دام های سوء استفاده عاطفی

فهرست مطالب:

تصویری: دام های سوء استفاده عاطفی

تصویری: دام های سوء استفاده عاطفی
تصویری: سوء استفاده از عکس های یک دختر - داستان واقعی 2024, مارس
دام های سوء استفاده عاطفی
دام های سوء استفاده عاطفی
Anonim

برخی از زنان ، پس از 2-3 سال ازدواج ، متوجه می شوند که رابطه آنها دردناک است. برخی به طلاق فکر می کنند ، دیگران حتی متوجه نمی شوند که زیر یوغ خشونت احساسی یک مرد زندگی می کنند. سوء استفاده عاطفی چگونه شخصیت یک زن را از بین می برد و برای حفظ رابطه به هر طریقی در چه دام هایی قرار می گیرد؟

رفتارهای خشونت آمیز شامل چه مواردی می شود؟

● عصبانیت

اتهامات بی اساس

محکوم کردن

انتقاد

● عدم توضیح و انکار رفتار آنها

تسلط

کنترل

● ظلم به قربانی

البته همه نکات فوق بر شخصیت یک زن تأثیر می گذارد. هدف از سوء استفاده عاطفی از بین بردن شخصیت شریک زندگی است و عواقب آن می تواند بسیار وحشتناک باشد.

زن با یک تجاوزگر احساسی زیر یک سقف ، به تدریج شروع به عادت به چنین نگرشی نسبت به خود ، کاهش ارزش خواسته ها و خواسته های خود می کند و آنچه را که می شنود باور می کند. یعنی ، نیازهای او مهم نیست. عصبانیت و سرزنش باعث می شود که یک زن دچار سردرگمی شود و منجر به درک نادرست از آنچه اشتباه می شود شود. یک زن شروع به جستجوی مشکلی می کند که در واقع ، در خودش وجود ندارد. در چنین رابطه ای ، زن از آزادی ، زندگی بدون ترس و تهدید محروم می شود ، اعتماد به نفس خود را از دست می دهد ، عزت نفس را از بین می برد.

در پایان ، هرگونه اقدامی که به سمت خود انجام شود ممنوع است و قربانی به متجاوز خود این حق را می دهد که زندگی خود را به طور کامل و کاملاً کنترل کند.

تجزیه شخصیت

ادغام حالتی از فرد است که در آن نیازها ، اقدامات ، افکار او با یکدیگر هماهنگ هستند. یعنی اعمال با افکار منافات ندارند ، اما افکار با اعمال منافات ندارند. یک فرد احساس اعتماد به نفس ، هماهنگ ، موفق ، به نوعی آرامش می کند. هنگامی که افکار فرد مورد سوء استفاده عاطفی قرار می گیرد ، نیازهای او تهدید می شود و مورد تردید و انتقاد قرار می گیرد. یعنی بین آنچه یک زن در مورد خودش فکر می کند و شریک زندگی اش در مورد او اختلاف نظر جدی وجود دارد. چگونه این اتفاق می افتد؟ همسر خانه را تمیز می کند ، به عنوان مثال ، جاروبرقی می کشد. شوهر ناراضی به او می گوید: "شما اشتباه می کنید ، یا مرا اذیت می کنید ، به مکان دیگری بروید ، یا شما علاوه بر این بیشتر و نمی توانید کاری انجام دهید …". همه این عبارات قربانی را دلسرد می کند و باعث می شود از طرف دیگر به خود نگاه کند و شک کند که او کار درستی را انجام می دهد و خوب است. خوب ، بدخواه در این مورد به او می گوید ، اما شریکش ، شخص مورد علاقه اش ، این را به او می گوید. بنابراین ، یک زن شروع به باور او می کند ، و نه ایده های خود را در مورد خود ، او به طور فزاینده ای با این افکار روبرو می شود که او اشتباه می کند ، او اشتباه می کند ، و این اوست که باید همه چیز را برطرف کند.

چنین افکاری یک زن را به دام می اندازد ، که در زیر توضیح داده خواهد شد.

دام 1. فردا متفاوت خواهد بود. قربانی اغلب فکر می کند که روز بعد "او آرام می شود ، این کار را متوقف می کند ، همه چیز به سمت بهتر تغییر می کند …". این خودفریبی است. علاوه بر این ، هرچه عشق کمتر و تهدیدهای بیشتری برای سلامتی قربانی دریافت شود ، او بیشتر امیدوار است که فردا همه چیز تغییر کند.

دام 2. رفتار کنید و سپس شریک زندگی من تغییر خواهد کرد. قربانی فکر می کند که با نشان دادن نمونه ای از رفتار مثال زدنی ، صحیح و رفتار محترمانه ، شریک زندگی همه چیز را تغییر داده و درک می کند. متجاوز در این زمان چه فکر می کند؟ او تنها با هر رفتار صحیح یک زن متقاعد می شود که روشهای خشن او نتیجه می دهد. شخصی که به دیروز خود و دیروز خود یعنی تسلط ، کنترل ، تسلیم دست یافته است ، هر روز بعد نیز به همان شیوه به هدف خود می رسد. بنابراین ، فردا همانند امروز خواهد بود.

دام 3. شاید این چیزی در من اشتباه باشد ، من خودم را اصلاح خواهم کرد و عزیزم خوشحال خواهد شد. اگر زنی چنین افکاری داشته باشد ، این بدان معناست که شوهرش قبلاً موفق شده است مسئولیت او را در قبال همه اعمال ، اعمال و حتی خلق و خوی خود القا کند.بنابراین ، او فکر می کند که اگر تمام اشتباهات را تصحیح کند و در نتیجه نشان دهد که چقدر عاشق شریک زندگی خود است ، همه چیز تغییر خواهد کرد. این یک تقلب است ، زیرا شریک او ، به عنوان یک سوء استفاده کننده احساسی ، هرگز از رفتار قربانی خود خوشحال نخواهد شد.

دام 4. شما باید با او صحبت کنید و سپس همه چیز درست می شود. زنی که در دام این خشونت افتاده فکر می کند باید با شریک زندگی خود صحبت کند تا او را در مورد بهترین آرزوهایش متقاعد کند. او همچنین معتقد است وقتی متوجه شد که او با تمام وجود دوستش دارد و از او قدردانی می کند و آماده انجام هر کاری برای او است ، رفتار او تغییر کرده و او خوب می شود. این یک تصور غلط بزرگ است. برعکس ، چنین افکاری ثمری نخواهد داشت و زن و متجاوز را سالها در کنار هم نگه می دارد ، بدون اینکه فرصت قطع این رابطه وجود داشته باشد.

مشکل 5. شما نمی توانید دردی را که شریک زندگی من برایم ایجاد می کند نشان دهید. زن فکر می کند: "اگر شما درد دارید ، پس شما یک قربانی هستید." زیرا در پشت سکوت خود ، او احساسات واقعی را پنهان می کند و شریک در این زمان فکر می کند که اینطور باید باشد ، همه چیز مرتب است. سپس به فرد سوء استفاده کننده چراغ سبز داده می شود تا بارها و بارها درد ایجاد کند.

دام 6. من باید با این مسئله کنار بیایم. انواع مختلفی از این دام وجود دارد: "من باید به چنین رفتاری عادت کنم" ، "من فقط لیاقت این رفتار را دارم" ، "این بهترین چیزی است که من می توانم سزاوار آن باشم" و دیگران. یک شریک می تواند یک زن را متقاعد کند که رفتار او را جدی می گیرد ، او بیش از حد احساسی است و تسلیم این اعتقاد می شود. اما در واقعیت ، هر دو شریک باید با یکدیگر با احترام رفتار کنند.

پس از خواندن این 6 تله ، این س arال مطرح می شود: "با این کار چه باید کرد؟ چگونه در خود پیدا کنیم قدرت و پشتیبانی از یک رابطه مخرب دور شوید؟ " چندین دستورالعمل وجود دارد.

  1. این رابطه را بشناسید. بسیاری از زنان تا آخرین بار اعتقاد ندارند که چنین اتفاقی می تواند برای آنها بیفتد و چنین فردی زیر یک سقف با آنها قرار دارد ، یک دستکار بی رحمانه ، یک خودخواه و یک تجاوزگر احساسی.
  2. دیگر امیدوار نباشید شریک زندگی شما تغییر کند. اگر در کل تاریخ رابطه شما چنین اتفاقی نیفتاده است و هیچ یک از روشهای (تله) بالا کار نکرده است ، فردا و در یک سال نیز این اتفاق نمی افتد.
  3. تمام تلاش ها برای بازسازی شریک خود را کنار بگذارید. سوء استفاده کنندگان احساسی به طور کلی تغییر نمی کنند. آنها عادت دارند به هدف خود برسند فقط در راههایی که در دسترس آنهاست ، دیگران را نمی شناسند. تلاش شما برای تغییر دیگری نتیجه خوبی نخواهد داشت.
  4. یک دفتر خاطرات داشته باشید. در آنجا شما همه چیزهایی را که مجرم به شما می گوید یادداشت می کنید و موقعیت های به وجود آمده را تجزیه و تحلیل می کنید. این به شما کمک می کند تا در حین این رابطه به صحبت های او پاسخ سازنده تری بدهید.
  5. کنار آمدن با این وضعیت به تنهایی بسیار دشوار است. بنابراین ، از حمایت خانواده و دوستان خود ، افرادی که به آنها اعتماد دارید ، می توانید در مورد درد خود برای آنها بگویید و در تلاش برای خروج از چنین رابطه ای ، شما را حمایت خواهند کرد.
  6. مراقب خودتان باشید ، نه فقط گروه حمایتی. با یک چیز دلپذیر (ماساژ ، مانیکور ، خرید لباس جدید) ، نحوه تنفس صحیح در شرایط استرس زا را یاد بگیرید ، در یک باشگاه سرگرمی ثبت نام کنید ، با یک دوست قرار ملاقات بگذارید ، به تئاتر بروید. این امر برای بالا بردن عزت نفس ، تغییر ، آرامش ، یافتن منابع در چیزهای کوچک دلپذیر ضروری است تا بادی دوم را برای غلبه بر مشکلات باز کند.
  7. از نظر شریک خود از نظر مالی مستقل باشید. ترک رابطه و آزاد شدن هنگامی که تحت مراقبت کامل شوهر خود هستید بسیار دشوار است. اگر قبلاً کار نکرده اید ، کار کنید.
  8. قبول کنید که همیشه حق انتخاب دارید - بروید یا بمانید. و انتخاب شما بستگی به تصمیماتی که شریک شما اتخاذ می کند ، مهم نیست که چگونه شما را دستکاری می کند ، بر ترحم فشار می آورد یا برعکس تهدید می کند.
  9. درک کنید که واقعاً چه نوع رابطه ای را می خواهید. شریک زندگی شما چگونه باید باشد و چگونه باید با شما رفتار کرد؟ این ویژگی ها را بنویسید.
  10. برای آموزش حفاظت از مرزهای شخصی ثبت نام کنید.برای شما مهم است که بیاموزید چگونه از نظر احساسی ، جسمی و روحی از خود محافظت کنید. برای رهایی از خشونت ، لازم است شریک زندگی شما مرزهای شخصیتی شما را بشناسد. شاید ، در شکل گیری مرزها ، مجبور شوید شریک خود را از نظر فیزیکی جدا کنید (در صورت امکان برای مدتی از او دور شوید).
  11. روابط سوءاستفاده عاطفی را نمی توان یکبار برای همیشه در یک روز پایان داد. در این شرایط ، کمک یک روانشناس یا روان درمانگر خوب مهم است. خوشحال می شوم در حل این مشکل به شما کمک کنم!

توصیه شده: