فرقه "خود": چه زیبا و چقدر خطرناک است

2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-15 16:06

با توسعه اینترنت ، فرهنگ فردگرایی به طور فعال در فضای پسا کمونیستی نفوذ می کند. کتابهای توسعه شخصی بیشتر و بیشتر در قفسه های کتابفروشی اشغال می کنند و سخنرانان انگیزشی کاریزماتیک نکاتی را درباره نحوه دستیابی به موفقیت در YouTube به اشتراک می گذارند.

در حالی که نسل قدیمی به شیوه معمول خود می ایستد ، جوانان متوجه نیاز به نگه داشتن انگشت خود در نبض رویدادها می شوند. جهان پرجمعیت و چند ملیتی می شود. برای اطمینان از ثبات برای خود در یک جهان بی ثبات ، ما تمام تلاش خود را می کنیم تا با آن در یک پا حرکت کنیم.

در حالی که کلیشه ها ، اصول کلیسایی و بقیه ارکان یک جامعه محافظه کار از پنجره بیرون می روند ، بیایید نگاه کنیم که چه چیزی فردگرایی را برای جوانان و مترقی جذاب می کند:

1. آزادی انتخاب. امکانات بی شمار

برای هزاره ها (افرادی که بین 1989 تا 1994 متولد شده اند) ، فرهنگ شوروی غرق در کمبود و برابری خواهی بود. جامعه مدرن به چهره های جدید و راه حل های جدید نیاز دارد. اینکه بتوانید حرفه ، دین و جنسیت خود را انتخاب کنید بسیار وسوسه انگیز است. در دسترس بودن کالاهای مادی مرتبط با یک زندگی راحت و شاد ، به طور کامل برای ساکنان مدرن اوکراین ، روسیه و بلاروس باز می شود. یک فرد این فرصت را پیدا می کند که بدون خروج از خانه درآمد کسب کند. ما می توانیم زمان خود را برای آموزش با کیفیت از دانشگاه های برجسته جهان سرمایه گذاری کنیم ، که در زیر مورد بحث قرار می گیرد.

2. توانایی مطالعه به شیوه راحت

یادگیری مهارت های جدید هرگز آسان نبوده است. اینترنت و کتابهای خودیاری به ما می گوید که به چالش کشیدن قراردادهای اجتماعی اشکالی ندارد. به لطف انتشار گسترده اطلاعات در حوزه عمومی ، ایجاد مشاغل خود "غیر منتظره" آسان تر می شود. لازم نیست برای تسلط به هر شغلی ، تا یادگیری زبان انگلیسی یا هوش مصنوعی ، آپارتمان خود را ترک کنید. فقط باید به YouTube بروید.

3. توسعه تفکر انتقادی

با الهام از روندهای سرمایه داری ، مرد شوروی متوجه می شود که نظر او دارای وزن مشابه نظر رهبران سیاسی است که او و والدینش مدتهاست برای آنها احترام قائل هستند. علاوه بر این ، چلوفک حق انتقاد و مخالفت با رهبری ایالت را به رسمیت می شناسد. ما از نظر روانشناسی هوشیار می شویم و یاد می گیریم که دیگران را برای اهداف خود دستکاری کنیم. یک فرد عصر ما با گذشت زمان متوجه می شود که توانایی تفکر در عصر روشنفکری بسیار بهتر از توانایی حفظ است.

از این رو ، توسعه یک رویکرد جایگزین در آموزش و پرورش ، هنگامی که کودک فرصتی پیدا می کند تا آشکارا در مورد ادبیات کلاسیک (که توسط محافظه کاران همواره مورد انتقاد قرار می گیرد) صحبت کند.

بنابراین خطر فرقه شخصیت چیست؟

پول خوشبختی نمیاورد.

بسیاری از فردگراها قبلاً دریافته اند که آرزوهای مادی به رضایت طولانی مدت منجر نمی شود. جهان ما به گونه ای چیده شده است که لذت خرید خانه ، ماشین و لوح فانتزی در روح باقی نمی ماند - بنابراین ، بسیاری از "انباشتگان" موفق غربی شروع به نگاه به شرق معنوی می کنند.

پیگیری ناسالم برای محبوبیت. دستکاری در رابطه با دیگران.

از نظر تکاملی ، مسیر توسعه انسان به گونه ای تکامل یافته است که همیشه ما را از یک افراط به افراط دیگر می اندازد. فتوحات وحشیانه با اخلاق خشن کلیسایی جایگزین شد. با تغییر نسل در فضای پسا شوروی ، یک امر طبیعی اتفاق می افتد: ایمان به رهبر و کار "برای خیر جمهوری" با موفقیت شخصی و همچنین توسط کوکاکولا ، آزادی بیان و رابطه جنسی جایگزین می شود. و لذتهای دیگری که ما با سرمایه داری در ارتباط می دانیم.در عین حال ، بسیاری از افراد فرد آنقدر در توسعه "من ، من ، من" خود غرق می شوند که نحوه همدلی با شخص دیگر را کاملاً فراموش می کنند. پیروزی یکی منجر به شکست بسیاری می شود. تلاش برای موفقیت در حال محبوب شدن است ، تا حدی که "افراد موفق" شروع به حرکت روی سر ، آرنج و نادیده گرفتن احساسات دیگران می کنند - این همان چیزی است که شکل شدید فردگرایی می تواند به دنبال داشته باشد.

وسواس در ظاهر.

با ظهور رسانه های اجتماعی ، ما خود را با دیگران مقایسه کردیم. ما این کار را ناخودآگاه انجام می دهیم. به عنوان یک قاعده ، ما متوجه نیستیم که سرمایه گذاری های روزانه ما اساساً به میل به "ماندن در روند" دیکته می شود. ما در تلاش هستیم تا تصویری خوشحال کننده و خوش بینانه را حفظ کنیم. چهره ما به کشورها و قاره های مختلف سفر می کند ، از طیف گسترده ای از فرودگاه ها پرواز می کند ، عجیب ترین و باورنکردنی ترین غذا را می بلعد. ما احساس می کنیم وظیفه ماست که چگونه دیگران را با موفقیت به طور فصیح و شفاف توضیح دهیم ، حداقل یکبار دیگر به خود یادآوری کنیم که ما یک قشر بالاتر هستیم. ما احساس می کنیم که هر ثانیه در چشم هستیم: از این رو نگرانی در مورد ظاهر خود. وسواس در ظاهر ، ظاهر ، نوع خاصی تا حدودی توسط تبلیغات و مجلات دیکته می شود ، اما فراموش نکنید که مصرف کنندگان ما هستیم و با توجه به علاقه ما فقط تولید کننده را ترغیب می کنیم تا محصولی را که "رقابت برای ایده آل" را تشویق می کند ، عرضه کند.

در مورد تأثیر مخرب شبکه های اجتماعی بر روان انسان و چکار با آن ، در مقاله "چقدر طول می کشد تا" از شبکه اجتماعی خارج شوید "، که در این سایت یافت می شود ، بیشتر توضیح دادم.

رقابت و اعتبار. شک به خود.

در اینجا تناقض وجود دارد: ما در جامعه ای زندگی می کنیم که تعداد بی سابقه ای از فرصت ها برای ما باز است ، اما تعداد فزاینده ای از نوجوانان و جوانان احساس ناراحتی عمیق می کنند.

مانند هر سیستمی که تا کنون برای توسعه بشری شناخته شده است ، فرقه شخصیت باعث ایجاد انگ می شود. جامعه شروع به طبقه بندی به "مبتکران" و "محافظه کاران" ، به "بزرگان" و "دهقانان متوسط" می کند. با توجه به اینکه هر یک از ما خودمان را پیش از دیگران متفاوت از دیگران می دانیم ، احساس این که ارزش هایی که در خود به آنها احترام می گذاریم در حال محکومیت دیگران است ، به ما صدمه می زند. در آموزش و پرورش ، گروهی از موضوعات "مهم" و "بی اهمیت" متمایز می شوند. اگر کودکی علاقه شدیدی به فیزیک یا فناوری داشته باشد ، معلمان آن کودک را جدی می گیرند - برخلاف "هیپستر" عجیب و غریب ، که به طرز مضحکی با گیتار برخورد می کند. بنابراین ، هرچه فاصله بین "موفق" و "مانند دیگران" بیشتر باشد ، احساس دومی ناراضی تر است.

هنگام طبقه بندی دستاوردها و رتبه بندی افراد ، ما فراموش می کنیم که بر اصل فرهنگ فردگرایی تمرکز کنیم: