شاخه یا مقاومت؟

فهرست مطالب:

تصویری: شاخه یا مقاومت؟

تصویری: شاخه یا مقاومت؟
تصویری: مقاومت معادل مدارهای پیچیده - مقاومت ها در ترکیب های سری و موازی 2024, ممکن است
شاخه یا مقاومت؟
شاخه یا مقاومت؟
Anonim

در برهه ای از درمان ، پدیده مقاومت در برابر درمان و درمانگر همواره آشکار می شود

در اینجا رایج ترین مثال آورده شده است

مراجعه کننده متوجه می شود که قرار است تحت درمان قرار گیرد انگار که قرار است سر کار برود

او متوجه تمایل شدید برای دریافت "A" خود در درمان می شود ، احساس تعهد و عدم آزادی می کند

مقاومت پس از الزام ایجاد می شود ، که در انواع مختلف خرابکاری بیان می شود - از دیر رسیدن به جلسه تا دروغگویی.

در سطح نمادین ، مراجعه کننده روان درمانی را شغلی می داند که مورد نیاز شخصیت والدین است و نه مراجعه کننده.

و عدم تماس با این سناریو را تجربه می کند.

روزی روزگاری ، هیچ کس از کودکی نپرسید - آیا می تواند آنچه را که از او خواسته است انجام دهد؟ آیا او می خواهد؟ آیا به کمک ، کمک نیاز دارید؟

اعتراض ، مقاومت پاسخی طبیعی به چنین نقض مرزها است. برای کودک سالم و طبیعی است.

و در آن لحظه - تنها راه ممکن برای دفاع از "من" شما.

… مشتری می تواند در برابر تفاسیر من مقاومت کند - زیرا به نظر می رسد که ارزشها را برای او بیگانه تحمیل می کند.

گاهی اوقات در برابر آنچه ارزیابی می کند مقاومت می کند.

البته ، همه اینها قبلاً در تجربه او اتفاق افتاده بود و او را مجروح کرد.

گاهی اوقات مقاومت مشتری با محدودیت های تعیین شده توسط درمانگر ایجاد می شود.

از آنجا که خود مشتری هنوز درک محدودی از مرزهای خود دارد ، و بنابراین خراب می کند)

……………………………

یک بار در یکی از گروه های درمانی موضوع دروغ کودکان را مورد بحث قرار دادیم.

شرکت کنندگان به یاد می آورند که چگونه والدین آنها بر صداقت اصرار داشته و به دلیل فریب مجازات شده اند …

اما بچه ها با وجود ترس و احساس گناه باز هم تقلب کردند.

چرا علیرغم عواقب ناگوار ، کودکان هنوز دروغ می گویند؟

زیرا گاهی اوقات آنها هیچ راه دیگری برای اجتناب از انتظارات بیجا و یا به دست آوردن بخشی از شادی ، آزادی یا منابع ندارند. این امر آنقدر مهم است که کودک بدون توجه به عواقب آن ، ریسک می کند.

………………………………………

…. وقتی من یا مشتری متوجه این سناریو می شویم ، مشخص می کنیم: او از نظر من خشونت چیست؟ چه چیزی باعث تحریک مقاومت می شود؟

همانطور که جرم شناسان در حال بررسی یک صحنه جنایت هستند ، ما نیز با جزئیات و جزئیات ، رویدادهای قدیمی را بازسازی می کنیم. برای چی؟

زیرا مقاومت راهی پخته برای دفاع از خود نیست. در این سناریو ، یک قربانی وجود دارد و یک تعقیب کننده وجود دارد.

قربانی ، حتی وقتی مقاومت می کند ، قربانی باقی می ماند.

برای اینکه قربانی دیگر خود نباشد و مستقل و مستقل شود ، لازم است جدا از شخصیت والدین جدا شود.

اکنون من این فرآیند را منطقی توصیف می کنم. امیدوارم همه ما به یاد داشته باشیم که باید آن را زندگی کنیم و فقط آن را درک نکنیم

- به مقاومت خود در شرایط مشابه و تکراری توجه کنید

- این سناریو را با آنچه در دوران کودکی اتفاق افتاده با یک فرد بزرگسال که بیشتر از شما انتظار کشیده (حداقل بازسازی) مرتبط کنید.

- اعتراف کنید که در آن لحظه از زمان شما حق و منابع لازم برای دفاع از خود را به هیچ وجه نداشتید. پذیرش به تدریج گناه را از بین می برد.

- تشخیص دهید که مقاومت ناشی از انتظارات بیش از حد است ، نه "تنبلی" یا بدی.

- برای تجربه تمام احساساتی که در ارتباط با نقض مرزها باقی مانده است (همانطور که قبلاً ذکر شد ، انتظارات بیش از حد ، هنگامی که منابع کافی وجود ندارد ، این نقض مرزها است)

- قابلیت های واقع بینانه و کنونی خود را کشف و تصدیق کنید.

- با توجه به منابعی که امروز در اختیار دارید ، حق زندگی را تعیین کنید.

……………….

پس از مدتی (گاهی - سالها) انگیزه شما ظاهر می شود و قوی تر می شود

……………………

از این به بعد ، مشتری عزیز ، شما برای درمان خود خواهید آمد ، نه برای من.

به هر حال ، این باعث می شود من احساس بهتری داشته باشم ، زیرا من واقعاً دوست ندارم که در نظر شما ظالم باشم.)

از لحظه ای که با شما "برابر" شدیم ، کلمات مناسب را برای تعیین مرزهای خود پیدا خواهید کرد.

توصیه شده: