پیش پا افتاده شد.

ممکن است تصور شود که شوهر مارینا آخرین خزنده و مستبد خانگی است که باید زودتر از او فرار کرد. دور از آن! مارینا خود را در چارچوبی که اختراع کرده بود قرار داد ، او فیلمنامه یک همسر ایده آل را برای خود تجویز کرد ، که مدتها به شدت از آن پیروی می کرد. او در عوض چه انتظاری داشت؟ حداقل همان نگرش از طرف همسر. اما این یک اشتباه بسیار رایج زنانه است! ما در مورد علایق و نیازهای خود سکوت می کنیم ، به این امید که معشوق ما معمای ابوالهول را حل کند و همانطور که ما رویایش را داریم انجام دهد. آدم ساده! مردان کارهای مهم تری دارند. بنابراین نجات غرق شدگان کار خود غرق شدگان است.

آیا می دانید این داستان چگونه پایان یافت؟ یک بار مارینا یک بار در زندگی تصمیم گرفت آنچه را که می خواهد انجام دهد. و او برای استراحت در محل معمول اردوگاه ، جایی که شوهرش تماس گرفت ، نرفت ، بلکه یک سفر هفت روزه در سراسر اروپا ترتیب داد. معشوق خوشحال شد! یعنی هیچ اتفاق وحشتناکی نیفتاد.همه خوشحال بودند! علاوه بر این ، پس از چند اظهار نظر ، آرتیوم به خود آموخت که جوراب های خود را در کشوی لباسشویی بگذارد و کیسه های چای استفاده شده را در سطل زباله بیندازد. تمام محدودیت هایی که مارینا برای خود تعیین کرد منحصراً در سر او بود!

روانشناس تاتیانا آرژانیکووا می گوید: "یک زن سعی می کند مرد خود را راضی کند ، زیرا در قلب او می ترسد که او را ترک کند." - این ترس را نیز جامعه تحمیل می کند.

توجه داشته باشید ، ما می گوییم: "او به تنهایی ماند" ، "شوهرش او را ترک کرد" ، اما شما به ندرت این عبارت را می شنوید: "او به تنهایی ماند".

وقتی می خواهید شوهرتان را در همه کارها راضی نگه دارید ، از آنچه می ترسید ، تجزیه و تحلیل کنید. این که او شما را ترک می کند و می فهمد که هدف زندگی شما پختن ماکارونی برای او با پارمسان و شستن لباس نیست؟ خسته شده اید که بدانید اصلاً آنطور که وانمود می کردید جذاب نیستید؟

و چه چیزی برای او مهمتر است: همسر شاد و راضی یا کف تمیز؟"

0F0k3a6dB7k
0F0k3a6dB7k

مامانی که به خودش خیانت نمی کند

یک مادر خوب دارای فرزندانی مرتب ، سالم و مطیع است. او همیشه می داند که به آنها غذا بدهد ، چگونه با آنها رفتار کند و در کدام بخشها رانندگی کند. اگر یک مادر خوب نمی تواند عصر با فرزندش باشد ، به دلیل احساس گناه جایی برای خود نمی یابد. به طور کلی ، او موظف است منافع خود را فدای فرزند کند. خودشناسی او در کودکان است. و مهم نیست که خود بچه ها همیشه به آن احتیاج ندارند …

آیا می توانید بین نیازهای خود و فرزند خود سازش طلایی پیدا کنید؟ ایوانا موفق شد. او یک زن تجاری است. در 25 سالگی ، او قبلاً آژانس بازاریابی خود را داشت. جای تعجب نیست که دو هفته پس از تولد دختر بزرگش ، او در حال کار بود. سه سال بعد ، مرد دیگری در زندگی او ظاهر شد ، او دوباره مادر شد. "در این مدت ، من در روابط خانوادگی بسیار تجدید نظر کردم ، می خواستم زمان بیشتری را به همسر و فرزندانم اختصاص دهم. اما من نمی توانم تجارت را ترک کنم! من فهمیدم: اگر به معنای عمومی به یک مادر ایده آل تبدیل شوم ، خودم را از دست خواهم داد. " یک سال پس از تولد کوچکترین دخترش ، ایوانا دوباره باردار شد. او در حال حاضر دارای سه دختر فوق العاده است و به اداره شرکت ادامه می دهد. به گفته وی ، او با سختی زیادی از کلیشه خلاص شد: برای اینکه مادر خوبی باشید ، باید هر دقیقه را با فرزند خود بگذرانید. در خانه ، او گروه کودکان والدورف را سازماندهی کرد ، بچه های کوچکش به مدرسه یکشنبه می روند ، هر آخر هفته خانواده با هم استراحت می کنند. دختران به طور طبیعی می پذیرند که مادرشان فردی شلوغ است و می خواهند مانند او باشند.

تصور کنید روز شنبه یک سمینار بسیار جالب به شما پیشنهاد شد. شما با یک انتخاب روبرو هستید: تمایل خود را قربانی کنید تا وقت خود را با فرزند خود بگذرانید یا به سمینار بروید ، در حالی که احساس گناه دارید. افراد کمی راه سوم را در نظر می گیرند: روانشناس می گوید در یک سمینار شرکت کنید و بدون احساس گناه از آن لذت ببرید. "اما کودک می خواهد در کنار او یک مادر راضی ببیند ، نه یک مادر تحریک پذیر و عصبانی!"

نتیجه گیری ها خودشان را نشان می دهند. مامان می تواند هزینه کار کند. گاهی اوقات می توان فرزندان را به شوهر واگذار کرد. اگر کودک امروز سوپ را نخورد اتفاق بدی نمی افتد. و حتی اگر او در 11 سالگی بخوابد ، شما یک مادر فوق العاده خواهید ماند. زیرا کودکان به عشق ما احتیاج دارند ، نه به رعایت قوانین ابداع شده توسط شخصی!

BuR67U8THQo
BuR67U8THQo

آشپز شوکه خواهد شد

ایرینا از منطقه خارکف به کیف آمد. در تمام دوران کودکی ، او کلمات والدینش را می شنید: "مطالعه کن ، دختر ، برای رهایی از این بیابان". در حال حاضر او به عنوان دستیار مدیر فروش در یک شرکت چند ملیتی کار می کرد و آماده بود تا تمام انرژی خود را برای ایجاد حرفه ای صرف کند. ایرینا ساعت نه صبح به دفتر آمد و ساعت نه شب رفت. در زندگی او چیزی جز کار وجود نداشت. او تمام دستورات رئیس را بی عیب و نقص انجام داد ، به سفرهای کاری رفت ، مأموریت های اضافی انجام داد. چندین سال به این شکل گذشت. افسوس ، او نمی توانست دوست پسر دائمی پیدا کند - زمانی برای ایجاد روابط وجود نداشت. اما کمی مطرح شد. یک بار چراغ در دفتر خاموش شد و ایرا مجبور شد آن را در ساعت 18-00 ترک کند. تعجب او حد و مرزی نداشت: معلوم می شود که می توانید قبل از تاریکی کار را ترک کنید! اما دختر چه کرد که با خودش چکار کند.در پایان ، او و دو همکارش که همان معتادان به کار بودند ، تا عصر در کافه ای در همان نزدیکی نشستند …

این داستان غم انگیز است. ایرینا آرزو داشت مدیر بخش شود ، اما یک همکار در این مکان قرار گرفت ، که خیلی دیرتر از او آمد. مقامات نمی خواستند از فداکاری ایرینا قدردانی کنند. در 30 سالگی ، دختر ترک کرد زیرا متوجه شد که دیگر شادی را در یک کار ناامید کننده نمی یابد. برای مدت طولانی او نمی توانست خود را وادار کند تا به دنبال یک مکان جدید باشد - او سوخت.

تاتیانا آرژانیکوا معتقد است: "به ما آموخته اند که خوب کار کنیم ، نه اینکه متوجه شویم." - باز هم ، یک زن خود را در اسارت کلیشه ها می بیند: "شما باید حرفه ای بسازید" ، "مبارزه برای قدرت بد است" ، "من باید از رئیس اطاعت کنم".

آیا سناریوی خود را اجرا می کنید؟ شاید لازم نیست در دفتر کار عرق کنید ، بلکه باید خلاق باشید؟ یا برعکس ، دور انداختن شرم و تردید ، برای نشان دادن خصوصیات مردانه شخصیت؟ هیچ کس به جز شما به این سال پاسخ نمی دهد."

TLYHYFy8JLQ
TLYHYFy8JLQ

اشاره به بی ادبی

جولیا و همسرش به سوشی بار رفتند ، که توسط کلمه خوش طعم "Action" جذب شده بود. هرکس دو وعده سفارش دهد ، سومی را به عنوان هدیه دریافت می کند. در ساعت 17-00 آنها سفارش دادند ، در ساعت 18 تا 30 هنوز سوشی نیاورده بودند. شوهر تمایل داشت بلند شود و برود ، اما جولیا این رفتار را اشتباه دانست. در نهایت ، آنها منتظر سفارش خود ماندند ، با این حال ، غذا خوشمزه نبود و گارسون بی ادب بود. شوهر قبض را به نزدیک ترین سکه پرداخت کرد. اما جولیا به طور مخفیانه 10 نکته hryvnia اضافه کرد. "چرا این کار را کردی؟" - شوهر سعی کرد بفهمد. یولیا می گوید: "ناشایست است که سر نزنید." "آنها درباره ما چه فکر خواهند کرد؟"

در اینجا عبارت کلیدی بسیاری از مشکلات ما آمده است: آنها درباره ما چه فکر خواهند کرد؟ دانش آموزان دختر عالی ، قوانین رفتاری در جامعه را به صورت قلبی می دانند. می ترسیم در نظر دیگران زشت ، عصبانی ، بی ادب به نظر برسیم. ما درخواست می کنیم ، از خود می خواهیم ، دائماً احساس ناراحتی می کنیم ، نگرانیم که مزاحم دیگران نشویم. در عین حال ، هیچ کس از چنین رفتاری قدردانی نخواهد کرد ، نتایج مشکوکی به دنبال دارد. و گاهی اوقات کاملاً پوچ است: به عنوان مثال ، برخی از خانمها قبل از آمدن خانه دار نظافت می کنند تا معشوقه را یک شلخته تلقی نکند.

افراط نکنید

ما اصلاً از خوانندگان نمی خواهیم که خودخواه و خودخواه باشند ، روی عقاید دیگران تف کنند ، بر روی اجساد به خواسته خود بپردازند ، یا آنطور زندگی کنند که فقط برای آنها راحت است. هرگونه عمل یا عدم فعالیت ما بر اطرافیان تأثیر می گذارد ، این را باید به خاطر داشت. اما این به هیچ وجه به این معنا نیست که ما باید خود را فدا کنیم و با انتظارات دیگران سازگار شویم. این فقط در مورد زندگی کامل است ، از هر دقیقه لذت می برید و انرژی خود را برای حفظ تصویر یک دختر خوب هدر نمی دهید.

افراد کمال گرا از چه می ترسند؟

به ما زیاد و اغلب گفته می شود که باید چگونه باشیم: چگونه ظاهر کنیم ، چه بگوییم ، چگونه کار کنیم. و ما خودمان ، بدون آنکه بدانیم ، می کوشیم تا با آرمان اجتماعی مطابقت داشته باشیم. چرا ما اینقدر می ترسیم که انتظارات اطرافیان را برآورده نکنیم؟ ساده است. زنی که نیازهای خود را اعلام می کند و شروع به برآوردن آنها می کند ، و تصمیم می گیرد برخلاف قوانین عمل کند ، باعث محکومیت در جامعه می شود. و ما از این می ترسیم! به هر حال ، جامعه به ما علامت بدی می دهد ، هیچ کس نمی خواهد با ما دوست شود ، و ممکن است یک مرد محبوب حتی آنجا را ترک کند …

در واقع ، همه موانع خوشبختی فقط در سر خود ماست. و اگر ما آنچه را که دوست داریم انجام دهیم ، و نه آنچه از ما انتظار می رود ، هیچ اتفاق وحشتناکی رخ نخواهد داد. در آن لحظاتی که احساس نارضایتی درونی از زندگی می کنید ، پیشنهاد می کنم سوالات زیر را از خود بپرسید:

آیا کاری که اکنون انجام می دهم آیا مرا به رویایم نزدیک می کند؟

آیا من از آن لذت می برم؟

آیا آنچه را که واقعاً دوست دارم اجرا می کنم؟

صبح با چه فکری از خواب بیدار می شوم؟

وقتی سعی می کنم در نگاه دیگران بی نقص به نظر برسم از چه می ترسم؟

آرزوی من است؟

به خودت اجازه بده

البته ، دختران نمونه جرات انجام این کار را ندارند. اما زنی که خودش را دوست دارد ممکن است …

  • گرد و غبار را روزانه پاک نکنید ؛
  • گاهی زشت بودن ؛
  • هر ماه اندکی پول صرف خواسته های خودخواهانه خود کنید.
  • نشان دهد چه احساسی دارد ؛
  • مراقبت از افراد دیگر ؛
  • آنچه می خواهد بپوشد و نه "چیزهای وضعیت" ؛
  • خوردن شکلات بدون احساس گناه ؛
  • ملحفه را اتو نکنید ؛
  • گاهی اوقات بدون مانیکور راه بروید.
  • از شوهرتان بخواهید شام بپزد ؛
  • بچه ها را نزد مادربزرگشان ببرید ؛
  • امتناع از انجام کارهای دیگران ؛
  • تعطیلات را آنطور که او می خواهد بگذراند.

عکاس آنتونیا یوردانووا.

مجموعه ای از عکس های دقیق برای مجله ELLE

توصیه شده: