لیز بربو: یک مرد بدون بخشیدن خود نمی تواند خوب شود

فهرست مطالب:

تصویری: لیز بربو: یک مرد بدون بخشیدن خود نمی تواند خوب شود

تصویری: لیز بربو: یک مرد بدون بخشیدن خود نمی تواند خوب شود
تصویری: بخشش، همیشه 2024, آوریل
لیز بربو: یک مرد بدون بخشیدن خود نمی تواند خوب شود
لیز بربو: یک مرد بدون بخشیدن خود نمی تواند خوب شود
Anonim

من می خواهم مجدداً تأکید کنم که یک فرد بدون بخشیدن خود نمی تواند خوب شود. این مرحله اساسی امکان تغییر نه تنها عشق ما به خود ، بلکه قلب و خون بدن ما را نیز باز می کند.

این خون جدید ، مملو از انرژی عشق تازه پیدا شده ، تمام بدن را مانند مرهم معجزه آسا شستشو خواهد داد و تمام سلول های سر راه خود را شفا می بخشد. حتی اگر عقل سلیم شما به شما اجازه نمی دهد که آن را باور کنید - همه را یکسان امتحان کنید ، زیرا چیزی از دست نمی دهید.

در اینجا مراحل بخشش واقعی وجود دارد که هزاران نفر قبلاً طی کرده اند و با نتایج معجزه آسایی به آنها پاداش داده اند:

1. احساسات خود را تعریف کنید (اغلب چندین مورد از آنها وجود دارد). آگاه باشید که خود را یا شخص دیگری را به خاطر چه چیزی سرزنش می کنید و تعیین کنید که چه احساسی برای شما ایجاد می کند.

2. مسئولیت را بر عهده بگیرید. مسئولیت پذیری به این معنی است که می فهمید همیشه حق انتخاب دارید - با عشق یا ترس واکنش نشان دهید. از چی میترسی؟ حالا متوجه شوید که ممکن است از سرزنش شدن برای همان چیزهایی که طرف مقابل را سرزنش می کنید ، بترسید.

3. طرف مقابل را درک کنید و تنش را برطرف کنید. برای از بین بردن تنش و درک طرف مقابل ، خودتان را به جای او بگذارید و مقاصد او را احساس کنید.به این واقعیت فکر کنید که او ممکن است هم خود و هم شما را به خاطر همان چیزی که شما او را سرزنش می کنید سرزنش کند. او می ترسد ، درست مثل شما.

4- خودتان را ببخشید. این مهمترین مرحله در بخشش است. برای اینکه خود را ببخشید ، به خود حق دهید که بترسد ، ضعف نشان دهد ، فریب بخورد ، نقص داشته باشد ، رنج بکشد و عصبانی شود. خود را در شرایط فعلی بپذیرید ، زیرا می دانید که این حالت موقتی است.

5. میل به بخشش را احساس کنید. هنگام آماده شدن برای صحنه ، تصور کنید که از شخصی که او را محکوم ، انتقاد یا متهم کرده اید ، درخواست بخشش می کنید. اگر این تصویر به شما احساس شادی و آزادی می دهد ، آماده مرحله بعدی هستید.

6. با شخصی که می خواهید از او بخواهید بخشش کنید ، ملاقات کنید. تجربیات خود را به او بگویید و برای قضاوت ، انتقاد یا نفرت از او طلب بخشش کنید. اینکه خودتان او را بخشیدید ، فقط درصورتی صحبت کنید که در مورد آن صحبت کند.

7. در مورد والدین ارتباط برقرار کنید یا تصمیم بگیرید. موقعیت مشابهی را در گذشته با شخصی که قدرت و اقتدار را برای شما به ارمغان آورده بود به خاطر بسپارید - با پدر ، مادر ، پدربزرگ ، مادربزرگ ، معلم و … تمام مراحل بخشش را با او تکرار کنید.

اگر احساساتی که تجربه می کنید بر علیه خود شما است ، مراحل 1 ، 2 ، 4 و 7 را طی کنید.

نکات

· زمان لازم برای گذراندن تمام مراحل بخشش را به خود اختصاص دهید. یک مرحله ممکن است یک روز طول بکشد ، مرحله دیگر - یک سال. مهمترین چیز این است که میل شما برای گذراندن این مراحل صادقانه است. هرچه ضربه و مقاومت نفس بیشتر باشد ، زمان بیشتری طول می کشد.

· اگر مرحله 6 بسیار دشوار به نظر می رسد ، بدانید که نفس شما در برابر آن مقاومت می کند. اگر فکر می کنید: "چرا روی زمین باید از این شخص بخشش بخواهم ، اگر نه او را آزرده خاطر کردم ، بلکه او من را ناراحت کرد؟ من هر دلیلی داشتم که از دستش عصبانی باشم! " - این حرف نفس شماست ، نه قلب شما. مهمترین آرزوی قلبی شما این است که در آرامش و شفقت برای دیگران زندگی کنید.

· نگران نباشید اگر شخصی که از او درخواست بخشش می کنید آنطور که انتظار داشتید واکنش نشان ندهد. پیش بینی برخی چیزها تقریباً غیرممکن است. او ممکن است چیزی نگوید ، موضوع گفتگو را تغییر دهد ، شگفت زده شود ، از صحبت در مورد آن خودداری کند ، گریه کند ، از شما طلب بخشش کند ، خود را در آغوش شما بیندازد و غیره. سعی کنید با احساسات طرف مقابل - و همچنین احساسات خود - با درک رفتار کنید.

· همانطور که در شرح مرحله ششم بخشش اشاره کردم ، نباید به شخصی که باعث ناراحتی شما شده است بگویید که او را بخشیده اید. برای این سه دلیل وجود دارد:

1. ممکن است معلوم شود فردی که از او عصبانی هستید قصد رنجاندن شما را نداشته است.واقعیت اغلب با تصور ما متفاوت است. شاید این شخص حتی شک نداشته باشد که شما آزرده خاطر شده اید.

2. باید درک کنید که برای رهایی خود نیاز به بخشش دارید. بخشیدن شخص دیگر به معنای برداشتن گام لازم برای بخشیدن خود است.

3. شما همچنین باید درک کنید که این قدرت شما نیست که شخص دیگری را واقعاً ببخشید. فقط او می تواند خود را ببخشد.

· اگر شخصی نمی خواهد درخواست بخشش شما را بپذیرد ، بدین معناست که نمی تواند خود را ببخشد. می توانید او را ببخشید ، اما این کافی نیست. باید خودش را ببخشد. شما فقط مسئول خودتان هستید ، اما این واقعیت که خودتان را بخشیده اید می تواند به فرد دیگر کمک کند تا خودش را ببخشد.

· اگر تجربیات خود را به شخص دیگری بگویید و او از روی تعجب شروع به توجیه خود کند ، ممکن است به نظرش برسد که او را متهم می کنید. اگر چنین است ، شما هنوز این شخص را نبرده اید و امیدوارید که او تغییر کند.

· اگر وقتی قرار است با این شخص ملاقات کنید ، امیدوار باشید که او عمق رنج شما را درک کرده و از شما طلب بخشش کند ، شما هنوز او را نبخشیده اید. در هر صورت ، نباید از خود عصبانی باشید. شما فقط به زمان بیشتری نیاز دارید تا به مراحل 2 و 3 بروید. احتمالاً شما قبلاً با ذهن خود این شخص را بخشیده اید ، اما هنوز وقت نکرده اید که او را با قلب خود ببخشید. بخشیدن یک فرد با ذهن به معنای درک انگیزه اقدامات او است ، اما این نه تسکین می دهد و نه رهایی درونی. این اتفاق زیاد می افتد. بخشش در ذهن شروع خوبی است ، زیرا حداقل نشان دهنده حسن نیت است.

· به خاطر داشته باشید: بخشیدن کسی به این معنا نیست که شما با اتهامات او موافق هستید. وقتی کسی را می بخشید ، به نظر می رسد که می گویید با چشمان قلبتان نگاه می کنید و چیزی مهمتر از اتهامات او را در اعماق روح او می بینید.

· به لطف این بخشش ، برای شما آسان تر خواهد بود که به خود حق دهید خود باشید و احساسات انسانی خود را نشان دهید.

حالا بیایید به سه احساسی که مردم سخت ترین آنها را تجربه می کنند نگاه کنیم: ترس ، عصبانیت و غم. شخص معمولاً این احساسات را سرکوب می کند ، کنترل می کند ، پنهان می کند - در یک کلام ، او همه چیز را انجام می دهد تا آنها را تجربه نکند ، زیرا آنها زخم های روانی دریافت شده در دوران کودکی و نوجوانی را بازسازی می کنند. این زخم ها توسط پنج عامل روانی منفی ایجاد می شوند: ضربه افراد طرد شده ، ضربه افراد رها شده ، ضربه تحقیر ، خیانت و بی عدالتی.

بیشتر مردم به جای این که به خود حق نقص و عوارض روحی را بدهند ، دیگران را عامل ترس ، عصبانیت و ناراحتی خود می دانند. به همین دلیل است که افراد احساسات منفی زیادی را تجربه می کنند و احساسات به نوبه خود باعث انواع بیماری ها می شوند.

اما از این احساسات می توان به خوبی استفاده کرد:

· ترس به شما کمک می کند بفهمید که به حفاظت نیاز دارید و بدنبال آن هستید. او همچنین یادآوری می کند که حفاظت واقعی را باید در خود جست وجو کرد.

· عصبانیت از این نظر مفید است که به شما کمک می کند نیاز خود را برای تأیید خود کشف کنید ، خواسته های خود را بیان کرده و با دقت بیشتری به نیازهای خود گوش دهید.

· غم به شما کمک می کند بفهمید که از احساس از دست دادن یا ترس از دست دادن رنج می برید. غم به انسان می آموزد که دلبسته نباشد.

دوست داشتن خود به این معناست که مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید و به خود حق اعمال این مسئولیت را بدهید. اگر خودتان را دوست داشته باشید ، بدنی سالم و پرانرژی خواهید داشت که به شما امکان می دهد تمام رویاهایتان را برآورده کنید.

امیدوارم این کتاب بیش از یکبار به شما کمک کند تا آگاهی عمیق تری پیدا کنید ، یک زندگی کامل تر و شادتر پر از عشق. هرگز فراموش نکنید که خداوند درونی شما از تمام وسایل ممکن استفاده می کند و از طریق بدن شما صحبت می کند و به شما یادآوری می کند: "خودت را دوست داشته باش!"

توصیه شده: