2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
برای یک مازوخیست بسیار مهم است که چنین مواردی را برای روابط انتخاب کند تا او (او) غیرقابل دسترسی باشد ، بنابراین مشکلات ایجاد می شود - "ما نمی توانیم با هم باشیم!" وضعیت … خوب و امثال آن ، رنج بردن …
مازوخیست نیازی به رابطه ندارد - برای اینکه آسان ، ساده و قابل درک باشد. شاد بودن یک مسئولیت است! و مسئولیت اساساً برای خوشبختی شما ، برای زندگی شما است - به این دلیل که به طور کلی ، چیزی باید ساخته شود. اوه بله ، بسازید! و مسئول آنچه ساخته شده است باشید. یک فرد سالم با عشق بی قید و شرط رنج می برد ، رنج می برد ، اما در نهایت قادر خواهد بود واقعیت موجود را بپذیرد ، احساسات دیگری و "غیر متقابل" او را درک کند. یک فرد سالم می رود تا زندگی خود را بیشتر بسازد تا بتواند خوشبخت باشد. او یک رابطه جدید ، متقابل و گرم با دیگری به همان اندازه گرم و دلسوز ایجاد خواهد کرد. یک مازوخیست رنج خود را برای 5 تا 10 سال یا حتی بیشتر ادامه خواهد داد. و او خواهد چشید.
یک مازوخیست نیازی به ساختن چیزی ندارد و بر این اساس ، نیازی به مسئولیت هیچ چیزی ندارد … به هر حال ، انتخاب شریک برای رابطه نیز یک مسئولیت است. مازوخیست وظیفه شاد بودن را به رغم وجود ندارد. وظیفه رنج کشیدن است. و شریکی را انتخاب کنید که در کنار او می توانید رنج ببرید. این یک مکانیسم بقا برای مازوخیست است - این نحوه استفاده آنها از منابع دیگران است.
چرا آنها به منابع شخص دیگری نیاز دارند؟ و برای اینکه مسئولیت پذیر نباشد ، تا نرسد و بزرگ نشود ، تا روی پای خود نایستد و کاری با دستان خود انجام ندهد. بهتر است کسی را بخاطر مشکلاتش مقصر بدانیم. و بر روی این شخص می توانید همه چیز را اضافه کنید. و مزایای آن بوجود می آید - آنها پشیمان خواهند شد! توجه ، مراقبت دور از انتظار. آنها پشیمان هستند - "آنها تغذیه خواهند کرد ، سرپناه خواهند داد" ، هدایایی خواهند داد ، تا ازدواج و رابطه جنسی از روی ترحم. و در حقیقت ، ترحم در این مورد جایگزین عشق به خود است. مردم با دلسوزی به دیگران دستکاری می کنند. آنها نمی دانند عشق به چه معناست. و آنها نه خود را دوست دارند و نه منتخب خود را. نمی دانم چگونه.
عشق به خود یعنی چه؟
اول از همه ، این خود را بشناسید ، بدن خود را احساس کنید ، احساسات را احساس و تجربه کنید ، مرزهای شخصی خود را حفظ کنید ، بتوانید از آنها محافظت کنید. دوست داشتن خود به این معناست که بتوانید از خود و نیازهای خود مراقبت کنید تا در گرسنگی و کمبود قرار نگیرید. از خود ، اعمال و نیازهای خود آگاه باشید. برخی از تجربیات دیگران را در خود تشخیص دهید. فضای شخصی خود را داشته باشید. و بتوانید خالی خود را پر کنید و تنهایی - فضای شخصی ، بزرگسالان و بالغ. و عمل نکردن از طریق دستکاری: برانگیختن احساس گناه یا دلسوزی برای خود. غالباً افرادی که خود را دوست ندارند از طریق بیماری ، ضربه و خلق و خوی بد ، از دیگران تقاضای عشق و توجه می کنند - این پیامی است به جهان: "ببینید چقدر بد هستم ، مراقب من باشید." یا آنها خالی خود را با همان کارهای خالی پر می کنند که نه فایده ای دارد ، نه تحقق ، بلکه به سادگی زمان را برای انجام کاری از بین می برد.
بعلاوه ، ممکن است روابط وابسته بوجود آید - به منظور پر کردن خلاء آنها با شخص دیگری ، فضای شخصی او ، توجه او. و بدون دیگری ، او نیز وجود ندارد. از این رو دوباره رنج و حتی پوچی و درد بیشتر.
من آرزو می کنم چنین افرادی ، اول از همه ، یاد بگیرند که برای خود ارزش قائل شوند ، ارزش خود را بدانند ، خود را بیابند ، احساس راحتی کنند و از سطح آسایش خود بدون استفاده از "خون آشام" نسبت به دیگران مراقبت کنند. اگر کسی احساس بدی دارد و نمی تواند از خودش مراقبت کند ، مهم این است که بتوانید مستقیماً و علناً از او کمک بخواهید و نیازهای خود را برای مراقبت مشخص کنید ، اما ترحم را دستکاری نکنید. ترحم از کلمه رقت انگیز آمده است. در دنیا مرسوم است که به ضعیفان ، یتیمان و فقرا دلسوزی کنیم.
افرادی که خود را دوست ندارند ، اما در عوض "حداقل برای پشیمانی" می پرسند - ناخودآگاه خود را در بین این متکدیان قرار می دهند. اما اگر کسی عشق ورزیدن و قدردانی از خود را یاد نگیرد ، هیچ کس را دوست نخواهد داشت. هیچ اتفاقی برای شخص نمی افتد - بدون مشارکت شخصی او. با تمام مسئولیت خود.
گاهی اوقات درک مستقل همه چیز و تغییر ساختارهای شخصی شما دشوار است.روانشناسان ، روان درمانگران ، روانکاوها می توانند به شما در کشف آن کمک کنند. دلایل همیشه از دوران کودکی ، در روابط با خویشاوندان مهم (والدین) ، در محیطی که این شخصیت زمانی شکل گرفته بود ، ناشی می شود. و اصلاح اشتباهات ، بازسازی رفتار ، یادگیری تجربیات جدید و درک خود زمان می برد. همیشه مهم است که خود را باور داشته باشید و بدانید که همه چیز درست خواهد شد.
توصیه شده:
درباره عشق .. درباره روابط .. درباره ارتباط
عشق به معنای کامل کلمه را تنها می توان در نظر گرفت که به نظر می رسد تجسم ایده آل آن است - یعنی ارتباط با شخص دیگری ، به شرط اینکه تمامیت "من" شخص حفظ شود. همه اشکال دیگر جذب عشق نابالغ هستند ، می توان آنها را رابطه همزیستی ، یعنی رابطه همزیستی نامید.
چرا عشق درد دارد؟ درباره شهوت ، اشتیاق ، هورمون ها و عشق
نویسنده: لیندا بلر ما به این فکر کرده ایم که عشق یک احساس فوق العاده است ، در این مقاله به شما خواهم گفت که چرا این کاملا درست نیست. موافقت کنید که وقتی به عشق فکر می کنیم ، شام با شمع ، شراب و گل رز ، پیاده روی در ماه و موسیقی عاشقانه را تصور می کنیم.
معتادان سابق - واقعیت یا خودفریبی ، یا اینکه چگونه توانبخشی اجتماعی معتادان به مواد مخدر می تواند کمک کند
صنعت رسانه های مدرن مملو از تبلیغات "درمان اعتیاد به مواد مخدر" است. اما آیا می توان تا آخر عمر از شر این بیماری خلاص شد؟ متاسفانه نه. در مفهوم سنتی ، درمان یک فرایند است ، پس از آن نیازی به کمک متخصصان نیست. شما نمی توانید در مورد اعتیاد به مواد مخدر چنین صحبت کنید.
انواع عشق و تفاوت آنها: اشتیاق ، عاشق شدن ، اعتیاد به عشق ، عشق مطلق و بالغ
عشق … واژه ای آشنا از کودکی. همه می فهمند که وقتی شما را دوست دارند ، این خوب است ، اما وقتی از محرومیت محروم می شوید ، این بد است. فقط هرکس به روش خود آن را درک می کند. غالباً این کلمه برای اشاره به چیزی استفاده می شود که معلوم می شود نه کاملاً عاشق است و نه اصلا دوست ندارد.
❤ ؛ قدرت عشق ❤ ؛ تمام اهداف عشق خود را از روانشناس خانواده دریابید
قدرت عشق. این حقیقت که عشق یکی از قوی ترین احساسات است نیازی به بیان خاص ندارد. اما بیایید به یک س completelyال کاملاً منطقی پاسخ دهیم: "چرا به او چنین نیروی مقاومت ناپذیری داده می شود ، قربانی آن دیر یا زود هریک از ما می شود؟" استدلال کلی: