مراحل سنی مرحله وجود (0 تا 6 ماه)

فهرست مطالب:

تصویری: مراحل سنی مرحله وجود (0 تا 6 ماه)

تصویری: مراحل سنی مرحله وجود (0 تا 6 ماه)
تصویری: دوره مژه فرمت 6د! کلاس استاد! قدم به قدم! 2024, آوریل
مراحل سنی مرحله وجود (0 تا 6 ماه)
مراحل سنی مرحله وجود (0 تا 6 ماه)
Anonim

این بسیار مهم است که آیا کودک در لحظه مناسب رشد شخصی خود توانسته به درستی نیازهای روانی خود را درک کند - در عشق ، اعتماد ، استقلال ، مشارکت و شناخت ، و والدین در این دوران چه نقشی ایفا کردند.

مفهوم مراحل سنی رشد توسط پاملا لوین ، در نظریه تجزیه و تحلیل معاملاتی ایجاد شده است ، که بر اساس آن کودک در هر مرحله مشکلات رشدی خاصی را حل می کند و انتقال به مرحله بعدی را آماده می کند.

پاملا لوین مراحل سنی زیر را مشخص می کند:

• مرحله وجود (از 0 تا 6 ماه)

• مرحله عمل (6 تا 18 ماه)

• مرحله تفکر (از 18 ماهگی تا 3 سالگی)

• مرحله هویت و قدرت (3 تا 6 سال)

• مرحله ساختار (از 6 تا 12 سال)

• مرحله شناسایی ، تمایلات جنسی و جدایی (از 12 تا 18 سالگی)

از طرف دیگر، پاملا لوین این ایده را بیان می کند که افراد در سنین بالاتر مراحل اولیه توسعه را به روش پیچیده تری تکرار می کنند

با این کار ، آنها فرصت پیدا می کنند تا مشکلات قدیمی خود را حل کرده و از این طریق کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند. این فرآیند در حدود 13 سالگی آغاز می شود ، زمانی که نوجوانان ، به یک معنا ، مرحله وجودی نوزادان (از 0 تا 6 ماهگی) را تکرار می کنند: "در حدود 13 سالگی ما تولد جدیدی را آغاز می کنیم. ما شروع به تکرار مراحل قبلی توسعه می کنیم تا در نهایت بلوغ پیدا کنیم. ما تمام مراحل توسعه را از نو شروع می کنیم. ما همیشه غذا می خوریم ، می خواهیم تغذیه شویم ، از ما مراقبت شود ، به فکر ما باشد. ما نیاز شدیدی به تماس فیزیکی داریم … ما محدوده توجه بسیار کوتاهی داریم و امواج انرژی در سراسر ما جریان دارد و مملو از خواسته های عجیب و غریب ناشناخته است - شهوانی ، هیجان انگیز و ترسناک. " (P. Levin. Becoming the Way We Are، 1988)

والدین و مراقبان ، با ارائه مراقبت کافی و ایجاد نظم و انضباط مثبت ، به حل مشکلات رشد کودک کمک می کنند. خطاهای تربیتی در برخی مراحل باعث ایجاد اختلال در رشد می شود که منجر به ایجاد مشکلات روانی اجتماعی در نوجوانی و بزرگسالی می شود. اصول والدین مطابق با مراحل رشد کودکان توسط ژان ایلسلی کلارک (J. Illsley Clarke ، Self-Esteem: A Family Affair؛ Growing Up Again ، و غیره)

مشکلات کودکی

• خستگی شدید (مرگ)

• افسردگی ، انفعال

• مشکلات تغذیه

• قولنج ، عفونت ، گریه مداوم

• تأخیر توسعه

• کناره گیری از تماس

• مشکلات مدفوع (اجابت مزاج)

چالش ها در زندگی بزرگسالان

• احساس "من هرگز کافی نیستم"

• ترس از جدایی ، تغییرات غیر منتظره

• تحریک پذیری ، عصبی بودن

• مشکل در اعتماد به دیگران

• چاقی ، چاقی ، امتناع از خوردن ، عفونت

• مشکلات مواد مخدر ، خودکشی

اولین دستاورد اجتماعی اعتماد به افرادی است که به شما اهمیت می دهند ، حتی زمانی که آنها از نظر شما دور هستند. تا 6 ماهگی ، کودک به هر کسی وابسته می شود ، از 6 تا 18 ماهگی ، کودک به مهمترین افراد ، یعنی کسانی که از او مراقبت می کنند ، وابسته می شود. تلفات در این دوره تنها به توسعه کمک می کند.

مرحله وجود (حداکثر 6 ماه)

شعار کودک در این مرحله "بودن" است.

کودک هنوز نمی تواند صحبت کند ، نمی تواند از خودش مراقبت کند ، اما فقط می تواند در مورد خود سیگنال هایی بدهد. اما طبیعت از نظر بیولوژیکی به نوزادان توانایی فوق العاده ای در انجام این کار ، یعنی: ایجاد صداهای زیاد ، نگاه و واکنش به چهره ها ، به ویژه چشم ها ، تقلید ، نوازش ، می دهد. این رفتار "شامل" کمک به کودک نه تنها مادر ، بلکه سایر بزرگسالان نیز می شود.

کودک هنوز نمی تواند صحبت کند ، نمی تواند از خودش مراقبت کند ، اما فقط می تواند در مورد خودش سیگنال بدهد. اما طبیعت از نظر بیولوژیکی به نوزادان توانایی فوق العاده ای در انجام این کار ، یعنی: ایجاد صداهای زیاد ، نگاه و واکنش به چهره ها ، به ویژه چشم ها ، تقلید ، نوازش. این رفتار "شامل" کمک به کودک نه تنها مادر ، بلکه سایر بزرگسالان نیز می شود

روانپزشک و روانکاو انگلیسی انگلیسی دونالد وودز وینیکوت در سال 1949. چنین مفهومی را به عنوان "مادر به اندازه کافی خوب" وارد روانکاوی کرد. از نظر D. V. Winnicott ، این کسی است که می تواند نوزاد را احساس کند و نیازهای او را به طور کافی برآورده کند ، بدون اینکه ترسها یا خواسته های بیش از حد او را وارد این روند کند. ایده انقلابی وینیکوت این است که او به یک زن این فرصت را داد که برای کامل بودن تلاش نکند ، اما به او اجازه داد که به اندازه کافی خوب باشد. از این پس به مادران این فرصت داده شد که اشتباه کنند و اشتباهات خود را تصحیح کنند ، بدون اینکه از پشیمانی عذاب بکشند ، زیرا وظایف مادری خود را "بد" انجام می دهند.

"مادر به اندازه کافی خوب" به بیش از 50 c گریه های نوزاد پاسخ می دهد ، اما نه 100. آن ها کودک قانونی را ایجاد می کند که اگر با مادر خود تماس بگیرید ، به احتمال زیاد او می آید ، به این معنی که می توان به مادر (و بر این اساس جهان) اعتماد کرد. اگر هیچ کس به طور منظم گریه نمی کند ، کودک تصمیم می گیرد که چیزی در مورد او یا نیازهای او اشتباه است. از اینجا چنین تصمیماتی در افراد متولد می شود "آنچه من نیاز دارم هرگز برای من اتفاق نخواهد افتاد" ، یا "ارزش این را ندارد که در مورد خود اظهار کنید ، زیرا هیچ چیز به من بستگی ندارد "یا" من چیزی را دریافت می کنم که کسی تصمیم بگیرد آن را به من بدهد."

چالش ها در زندگی بزرگسالان

  • احساس "من هرگز کافی نیستم"
  • ترس از جدایی ، تغییر غیر منتظره
  • تحریک پذیری ، عصبی بودن
  • مشکل در اعتماد به دیگران
  • چاقی ، چاقی ، امتناع از خوردن ، عفونت
  • مشکلات مواد مخدر ، خودکشی

اولین دستاورد اجتماعی اعتماد به افرادی است که به شما اهمیت می دهند ، حتی زمانی که آنها از نظر شما دور هستند. تا 6 ماهگی ، کودک به هر کسی وابسته می شود ، از 6 تا 18 ماهگی ، کودک به مهمترین افراد ، یعنی کسانی که از او مراقبت می کنند ، وابسته می شود. تلفات در این دوره تنها به توسعه کمک می کند.

مرحله وجود (حداکثر 6 ماه)شعار کودک در این مرحله "بودن" است

>

کودک هنوز نمی تواند صحبت کند ، نمی تواند از خودش مراقبت کند ، اما فقط می تواند در مورد خود سیگنال هایی بدهد. اما طبیعت از نظر بیولوژیکی به نوزادان توانایی فوق العاده ای در انجام این کار ، یعنی: ایجاد صداهای زیاد ، نگاه و واکنش به چهره ها ، به ویژه چشم ها ، تقلید ، نوازش. این رفتار "شامل" کمک به کودک نه تنها مادر ، بلکه سایر بزرگسالان نیز می شود.

کودک هنوز نمی تواند صحبت کند ، نمی تواند از خودش مراقبت کند ، اما فقط می تواند در مورد خودش سیگنال بدهد. اما طبیعت از نظر بیولوژیکی به نوزادان توانایی فوق العاده ای در انجام این کار ، یعنی: ایجاد صداهای زیاد ، نگاه و واکنش به چهره ها ، به ویژه چشم ها ، تقلید ، نوازش. این رفتار "شامل" کمک به کودک نه تنها مادر ، بلکه سایر بزرگسالان نیز می شود

روانپزشک و روانکاو انگلیسی دونالد وودز وینیکوت در سال 1949. چنین مفهومی را به عنوان "یک مادر به اندازه کافی خوب" وارد روانکاوی کرد. از نظر D. V. Winnicott ، این کسی است که می تواند نوزاد را احساس کند و نیازهای او را به طور کافی برآورده کند ، بدون اینکه ترسها یا خواسته های بیش از حد او را وارد این روند کند. ایده انقلابی وینیکوت این است که او به یک زن این فرصت را داد که تلاش نکند برای کامل بودن تلاش کند ، اما به او اجازه داد به اندازه کافی خوب باشد. از این پس به مادران این فرصت داده شد که اشتباه کنند و اشتباهات خود را تصحیح کنند ، بدون اینکه از پشیمانی عذاب بکشند ، زیرا وظایف مادری خود را "بد" انجام می دهند.

"مادر به اندازه کافی خوب" به بیش از 50 c گریه های نوزاد پاسخ می دهد ، اما نه 100. آن ها کودک قانونی را ایجاد می کند که اگر با مادر خود تماس بگیرید ، به احتمال زیاد او می آید ، به این معنی که می توان به مادر (و بر این اساس جهان) اعتماد کرد. اگر کسی به طور مرتب گریه نمی کند ، کودک تصمیم می گیرد که چیزی در مورد او یا نیازهای او اشتباه است. از اینجا چنین تصمیماتی در افراد متولد می شود "آنچه من نیاز دارم هرگز برای من اتفاق نخواهد افتاد" ، یا "ارزش این را ندارد که در مورد خود اظهار کنید ، زیرا هیچ چیز به من بستگی ندارد "یا" من چیزی را بدست می آورم که کسی تصمیم بگیرد آن را به من بدهد."

وظایف کودک (وظایف رشد)

  • وقتی به چیزی احتیاج دارد ، کمک بخواهید
  • فریاد زدن یا نیازهای دیگر سیگنال دهی
  • تماس فیزیکی برقرار کنید
  • مراقب باش
  • یک رابطه عاطفی ایجاد کنید ، یاد بگیرید که به بزرگسالان دلسوز و خودتان اعتماد کنید
  • تصمیم بگیرید که زندگی کنید ، وجود داشته باشید
  • تصمیم بگیرید که زندگی کنید ، وجود داشته باشید
  • برای شنیدن نیازهای او فریاد می زند یا صدایی در می آورد
  • فاندلند
  • به چهره ، به ویژه چشم ها نگاه می کند و واکنش نشان می دهد
  • تقلید می کند
  • صداهای زیادی تولید می کند
  • مراقبت محبت آمیز و مداوم را ارائه دهید.
  • به نیازهای کودک پاسخ دهید.
  • هنگام تغذیه نوزاد را نگه دارید و به او نگاه کنید.
  • با کودک صحبت کنید و صداهایی را که کودک می گوید تکرار کنید.
  • با لمس کردن ، نگاه کردن ، صحبت کردن و آواز خواندن با کودک ابراز نگرانی کنید.
  • وقتی مطمئن نیستید که چگونه از کودک مراقبت کنید ، از او کمک بگیرید.
  • قابل اعتماد و قابل اعتماد باشید.
  • مراقبت از خود را با بزرگسالان دیگر سازماندهی کنید.
  • به تماس کودک پاسخ ندهید.
  • برای مدت کافی دست نزنید یا نگه دارید.
  • واکنش خشن ، عصبانی ، آشفته نشان دهید.
  • قبل از اینکه کودک به شما اطلاع دهد گرسنه است به او غذا بدهید.
  • کودک را تنبیه کنید.
  • محیط سالم را فراهم نکنید.
  • حفاظت کافی را ارائه ندهید ، از جمله در مورد خواهر و برادرهای بزرگتر.
  • از کودک برای هر چیزی انتقاد کنید.
  • کودک را نادیده بگیرید.

رفتارهای معمولی کودک

رفتارهای مفید والدین

رفتار مضر والدین

دقیقا چیکار باید کرد ؟؟

اولین سطح دلبستگی وابستگی از طریق حواس است ؛ فرد دارای پنج مورد از آنها است: بینایی ، شنوایی ، چشایی ، بویایی و لامسه.

چی کار باید بکنیم:

- بازی همسالان

- به یکدیگر لبخند بزنید

- کوکی بازی کنید

- شیر دادن

- غذا دادن به چیز دیگری ، نگه داشتن آن در آغوش یا روی دامان

- حمل بر روی دست

- در آغوش گرفتن

- برای انجام ماساژ

- بعد از بچه زمزمه را تکرار کنید

- قلقلک دادن با ریش (برای پدران)

- گونه ها و ناف را ببوسید

- "نیش" پاشنه و کف دست

- خواب مشترک

- سیستای مشترک بعد از ظهر (ممکن است والدین نخوابند ، فقط دراز بکشند ، کودک را در آغوش بگیرند)

- نوزاد را در طول روز در شکم مادر / پدر قرار دهید

- استحمام مشترک در حمام بزرگ

- برای خواندن آهنگ

- از لحن های مختلف استفاده کنید

- ایجاد گریماژ

- شعر را با بیان بخوانید

- نوازش صورت و نوازش صورت با دستان کودک

- برای پایان کار پس از کودک از بشقاب خود (اگر آن را دوست ندارید ، این بدان معنا نیست که شما راه دارید ، دیگران وجود دارند … فقط برخی از بچه ها بسیار متاثر هستند که مادر سه قاشق غذاخوری آخر فرنی را بخورد)

پیام های حمایتی برای وجود

این پیامها به ویژه از بدو تولد تا شش ماهگی ، در اوایل نوجوانی ، برای افرادی که بیمار ، خسته ، آسیب دیده و آسیب پذیر هستند و برای بقیه افراد اهمیت دارد.

  • خوشحالم که زنده ای
  • شما متعلق به این جهان هستید
  • نیازهای شما برای من مهم است
  • خوشحالم که تو هستی
  • شما می توانید با سرعت خودتان رشد کنید
  • شما می توانید تمام احساسات خود را احساس کنید
  • دوستت دارم و با کمال میل از تو مراقبت می کنم

بیان شناخت

به رسمیت شناخته شدن از زمان تولد شروع می شود و به افراد در هر سنی کمک می کند تا زندگی کنند

ادعاها

  • از دیدن شما خوشحالم
  • صبح بخیر!
  • خوشحالم که این (روز ، زمان ، ناهار) را با شما می گذرانم
  • خوشحالم که اومدی
  • خوشحالم که در خانه ما زندگی می کنید
  • با تو دوست دارم
  • خوشحالم که کنارت نشستم
  • خوشحالم که ما (سوار ، پیاده روی ، بازی ، کار) با هم هستیم
  • این هفته بهت فکر کردم
  • من به شما علاقه دارم
  • خوشحالم که شما در من هستید (خانه ، کلاس ، گروه ، زندگی)
  • من فکر می کنم شما پسر خوبی هستید
  • خوشحالم که دوست من هستید
  • آیا با من بازی میکنی؟
  • از اشناییتون خوشبختم
  • بودن با شما خوش است
  • تو برام مهم هستی
  • تو خاصی
  • من تو را دوست دارم (ببینم ، بغل کنم ، نگه دارم ، بچرخانم ، ببوسم)
  • دوستت دارم

اقدامات

  • لبخند
  • در آغوش گرفتن ، نوازش ، بوسه (در صورت قبول شخص)
  • دست دادن
  • گوش دادن به یک شخص
  • گفتن چیز مهمی
  • گذراندن وقت با یک فرد
  • برقراری ارتباط
  • استفاده از نام شخص

روش هایی را که از طریق آنها اعضای خانواده خود را می شناسید ، بنویسید.

کدام یک از موارد زیر را به خوبی انجام می دهید و دوست دارید کدام را بهبود بخشید؟

پیامهای خود پایدار را برای وجود تنظیم کنید.

آیا به خاطر سپردن آخرین باری که از آنها استفاده کردید دشوار بود؟

مقاله مستمر: مراحل توسعه. مراحل عمل (6-18 ماه)

توصیه شده: