چه چیزی به زن کمک می کند که به روابط معتاد نشود؟

فهرست مطالب:

تصویری: چه چیزی به زن کمک می کند که به روابط معتاد نشود؟

تصویری: چه چیزی به زن کمک می کند که به روابط معتاد نشود؟
تصویری: خوردن زنجبیل برای چه کسانی ممنوع است؟ 2024, ممکن است
چه چیزی به زن کمک می کند که به روابط معتاد نشود؟
چه چیزی به زن کمک می کند که به روابط معتاد نشود؟
Anonim

اخیراً پیامی دریافت کردم که از من می خواست منظورم را در مقاله روشن کنم "آنچه موفقیت را در یک رابطه تعیین می کند" تحت این عبارت که برای اینکه زن در رابطه و مرد باقی نماند ، مهم است که "خود را از درون پمپ کند". من پاسخ را نوشتم ، اما معلوم شد که بسیار حجیم است و این مقاله از آن بیرون آمد ، که در آن دیدگاه های خود را در مورد مسئله "پمپاژ" زنان بیان کردم. این یک برش کوچک است و در واقع پارامترهای بیشتری وجود دارد ، اما بعداً در این مورد خواهم نوشت.

اصطلاح "چرخش" در حال حاضر به طور فعال در زمینه های مختلف استعاری مربوط به رشد خود ، تعداد نسبتاً زیادی از مهارت ها و توانایی هایی که ما داریم استفاده می شود.

من با این جمله شروع می کنم که "تاب خوردن" (در زمینه عدم وابستگی به یک مرد) به این معنی است که یاد می گیرد هر آنچه را که یک زن از مرد می خواهد به خودش بدهد. هر چه کمتر بتواند به خود بدهد ، بیشتر از او می خواهد و بیشتر وابسته می شود

تصویر من این است که حوزه های مختلف زندگی ما سلیقه های متفاوتی دارند و "مواد مفید" متفاوتی را حمل می کنند. یعنی از نظر استعاری ، مهم است که کل مجموعه ریز مغذی ها کامل باشد. یک زن وسوسه زیادی دارد که سعی کند همه ویتامین ها را از رابطه با یک مرد بدست آورد ، اما از آنجا که او هنوز همه چیز را پوشش نمی دهد ، آنها شروع به فکر می کنند که این همه به این دلیل است که او کم می دهد و شروع به مطالبه بیشتر از او می کند. اما او هرگز نمی تواند با قوی ترین عشق خود طعم شناخت اجتماعی ، طعم دوستی زنانه یا طعم موفقیت را جایگزین کند. و بنابراین ، برای یک زن مهم است که همه این سلیقه ها در زندگی او وجود داشته باشد.

بنابراین ، برای سطح بندی زنان مهم است:

برای یک زن بسیار مهم است که بتواند خودش پول درآورد.

یعنی اگر زنی نحوه پول درآوردن را بلد نباشد ، بسیار مایل است مردی را برای خود پیدا کند که تمام مراقبت های مادی را بر عهده بگیرد. بر این اساس ، در صورت بروز هر گونه مشکل در رابطه ، او آسیب پذیرتر خواهد بود. او می تواند شروع به قدم گذاشتن بر گلو کند ، زیرا می فهمد که اگر با او دعوا کند و آنها از هم جدا شوند ، او بدون پول می ماند. بسیاری از زنان می خواهند طبق سیستم مردسالار زندگی کنند ، جایی که مرد آنها را به طور کامل در اختیار آنها قرار می دهد و آنها فقط فرزندان خود را بزرگ می کنند. اما در این مورد ، هنوز معلوم می شود که بسیار وابسته است. همیشه یک مرد فقط به خاطر فرزندانش از زن حمایت نمی کند. تا آنجا که او می خواست.

بنابراین ، اولین ویژگی برای پمپاژ که من در نظر دارم توانایی حمایت از خودم است. اجازه ندهید مهربانی کنید ، اما اگر اتفاقی افتاد ، حداقل احساس ثبات کنید.

اگرچه من عموماً معتقدم که توانایی کسب درآمد برای هر شخصی بسیار مهم است. زیرا این نتیجه نیروی درونی است.

برای یک زن مهم است که به فعالیتهایی بپردازد که دوست دارد.

به این معنی که او فقط بند را در محل کار منفور نکشد. اگر کار او بسیار آزاردهنده است و اصلاً هیچ احساسی را به ارمغان نمی آورد ، او تلاش خواهد کرد تا از یک مرد تجربیات مثبتی دریافت کند. او گوش های رایگان در او پیدا می کند تا از خسته کننده ، غم انگیز بودن در کار ، همه فاک ، شکایت از بیکاری و همه چیز شکایت کند. بنابراین ، خوب است که یک زن برای خود شغلی پیدا کند که او را خوشحال ، الهام بخش و انگیزه دهد. لازم نیست چیزی فوق العاده خلاق باشد. فقط باید چیزی باشد که به او قدرت و اعتماد به نفس می بخشد. اینکه او یک متخصص خوب و خواستار است. زیرا وقتی از موفقیت در کار لذت می برد ، از مرد عشق و توجه کمتری می خواهد. او خودش به فضا برای خودش نیاز دارد ، برای زندگی در این شرایط. یا به جای گریه برای یک زندگی غم انگیز ، او شادی خود را با او تقسیم می کند. که بهتر از شکایت است.

البته این مهم است که دوستان و دوست دختران در زندگی یک زن حضور داشته باشند.

زیرا اگرچه آنها می گویند که شوهر باید بهترین دوست باشد ، اما در واقعیت این همیشه امکان پذیر نیست.زنان موضوعات خاص خود را برای برقراری ارتباط دارند ، آنها مشکلات و نیازهای خود را دارند. و باز هم ، مردان هرگز نمی توانند همه این چیزهای زنانه را ببندند ، مهم نیست که او چقدر دوست دارد و چقدر توجه می کند. به طور نسبی ، صحبت کردن با او یا بحث در مورد مانیکور جدید دشوار است به طوری که او فقط سر خود را تکان نمی دهد ، اما واقعاً در حال گفتگو است و با اشتیاق بازخورد می دهد. و زنانی که دوستان ندارند سعی می کنند مرد خود را مسئول همه سرگرمی های او کنند ، آنها توجه و وقت او را می خواهند ، بدون او هیچ کاری ندارند که خود را مشغول کنند - و این یک مسیر مستقیم برای اعتیاد است.

من داشتن یک روانشناس یا نوعی تمرین تکاملی را اجباری می کنم.

زیرا هر چه که ممکن است کسی بگوید ، اما هر زنی سوسری هایی در سر دارد (با این حال ، مانند یک مرد). انتظارات و ادعاها و امیدهای مبالغه آمیز برای شاهزاده و خودمحوری "من همه چیز را مدیون هستم ، زیرا الهه هستم" ، ترس ها ، کینه ها و بسیاری چیزهای دیگر که زن را ضعیف می کند وجود دارد.

مرد یک شخصیت است ، در کنار آن همه آسیب ها ، مکان های دردناک ، محدودیت ها (که در دوران کودکی شکل گرفت ، زیرا این نمونه اولیه اولین رابطه عاطفی مادرانه است ، و همچنین تصویری است که نقش پدر را به خود اختصاص داده است ، که او غذا می دهد و آب می دهد) بیرون می رود ، و بنابراین مهم است که یک زن با این مسئله کنار بیاید. زیرا در غیر این صورت ، همه روابط طبق یک سناریوی یکسان شکل می گیرد. باز هم ، یک روانشناس-روان درمانگر به شما کمک می کند تا از آسیب دیدگی فرد رها شده (در صورت وجود) جلوگیری کنید. یعنی ، این ترس از تنهایی اغلب باعث می شود که یک زن به مرد بچسبد ، حتی اگر او با او بدرفتاری کند.

برای یک زن بسیار مهم است که از نظر ظاهر و ظاهر از خود مراقبت کند.

هرچه زن بدتر به نظر برسد ، جذابیت او برای مردان سخت تر می شود. و ارزشمندتر و مهمتر کسی می شود که قبلاً آن را انتخاب کرده است. و او به هر کسی که در اطراف است می چسبد تا با استرس یافتن شرکای جدید و مواجهه با وحشت طرد شدن در زمان انتخاب شما روبرو نشود. اگر زنی بفهمد که جذاب است ، هیچ ترسی نخواهد داشت که هیچکس جز او این مرد را انتخاب نکند. او از خارج مورد توجه و شناخت قرار می گیرد ، این امر نیز او را تغذیه می کند و مرد می بیند که زنش نیز مورد استقبال دیگران است. و هرچه یک زن در نظر مردان دیگر ارزشمندتر باشد ، کمتر می خواهید او را از دست بدهید. اما زن همچنین احساس حمایت بیشتری خواهد کرد.

زنان ، به ویژه زنان مسن ، خود را به طور غیرقابل تشخیص رها می کنند و سپس شکایت می کنند که مرد بز او را برای یک جوان زیبا و جوان دیگر رها کرده است. و به جای اینکه این واقعیت را بپذیرند که بهتر است در وضعیت خوب باشیم تا در وضعیت بد ، آنها از این که مورد محبت قرار نمی گیرند آزرده خاطر می شوند.

اما تصویر لزوماً به معنای وسواس در مد و زیبایی نیست. همچنین این است که بتوانید جذاب باشید ، روشن و پرانرژی باشید ، بتوانید توجه را جلب کنید. یعنی فقط در مورد زیبایی ظاهری نیست ، بلکه در مورد قدرت درونی نیز صحبت می شود.

و در اینجا می توانید چیزهای زیادی مانند سرگرمی ، سرگرمی و همه چیزهایی که حوزه عاطفی یک زن را پر می کند اضافه کنید.

یعنی بسیار مهم است که زن در زندگی خود منابع مختلف احساسات مختلف را پیدا کند که علاوه بر عشق مردانه به او لذت می بخشد.

زیرا عشق جاودانه نیست ، حتی اگر متقابل باشد و شدت شور نمی تواند طولانی بماند. و اگر زنی بخواهد فقط "پروانه در شکم خود" بخورد ، پس از مدتی در یک سوراخ خواهد بود. او گرما را از دست می دهد ، آن را از مرد درخواست می کند ، مرد بسته می شود ، او حتی کمتر دریافت می کند ، او حتی بیشتر عصبانی می شود ، حتی بیشتر می طلبد و غیره. و این باعث می شود او حتی بیشتر معتاد شود. زیرا در جایی که می توانست شادی را در چیز دیگری پیدا کند ، تنها یک راه حل را می بیند - یک مرد.

برای یک زن مهم است که بتواند به تنهایی زندگی کند.

برای افراد معتاد ، تنهایی غیرقابل تحمل است. این بلافاصله یک زنجیره کامل از احساسات بسیار ناخوشایند را ایجاد می کند که یک زن از تجربه آن می ترسد ، و بنابراین ، برای غرق شدن آنها ، حداقل با هر رابطه ای روبرو می شود ، فقط برای اینکه به کسی بچسبد و این وحشت را تجربه نکند. اما با همجوشی نمی توان حمایتی را به دست آورد.

یعنی اگر زنی هرگز تنها نبوده است ، اساساً برای او غیرممکن است که تصور کند زندگی به تنهایی ترسناک نیست و کاملاً امکان پذیر است. و بنابراین ، او آنقدر نمی خواهد با یک مرد خاص باشد همانطور که نمی خواهد با خودش تنها باشد. به علاوه ، دوباره ترس هایی به او اضافه می شود که او ترسناک ، خسته کننده ، بی علاقه ، بی ارزش است و هیچکس او را انتخاب نمی کند ، و بنابراین در اینجا بهتر از انداختن به سطل زباله است. اگر یک زن می داند چگونه تنها زندگی کند ، می تواند این زمان را تحمل کند و می تواند شریک زندگی خود را انتخاب کند. کسی که او او را شایسته می داند ، و نه کسی که به سادگی خلاء او را روشن کند.

زنانی هستند که از مردان به عنوان اشیا استفاده می کنند. به عنوان مثال ، او نمی تواند به تنهایی به رستوران برود ، او به تنهایی ترسیده ، شرمنده ، ناراحت و غیره است. بنابراین ، او از او می خواهد که فقط یک شخصیت نزدیک باشد. و او برای این کار به او نیاز دارد ، نه برای رابطه. اما اگر او از ترس خود آگاه نباشد ، به نظر می رسد که بدون مرد زنده نخواهد ماند. و اگر نمی ترسید ، آزادتر و وابسته تر می شد.

برای یک زن مهم است که مرزهای خود را به وضوح درک کرده و بتواند "نه" بگوید.

مرزها معمولاً در روابط ظاهر می شوند. هنگامی که یک زن تنها زندگی می کند ، همیشه نمی فهمد چگونه با او برخورد کند ، در کجا نقاط ضعف دارد ، چه چیزی در ارتباطات اجازه می دهد و کجا از قبل ناراحت می شود. یعنی روابط به این معنا همیشه زمینه آزمایش برای آموزش و خودآگاهی است.

ناتوانی در "نه" گفتن اغلب از این واقعیت ناشی می شود که یک زن می ترسد که مرد او را ترک کند یا درباره او چیز بدی فکر کند ، یا اتفاق دیگری رخ دهد. و در اینجا توانایی مقابله با ترس ناشی از اولین لحظه مهم است. اما توانایی مقابله به خودی خود هرگز پدید نمی آید ، بعداً مانند مصونیت به وجود می آید. یعنی در ابتدا انجام آن ترسناک است و سپس به آن عادت می کنید. و از این نظر ، روابط به ساختن خود از درون کمک می کند. اما من درک می کنم که این یک موضوع جداگانه دیگر است ، فکر می کنم سعی می کنم آن را در مقاله ای جداگانه ترتیب دهم. یعنی ، "چگونه روابط به ما کمک می کند تا" پمپ "کنیم.

و بسیار مهم است که بر عزت نفس مستقل خود کار کنید.

زنان اغلب خود را مانند مردان ارزیابی می کنند. آنها هیچ درکی از آنچه هستند ، چه هستند ندارند. هیچ احساس ثابتی وجود ندارد که او خوب است ، حتی اگر مرد عاشق او نشده باشد. و بنابراین او همیشه نوسان دارد ، که او یک زیبایی است ، پس او زشت است. و به محض ملاقات چنین دختری با مردی که شروع به گفتن او می کند که او یک زیبایی است ، روی این واقعیت می نشیند که در کنار او احساس فوق العاده ای می کند. و سپس او نمی خواهد جدا شود ، نه چندان با یک مرد ، بلکه با این احساس که بالاخره احساس می کند ملکه است. بنابراین ، او از مرد تغذیه می کند.

و اگر ناگهان او به او غذا نداد ، او شروع به دویدن به دنبال او می کند و بیشتر و بیشتر از کلمات او را می شناسد. و هرچه مدت بیشتری به دنبال این کلمات می دوید ، بیشتر به این مرد خاص وابسته می شود. به هر حال ، تلاش زیادی در این زمینه انجام شده است که حداقل باید این هزینه ها را جبران کرد. و اگر مردی تحت تهدید قرار نگیرد ، این هزینه ها را جبران نمی کند و بیشتر و بیشتر تلاش می کند ، و بدین ترتیب یک دور باطل به دست می آید. و زن به جای دور شدن از مرد و شروع به زندگی ، او را مسئول احساس خود می کند. اگرچه این هنوز وظیفه شخصی او است. و بنابراین ، هرچه او در عزت نفس پایدارتر باشد ، راحت تر می تواند به یک مرد وابسته نشود.

جمع

برخی از موارد اساسی را که به نظر من برای همه زنان واجب است ، شرح داده ام. واضح است که نظر ذهنی است ، اما از مشاهدات و تجربه معتقدم که این چیزی است که به زن ثبات و حمایت خاصی در روابط می بخشد و همچنین "پادزهر" خوبی برای روابط بسیار وابسته است.

اگر سوالی دارید ، بنویسید.

توصیه شده: