2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
بسیاری از مردم می دانند که من "در موضوع" هستم زیرا پنج سال پس از اعلام حکم زندگی می کنم: "مرحله غیر قابل عمل سرطان"
اکنون من در حال بهبودی هستم و این فرد که همزمان با من درمان را آغاز کرده است ، حتی در 5 سال یک بار نیز در حال بهبودی نبوده است ، و با این وجود ، او زندگی می کند زیرا او آن را می خواهد!
درباره او بخوانید:
مطمئناً انواع خاصی از سرطان وجود دارد که در عرض چند هفته جان افراد را می گیرد. این مورد در مورد برادرم بود.
در فوریه 2017 متوجه شدم که او ملانوم دارد. ولودیا در مسکو زندگی می کرد ، و من از طریق تلفن از او خواستم به ماترونا مسکو برود ، اما در صدای برادرم و عدم توانایی خود احساس عدم قطعیت کردم. با پایان گفتگو ، مدت طولانی گریه کردم ، زیرا متوجه شدم که به احتمال زیاد این همه چیز است …
ولودیا در 9 مارس درگذشت. معلوم شد که او از تابستان از بیماری مطلع بوده است ، پزشکان روسی عجله ای برای رسیدگی به سرنوشت ما ندارند. برای برادرش توضیح داده شد که در صورت ابتلا به دیابت نوع 2 و نارسایی قلبی که داشت ، اشعه و شیمی درمانی به او نشان داده نشد و به دلایلی از مبارزه امتناع کرد. من فکر می کنم اگر ولادیمیر فعالیت می کرد و می جنگید ، همانطور که من یک بار در زمانی که از درمان نیز محروم بودم ، چشم اندازهای بیمار را در من نمی دیدم ، او عمر بیشتری می کرد.
من افراد زیادی را می شناختم که تنها مرحله دوم نوع سرطان من بودند ، اما آنها با فروتنی آن را پذیرفتند و رفتند.
یک زن ، که در صف ملاقات با یک متخصص انکولوژی منطقه ملاقات کردم و به معنای واقعی کلمه به پزشکان دیگر رفت ، نیز به سرعت این بیماری را گرفت.
زن پاسخ داد: "شوهرم به من نخواهد گفت که تکان بخورم و در روستای پسوچنی خوش شانس نخواهم شد."
زن با شک و تردید پیشنهاد من را برای رفتن با تاکسی (در آن زمان هنوز معمولی و نه اجتماعی) رد کرد.
چند روز پیش ، یک همکلاسی با یک درخواست متناقض به من مراجعه کرد: برای آشنایی با یک بیمار انکولوژیکی که نمی خواهد کمک کسی را بپذیرد.
علیرغم مشغله زیاد ، موافقت کردم که از یکی از همکلاسی هایم بدون بازپرداخت حمایت کنم و زمانی که نزدیکترین پنجره ها برای ناهار و شام بین مشاوره من و شماره تلفن من وجود دارد ، اعلام کردم.
زن نه زنگ زد و نه نوشت ، اما با خوشحالی به همکلاسی من پاسخ داد:
"بگذار روانشناست خودش مرا صدا کند!"
من را تا آنجا که دوست داری بی رحم در نظر بگیر ، اما من خودم را صدا نکردم.
یک بار من به رایگان به بیماران سرطانی کمک کردم ، اما بعد از آن این کار را متوقف کردم
به دلایل ذکر شده در نشریه:
سرانجام متوجه شدم که شخصی یا مسئولیت تغییرات در زندگی خود را بر عهده می گیرد و سپس جهان با کمک مردم به او کمک می کند ، یا هیچ کس این کار را انجام نمی دهد.
من می خواهم به تفکر جادویی کودک داخلی و در حقیقت اعتقاد به یک معجزه بازگردم
این واقعی است ، تنها در صورتی کار می کند که به خود ایمان داشته باشید.
وقتی در مه 2014 به ماترونوشکا رسیدم ، مسکو تحت طوفان برفی قرار گرفت و تقریباً همه زائران را پراکنده کرد ، بنابراین فقط در 15 دقیقه به آنجا رسیدم. ساعت ها در صف ایستادن ، آن وقت پشتم نمی توانست آن را نگه دارد.
وقتی برای خرید شمع به خدمتکار نزدیک شدم ، او نگاهی حقیرانه به من کرد و گفت که او برای شام می رود. من مجبور شدم وارد خط جدیدی شوم ، که پس از طوفان سریع پرواز ، به طور تصاعدی رشد کرد.
من به این واقعیت عادت کردم که هیچ کس حتی در کلینیک بیمار سرطانی را در من نمی شناسد ، هنگامی که دو پیرزن با آرایش ملایم و کفش پاشنه بلند من را معشوقه رئیس بخش با لباس های غیرنظامی اعلام کردند:
"من در یک زن سالم مستقر شدم."
تا به امروز ، هیچ کس در حمل و نقل راه خود را به من نمی دهد ، در هیچ موردی ، در هیچ کاری نمی رود! بنابراین ، مدارک خود را با خود می برم. وقتی می فهمم که نمی توانم در غیر این صورت تحمل کنم. زن کلیسا با ناباوری به اظهارات من نگاه کرد و اجازه ورود داد.
پ. س … ایمان در معجزه چیست و چه زمانی کار می کند؟ من فکر می کنم شما قبلاً خودتان را حدس زده اید و این نه تنها در مورد بیماری بلکه در هر شرایط دشوار زندگی صدق می کند.
توصیه شده:
پرتره های روانشناختی مراجعین مبتلا به سرطان شناسی. ویژگیهای روان درمانی
همانطور که قبلاً در مقالات قبلی ذکر شد ، اگر بتوان یک عامل روانشناختی را که در ایجاد سرطان نقش دارد ، مشخص کرد ، آن را نه در مشکلات یا احساسات خاص ، بلکه در یک پیام ناخودآگاه عمومی بیان می کند که زندگی در تظاهری است که در آن رخ می دهد. دیگر منطقی نیست در عین حال ، اکثریت مردم "
زندگی سرطانی یا روان تنی سرطان شناسی
امروزه نظریه های "رسمی" زیادی در مورد سرطان وجود دارد. آنها اثرات ویروس ها ، جهش ها و عوامل سرطان زا را به عنوان یک عامل محرک توصیف می کنند. اما اگر نگاهی دقیق تر به افراد "آنکولوژیک" بیندازید ، راه های پاسخ به استرس ، چشم انداز احساسی که بیماری در برابر آن ایجاد می شود را مشاهده کنید ، بدیهی می شود که مشکل بیماری های انکولوژیکی ریشه های روانی دارد.
سرطان شناسی که ارتباطی با کینه ندارد
بله ، البته ، من در کنفرانس های مختلف شرکت می کنم ، به صحبت های همکاران گوش می دهم و کتاب ها و حتی مقالاتی را در اینترنت می خوانم. بله ، البته ، ما بارها و بارها بحث کرده ایم که چگونه احساسات منفی بر سلامت ما تأثیر می گذارد. بله ، البته ، گویی پارادایم این واقعیت که علت روانشناختی سرطان شناسی به عنوان جرم تلقی می شود ، مدتهاست و برای مدت طولانی در ذهن بسیاری جا افتاده است.
سرطان شناسی در عزیزان - "کمک کنید ، پس انداز نکنید"
شروع حمایت از استقلال و ابتکار بیمار هر خانواده ای که بیمار سرطانی دارد می خواهد به او کمک کند و نسبت به حمایت او احساس مسئولیت می کند. در عین حال ، بسیار مهم است که بستگان بیمار نیازهای خود را فراموش نکنند و به بیمار این فرصت را بدهند که مسئولیت سلامت خود را بر عهده بگیرد.
زنده ماندن: در صورت گم شدن در جنگل چه باید کرد و از قبل چه چیزی را پیش بینی کرد
اکثر مردم در پاسخ به چنین س questionsالاتی تمایل به پاسخ دارند: این هرگز برای من اتفاق نخواهد افتاد. احتمالاً ، در میان کسانی که در جنگل گم شده ام ، چنین افرادی نیز وجود دارند. غرور بیش از حد ، اعتماد به دانش خوب فرد در مورد منطقه ، توانایی حرکت کامل در جنگل ، گاهی اوقات آمادگی روبرو شدن با مشکل در واقعیت را مختل می کند.