از دست دادن یکی از عزیزان بیشتر از اندوه است. » پیش بینی غم و اندوه و مرز

تصویری: از دست دادن یکی از عزیزان بیشتر از اندوه است. » پیش بینی غم و اندوه و مرز

تصویری: از دست دادن یکی از عزیزان بیشتر از اندوه است. » پیش بینی غم و اندوه و مرز
تصویری: ВЕРНЁТСЯ ЛИ ОНА? | ЛЕДЯНАЯ КОРОЛЕВА | Гадание для Мужчин | Таро Расклад | Гадание Онлайн | 2024, ممکن است
از دست دادن یکی از عزیزان بیشتر از اندوه است. » پیش بینی غم و اندوه و مرز
از دست دادن یکی از عزیزان بیشتر از اندوه است. » پیش بینی غم و اندوه و مرز
Anonim

"در روانشناسی روسیه - شما آن را باور نمی کنید! - نه هیچ یک کار اصلی در تجربه و روان درمانی غم. در مورد مطالعات غربی ، صدها اثر کوچکترین جزئیات درخت شاخه این موضوع را توصیف می کنند - غم و اندوه "آسیب شناختی" و "خوب" ، "تأخیر" و "پیش بینی" ، تکنیک روان درمانی حرفه ای و کمک متقابل بیوه های سالمند ، سندرم غم ناشی از مرگ ناگهانی نوزاد و فیلم های تاثیر مرگ بر کودکان در غم و غیره و غیره. " F. E. Vasilyuk - "برای زنده ماندن از غم"

اگر موضوع غم و اندوه به نوعی علاقه علمی شما را تحت تأثیر قرار داده است (من در مورد کسانی که سوگوار هستند نمی نویسم ، زیرا بیشتر اوقات همه این مقاله ها فقط "کلمات پوچ" هستند) ، احتمالاً شما کتابها و مقاله های زیادی در این زمینه خوانده اید. مراحل ، مراحل ، ویژگی های غم و غیره. د. و به احتمال زیاد ، هر چه بیشتر به دنبال اطلاعات می گردید ، بیشتر با این واقعیت روبرو می شدید که برخی نظریه ها با یکدیگر در تضاد هستند. امروز من خودم دفترچه راهنمای آموزشی خود را که در یک کنفرانس روانشناسی در سال 2007 با آن صحبت کردم ، می گیرم و می خوانم: "روانشناسان اندوه را به عنوان واکنشی نسبت به از دست دادن یک شیء مهم ، بخشی از هویت یا آینده مورد انتظار تعریف می کنند. به خوبی شناخته شده است که واکنش به از دست دادن یک شیء مهم یک فرایند ذهنی خاص است که طبق قوانین خاص خود ایجاد می شود. ماهیت این فرایند جهانی است ، بدون تغییر و به آنچه موضوع از دست داده است بستگی ندارد. غم و اندوه همیشه به یک شکل ایجاد می شود.تنها تفاوت در مدت و شدت تجربه اوست که بستگی به اهمیت شیء گمشده و ویژگی های شخصیتی فرد سوگوار دارد. " و من با تأسف اعتراف می کنم که عملکرد سالهای اخیر نشان داده است که این کاملا درست نیست.

سپس گفتیم که طلاق ، جابجایی ، اخراج ، از دست دادن یکی از عزیزان ، بیماری و … همه از قوانین و قوانین عزاداری یکسانی تبعیت می کنند. اما یک روز ، زنی در مورد مرگ به من نزدیک شد سابق شوهر. بله ، البته ، اندوه تأخیری واقع می شود و شما می توانید و باید با آن کار کنید. سپس یکی دیگر ، و دیگری ، تا زمانی که آشکار شد که مشکل اصلاً تأخیر نیست ، بلکه چیزی اساسی تر است.

"من نمی توانم او را نگه دارم ، زیرا او دیگر عاشق من نبود ، اما من فقط می توانستم آنجا باشم و او را از راه دور دوست داشته باشم. " من روی خودم کار کردم ، موفقیت های زیادی به دست آوردم و دیدم چگونه روزی او همه اینها را می بیند و می فهمد چه کسی را از دست داده است. " "من خیلی چیزها را فهمیدم ، او نیز تغییر کرد ، من فکر کردم می توانیم یک زبان مشترک پیدا کنیم ، خودمان را توضیح دهیم و خداحافظی کنیم" و غیره. اکنون همه اینها غیرممکن شده است.

وقتی اخراج شدیم ، وقتی مجبور به حرکت شدیم ، وقتی بیمار شدیم ، همیشه این امید را داریم که این روند برگشت پذیر باشد.… با شروع از این واقعیت که ما می توانیم به موقعیت اصلی بازگردیم (ما عذرخواهی کردیم ، پیشنهاد بازگشت به کار را دادیم ؛ تحت عمل جراحی قرار گرفتیم ؛ زن یا شوهر متوجه شدند که آنها نمی توانند بدون یکدیگر زندگی کنند و غیره) و پایان دادن به این واقعیت که ما می توانیم بازگرداندن عناصر مهم اصلی (ساختن خانه جدید ، اما در همان خیابان و با همان چیدمان ، باغ و غیره ، شروع را به تعویق بیندازید و با در نظر گرفتن اشتباهات گذشته و غیره از ابتدا یک کسب و کار ایجاد کنید). چنین تجربیاتی بیشتر رایج است. مرزی ، بین بحران و اندوه. علاوه بر این ، اغلب در چنین شرایطی ، تصویر غم و اندوه بر خلاف واکنش به از دست دادن یکی از عزیزان ممکن است به هیچ وجه ظاهر نشود.

مرگ هرگز برگشت ناپذیر نیست و هر تلاشی برای بازگرداندن آنچه از دست داده با آسیب شناسی برابر است.… از این رو از دست دادن یکی از عزیزان بیشتر از اندوه است … بنابراین ، وقتی در مورد غم و اندوه پیچیده و آسیب شناختی صحبت می کنیم ، همیشه نمونه هایی را ارائه می دهیم که دقیقاً مربوط به مرگ عزیزان است. بنابراین ، وقتی اطلاعاتی را در مورد جهانی بودن غم به مشتری منتقل می کنیم ، اعتماد او را از دست می دهیم ، زیرا شخصی که کسب و کار خود را از دست داده و فردی که فرزندی را از دست داده است نمی تواند به همان شیوه پیش برود ، نه به این دلیل که اهمیت از دست رفته متفاوت است ، اما به این دلیل که علائم و اهداف درمان حتی بیماری شناختی متفاوت است (برنامه ریزی واقع بینانه برای بازسازی یک کسب و کار خوب است ، در حالی که برنامه ریزی برای احیای مردگان چنین نیست). و بنابراین ، هنگامی که ما تاکتیک های درمانی را توسعه می دهیم ، منطقی است که مدلهای پیشنهادی "عزاداری" را تشخیص دهیم تا مشتری را با اطلاعاتی که "افسردگی" در عزاداری طبیعی است و غیره گمراه نکنیم.

در واقع ، یکی از برجسته ترین نمونه های توهم مربوطه ، مدل الیزابت کوبلر روس است که مدت زیادی کار کرد و ناگهان از همه جا مورد انتقاد دیوانه کننده قرار گرفت. و مشکل ، به نظر من ، این نیست که مدل اشتباه است ، اما این اندوه جهانی نیست ، همانطور که قبلاً فکر می کردیم. هنگامی که ما اندوه را از دست دادن واقعی یک معشوق مهم تشخیص می دهیم ، چیزهای زیادی سر جای خود می نشیند. مقایسه کنید:

تصویر
تصویر

شکل: 5 مرحله واکنش به از دست دادن یکی از عزیزان (شوک ، بی حسی / انکار و کناره گیری / مرحله نهفته / آگاهی ، تشخیص و درد / پذیرش و تولد دوباره) و 5 مرحله پذیرش مرگ (انکار / عصبانیت / چانه زنی / افسردگی / پذیرش - پذیرفته شدن).

1. آغاز این مدلها بدون شک مشابه است ، زیرا واکنش به هر موقعیت روانی ، شامل مکانیسمهای محافظتی روان است. با این حال ، در اینجا اغلب شباهت به پایان می رسد ، زیرا پس از پذیرش اطلاعات در آگاهی ، مکانیسم ها و رفتارهای کاملاً متفاوتی از جمله رفتارهای اجتماعی ایجاد می شود. مدت زمان در هر دو مورد نیز متفاوت است.

2. مرحله "چانه زنی" ، که اغلب در مراحل مختلف تشخیص و درمان یک بیمار در حال مرگ مشاهده می شود ، به طور معمول نمی تواند خود را در فردی که عزیز خود را از دست داده ظاهر شود. یک بیمار ممکن است بگوید "من تمام شرایط خود را به نیازمندان می سپارم ، فقط اجازه دهید آزمایشات تأیید نشود" یا "من زندگی خود را وقف کمک به بیماران و نیازمندان می کنم ، فقط اجازه دهید این درمان به من کمک کند." شخصی که عزیزی را از دست داده است به هیچ وجه نمی تواند او را برگرداند.

3. مرحله "افسردگی" در صورت از دست دادن یکی از افراد عادی نیست. در شرایط بیماری کشنده ، حالت افسردگی فقط پیامد "خلق افسرده" نیست ، بلکه عدم تعادل هورمونی کاملاً طبیعی ناشی از خود بیماری است.

صحبت از علائم افسردگی در از دست دادن یکی از عزیزان ، ما در درجه اول منظور از روند آسیب شناسی غم ، غیر طبیعی است. در مورد تشخیص دیرهنگام ، در اینجا افسردگی می تواند منجر به خودکشی صریح و نهفته شود ، که در بین مردم به عنوان "مالیخولیای مرگبار" شناخته می شود.

4. مرحله نهفته ("امواج" ، "چرخش") ، که ما هنگام از دست دادن یکی از عزیزان مهم خود مشاهده می کنیم ، در صورت مرگ مورد انتظار خودمان ممکن است به هیچ وجه رخ ندهد. در مورد اول ، این مرحله است که شاخص اصلی این است که غم به طور عادی در حال پیش رفتن است. این مرحله با چیزی که در بین مردم "چرخش" نامیده می شود مشخص می شود ، در حالی که وضعیت روحی به ویژه ناپایدار است. فرد داغدار می تواند ارتباط برقرار کند ، در روند کار شوخی کند ، پس از یک دقیقه احساس حاد مالیخولیا را تجربه کند و پس از مدتی به حالت عادی و کاری بازگردد. ترس ، عصبانیت (عصبانیت) ، آزردگی ، اشتیاق و پوچی ، همراه و در یک تغییر دوره ای ، دلخواه با فعالیت ، عزم ، آرامش و مثبت بودن ، همه اینها مشخصه مرحله نهفته است و نشان می دهد که روند به طور عادی پیش می رود ، عزادار در حالی که افسردگی ، برعکس ، نشانه گیر افتادن است.

5. و مهمترین چیز البته فینال است. اجتناب ناپذیری مرگ خود را بپذیرید و واقعیت زندگی خود را بدون یک معشوق مهم بپذیرید ، اینها واحدهای بی نظیری هستند که نیازی به توصیف ندارند.

بنابراین ، اندوه مرزی در قالب طلاق ، اخراج ، بیماری ، جابجایی اجباری ، جایی که جایی برای امید (چانه زنی) ، افسردگی و غیره وجود دارد ، به خوبی می توان از طریق منشور مدل E. Kübler-Ross مشاهده کرد. نهایی به طور کلی می تواند امتناع با انگیزه از شیء از دست رفته باشد ، که در صورت از دست دادن یک عزیز نباید به طور معمول اتفاق بیفتد ، زیرا انکار اهمیت از دست دادن نیز نشانه ای از اندوه پیچیده است.

مدل موسوم به Kübler-Ross تا حدی به مدل مربوط می شود. " پیش بینی اندوه" این هست شرایطی که در آن شخص قبل از وقوع ضرر تجربه می کند … به عنوان مثال ، هنگامی که یکی از نزدیکان به بیماری لاعلاج مبتلا می شود ، می دانیم که دیگر نمی توان او را نجات داد ، اما در واقع او هنوز زنده است ، بنابراین مراحل چانه زنی و افسردگی در اینجا مناسب است.ممکن است هنگامی که یکی از عزیزان شما به منطقه ای بالقوه خطرناک اعزام می شود چنین واکنشی وجود داشته باشد (خصومت ها یا اقدامات برای مهار بلایای طبیعی ، بلایای زیست محیطی و غیره). از نظر ذهنی ، فرد از دست دادن عزیز خود را تجربه می کند ، در حالی که امید به برگشت پذیری (چانه زنی ، افسردگی) را حفظ می کند.

چنین حالتی همچنین ممکن است دارای ماهیت کاملاً برون زا باشد (با افکار بدون شرایط تهدیدآمیز برانگیخته می شود) ، هنگامی که به دلیل اختلالات عصبی ، فرد می تواند وسواس تجربه ذهنی مرگ یکی از نزدیکان (به عنوان مثال ، شوهر یا یک کودک - چه اتفاقی می افتد وقتی او می میرد ، من چگونه رفتار خواهم کرد ، بعد از آن چه خواهم کرد ، چگونه زندگی من تغییر خواهد کرد و غیره). "یکی از مشتریان داستان این را می گوید که چگونه در دوران نوجوانی ، مادرش این جمله را" به زودی می میرد "کنار گذاشت. برای مادر این یک استعاره بود ، در حالی که چندین هفته کودک همه علائم عزاداری را تجربه می کرد ، او مدام گریه می کرد ، مدرسه را رها می کرد و از نظر روحی بدون مادر تلاش می کرد. " در پست بعدی من جزئیات بیشتری در مورد تفاوت های اندوه پاتولوژیک خواهم نوشت ، اما در اینجا مهم است که به خاطر داشته باشید که وقتی چنین تجربه ای علائم واقعی غم را نشان می دهد ، باید فوراً از مشاوره روان درمانگر کمک بگیرید.

بنابراین ، هنگام برنامه ریزی تاکتیک های مدیریت این یا آن مشتری که دچار ضرر می شوند ، عبارت از دست دادن معشوق بیشتر از اندوه است »در ابتدا جهت انتخاب دقیقتر روشها ، اهداف درمان ، از جمله انتظارات مراجعه کننده و درمانگر از یکدیگر و از فرایند عزاداری ، ارائه اطلاعات و غیره را تعیین می کند.

توصیه شده: