2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
- چرا ، با بالا رفتن از روی میز و پریدن از روی آن ، می توانید به یک واقعیت جایگزین حرکت کنید؟
- شما می گویید نقض ممنوعیت ها. از این گذشته ، آنها سر میز کار می کنند یا غذا می خورند ، لگد زدن به آن بی فایده است …
- از جمله ، اما نه فقط این. شما می توانید نه به شیوه وحشیانه ، بلکه با پریدن از روی مدفوع به واقعیت متناوب بروید. یا بدون پرش به جایی ، از خط خیالی جدا کننده عادی از واقعیت دیگر عبور کنید. یا حتی در خارج هیچ کاری انجام ندهید ، با خوشحالی فریاد بزنید: "من ملکه خرگوش هستم!" و voila: شما قبلاً آنجا هستید! و در آنجا فقط قوانین جدید شما در حال اجرا هستند ، که در آنها هر چقدر که می خواهید بداهه پردازی می کنید.
امروز با خبرنگار تلویزیونی ناتالیا چودینووا صحبت کردم ، که علاقه مند بود چرا بسیاری از مردم هنوز مراسم احمقانه و خنده دار سیمرون را انجام می دهند و بسیاری از آنها موفق به "تقلب" می شوند. (بر اساس نتایج این گفتگو ، یک کلیپ کوتاه در RTS در برنامه "صبح خاکسیا" در 25 سپتامبر تماشا کنید. و در اینجا ، در حالی که من به خاطر می آورم که آنها در مورد چه چیزی صحبت می کردند ، اینجا افکار من است).
جهت "سیمرون" وجود دارد ، به عنوان تسلط بر تنظیم خود ، تناسخ و نابودی تفکر کلیشه ای. این بر اساس مشارکت تخیل و چشم انداز مثبت است. اگرچه من طرفدار روندهای مثبت در روانشناسی نیستم ، که پیشنهاد می کند همه چیز را به طور مثبت مشاهده کنم ، اما تکنیک های غیرعلمی سیمورون ، که برای من باطنی تلقی می شود ، فقط توجیه شده و کاملاً با یک پرکردگی روانی-اجتماعی رو به رو شده است. اگر مکانیسم این تکنیک ها را جدا کنید ، هیچ چیز غیرعلمی و باطنی در آنها وجود ندارد. (به عنوان مثال ، همه دارای یک منطقه ارزش آیینی هستند - این یکی از هشت مکان اصلی حوزه ارزش و نیاز افراد است. در سطح کهن الگویی ، ما نیاز به انجام مناسک را پذیرفته ایم و در سطح اجتماعی از آن حمایت می کنیم درخواست های اجتماعی تغییر می کند ، شکل مناسک تغییر می کند و محتوا تقریباً یکسان است). من فقط یک روانشناس عملی نیستم ، به عنوان یک دانشمند تحقیقاتی ، روی یک پایان نامه کار می کنم ، در زمینه ایجاد پروژه های کمک هزینه ، یک مدرسه خاص را گذراندم و می توانم یک روش را از یک عمل شارلاتان متمایز کنم. در سیمرون یک مفهوم وجود دارد ، مشکل نویسندگان این است که بسیار انتزاعی است ، مانند ماسه از بین انگشتان شما خرد می شود و این فناوری کاملاً به زبان علمی آشکار می شود. بله ، سیمرون یک علم نیست ، نه روانشناسی است و نه روان درمانی. کتابهای مربوط به سیمرون اغلب تحت عنوان "روانشناسی عامه" قرار می گیرند که خود گویای این مطلب است. این یک تمرین است ، ترکیبی از تکنیک های روانشناختی ، و از این رو هرگز کار نمی کند. من اصرار ندارم که خوددرمانی روانشناختی داشته باشم و از همه بیماریها "توسط سیمرون" تحت درمان قرار بگیرم. من پیشنهاد می کنم بازی کنید ، در نهایت بیرون بیاورید ، کودک داخلی خود را تهویه کنید (طبق تجزیه و تحلیل معاملاتی E. Berne ، یکی از سه حالت نفسانی ما).
- خوب ، در راه رفتن روی آهن روی اولین برف ، اختراع مانتراهای خود و ریختن رنگ قرمز لباس زیر بر روی آباژور هیچ باطنی وجود ندارد ، اما علم محکمی است؟ - گفتگوی من خشمگین است.
- بله ، محاسبه کل. این انتظار که یک مراسم جدید و غیر معمول ، شاید پوچ از پاشنه تا بالای سر ، باعث راه اندازی مجدد سیستم در ما شود ، سیستم فیلتر قدیمی را که در آن تعداد زیادی "باید" ، "باید" وجود داشته باشد ، برای مدتی برطرف کند. ، "باید" ، به عقب نگاه کنید "مردم چه فکر خواهند کرد" و صداهای "منطق اشیا". همه اینها را در یک کلمه می توان در تفکر کلیشه ای ترکیب کرد که نمی تواند از محدودیت خود فراتر رود.
- آیا واقعاً فایده ای از این تقلب ها ندارد؟
- برای یک فرد کافی و دارای سلامت روانی ، تکنیک های سیمرون می تواند مفید باشد. از این گذشته ، هرگز برای گذر از کلیشه ها ، نگرش ها و تعصبات که نقش محدود کننده ای برای شهود و تخیل ما دارند ، دیر نیست. همه اینها در یک روش بسیار سبک و بازیگوش اتفاق می افتد ، موقعیت را خنثی می کند و نتیجه مثبت را جبران می کند.با استفاده از اصطلاحات سیمرون ، سحر و جادو در حالت سر به فلک کشیدن اتفاق می افتد ، هنگامی که ما سرگرم می شویم ، شادی ، از احساس خوشایند فرصت گرفته تا سرخوشی. یک سیمرون مبتدی می تواند چندین مراسم آماده و توصیف شده را انجام دهد ، و یک فرد پیشرفته می تواند هر روز خود را اختراع و اجرا کند. فضیلت تکنیک های سیمرون آزادی و خلاقیت است. سیمرون نه تنها در جهت تحقق خواسته ها بلکه در حل مشکلات نیز کار می کند. گاهی اوقات تغییر نام کافی است - هنگامی که ما از منظری کاملاً غیر استاندارد و گاه مبهم به مشکل نگاه می کنیم و آن را مجدداً تنظیم می کنیم. این نگرش ما را نسبت به وضعیت تغییر می دهد ، از نظر استرس از مقیاس خارج می شود و ما در حال حاضر قادر به دیدن منابع واقعی برای خروج از موقعیت هستیم. اکنون ، به عنوان یک روانشناس عملی ، این را می گویم ، اما سیمرونیان آن را به گونه ای دیگر به پایان می رساندند: "… و جهان ما را در کوتاه ترین مسیر برای حل مشکل ، یا حتی خود آن را از بین می برد!"
- آیا خطری از این تکنیک ها وجود دارد؟
- هر مدالی دو طرف دارد و یک برتری نیز دارد:) من برای افراد سالم و کافی هیچ خطری نمی بینم ، آنها آنقدر جادو نمی کنند که در راه رسیدن به اهداف ، قدم های خاصی را متوقف کنند ، همه جذب آیین های سیمرون می شوند. برعکس ، بازیگوشی سیمرون فقط خلاقیت ، پتانسیل آنها را نشان می دهد ، یعنی به درک خود کمک می کند. به طور طبیعی ، برای افرادی که دارای تیپ شخصیتی وابسته هستند ، این خطر وجود دارد که در تغییر تمرکز از اهداف به روند جادویی گیر کنند. برای افرادی که به اعتیاد به دیاتزی مبتلا هستند (مستعد گیر افتادن ، برآوردن نیازها از راه دور و غیره) ، نه تنها سیمرون یک فرقه ، بلکه هر چیزی خواهد بود. و به اندازه کافی شبه روانشناسان با آموزش رشد شخصی ، از جمله به گفته سیمرون ، وجود دارند. در چنین مواردی ، من همیشه پیشنهاد می کنم که ابتدا در دریای اطلاعات حرکت کنید ، و سپس نظر خود را اعلام کنید ، و علاوه بر این ، مبالغ زیادی را در ازای "جادو" به جایی ارجاع دهید.
من سیمرون را شبیه ساز تخیل و تخیل و تفکر متفاوت می نامم ، و همه اینها به انعطاف پذیری کمک می کند و "تخم مرغ های خود را در یک سبد الگوریتم ها و به طور کلی" قرار ندهید.
- پس سیمرون برای همه مناسب است؟
- نه واقعا. اگرچه به حالت خودی درونی ما در کودک متکی است ، حتی اگر هر یک از ما مرحله آگاهی یک کودک اسطوره ای را پشت سر گذاشته باشیم ، با اعتقاد به معجزه ، در برخی از افراد آگاهی و اتاق زیر شیروانی آن چنان مملو از جزم اندیشی ، شکاکیت و موارد دیگر است. ایسم ها »که بداهه ها نمی توانند از آن عبور کنند. این بدان معناست که این زمان برای افرادی نیست که دارای طرح های ذهنی خاصی هستند. من افرادی را نمی شناسم که با رویارویی با تجربیات جدید ، با تکنیک های سیمرون آشنا شده اند و حداقل ، لذت و بار مثبت زیادی دریافت نکرده اند. به هر حال ، وقتی بازی می کنیم و خلق می کنیم خوشحال می شویم.
در خاتمه ، من به نقل از هنرمندان بزرگی که دوستشان دارم ، اشاره می کنم.
"هر چیزی که می توانید تصور کنید واقعی است." پابلو پیکاسو
همچنین یک تنوع وجود دارد: "آنچه را که می توانید تصور کنید ، می توانید ایجاد کنید."
تکنیک های سیمرون به بازگرداندن تألیف زندگی به خودمان ، به کسانی که به دلایلی فراموش کرده اند ظاهر خارجی بازتاب داخلی است ، به کسانی که می خواهند رنگهای روشن را به زندگی وارد کنند و نمی دانند از کجا شروع کنند ، و برای این آنها برای من مانند آن هستند و شما؟
آنا مانتیکووا ، از تفسیر برنامه تلویزیونی "صبح خاکسیا" در کانال RTS.
توصیه شده:
به خودتان این فرصت را بدهید که زندگی خود را تغییر دهید
یکی از لحظات سخت در کار این است که افراد به خود این فرصت را نمی دهند که از آسیب ها و مشکلات خود فرار کنند. به نظر می رسد آنها سر کار آمده اند ، اما پیشرفت کمی وجود دارد. همه ما دور بوته قدم می زنیم. افرادی هستند که برای تصمیم گیری در مورد هیچ جا نمی روند ، زیرا هیچ چیز نمی تواند تصمیم بگیرد.
چرا نمی توانید "افکار خود را تغییر دهید"؟
"هر یک از ایالت ها یک فکر است. ایالت را دوست ندارید؟ - فکر خود را تغییر دهید "(مامان آمو) تصمیم گرفتم دو مورد از دلایل احتمالی شکست را به سرعت و "برای مدت طولانی" (متوجه شدم ، انجام دادم و تغییر وضعیت ادامه دارد) در تغییر افکار بنویسم.
ELK را در خود بکشید یا چگونه تفکر خود را تغییر دهید تا زندگی شما تغییر کند
من معمولاً مقالات آموزنده و تحلیلی می نویسم ، اما امروز می خواهم افکار خود را به اشتراک بگذارم و شما را به بحث دعوت کنم. در طول سال جاری ، من هزاران مقاله "شکایت نکنید ، متشکرم!" و صادقانه بگویم ، من از این بابت بسیار عصبانی هستم.
چه چیزی در زندگی شما تغییر ناپذیر است و چه چیزی را می توانید تغییر دهید؟
مشکل این است که ما اغلب یکی را با دیگری اشتباه می گیریم و آنچه را که انتخاب می کنیم بدیهی می دانیم و سعی می کنیم آنچه خارج از کنترل ما است را تغییر دهیم. ضرب المثل معروف درباره حکمت برای اینکه بتوانیم یکی را از دیگری متمایز کنیم بیش از هر زمان دیگری مرتبط است.
چرا نگرش خود را نسبت به پول تغییر دهید؟
پول بخش مهمی از زندگی ماست. ما فقط در این دنیا برای پول زندگی نمی کنیم. اما آنها به ما کمک می کنند تا درهای مهمی را باز کنیم - آموزش ، پزشکی ، دارایی ، پروژه های تجاری ، کیفیت زندگی دیگر. اگر در تایگا زندگی می کردیم ، سیستم مختصات متفاوتی داشتیم ، مشکلات دیگر را حل می کردیم و حتی ممنوعیت های کلی نیز متفاوت بود.