دستکاری دستکاری

تصویری: دستکاری دستکاری

تصویری: دستکاری دستکاری
تصویری: 14 علامت دستکاری روانی که اکثر مردم از دست می دهند 2024, ممکن است
دستکاری دستکاری
دستکاری دستکاری
Anonim

"من روانشناسی می کنم!" اخیراً بسیاری از افراد به روانشناسی علاقه دارند. من اغلب می شنوم: "من در روانشناسی مشغول هستم." برای من اینطور به نظر می رسد که فردی دو مقاله در زمینه پزشکی خوانده ، به پزشک مراجعه کرده یا در کلینیک جراحی کرده است ، گفته است: "من در زمینه پزشکی مشغول هستم." یا مسافر مکرر هوایی: "من هواپیما انجام می دهم." پس از گذراندن چند دوره آموزشی در مورد رشد شخصی ، مشاوره با روانشناسان ، خواندن فروید و یونگ ، بسیاری از مردم می گویند: "من روانشناسی انجام می دهم." و این اعتقاد در صلاحیت روانشناختی آنها به آنها نوعی حق درونی می دهد که همه افراد پشت سر هم و هرکسی که دست به دست شود را "شفا" دهند.

وقتی فردی تلاش می کند تا آگاهی خود را توسعه دهد و تصمیم بگیرد تحت درمان شخصی خود قرار گیرد ، فوق العاده است. او به مطب روانشناس می آید ، در حالی که از ناتوانی خود غرق شده است ، می خواهد چیزی را در زندگی تغییر دهد و راه طولانی روان درمانی را آغاز می کند. یک فرد می آموزد که معلوم می شود او تمام عمر خود را در خشونت روانی گذرانده است ، در تمام طول زندگی اش کسی بر اساس احساس گناه ، شرم و ترس از دست دادن او را دستکاری کرده است. او شروع به درک همه اینها می کند ، و موجی از خشم بر کسانی که این کار را انجام داده اند ، در نزدیکانش که انتقاد ، کاهش ارزش ، تهدید ، ارعاب ، سرزنش ، تحقیر ، تمسخر می کنند ، افزایش می یابد - همه اینها دستکاری های روانی مبتنی بر شرم ، گناه است و ترس مرد سرش را محکم می گیرد: «خدای من! چگونه می توانم این اجازه را بدهم؟!"

و همه چیز خوب خواهد بود: در این مرحله ، آسیب متوجه می شود و شما می توانید مسئولیت زندگی خود را به این شکل بر عهده بگیرید ، اما با عصبانیت از دستکاری کنندگان چه باید کرد؟ و چنین شخصی ، پس از چندین ماه مراجعه به روانشناس ، به خانه می آید ، جایی که هیچ کس با روح یا گوش نمی داند که قوانین تغییر کرده است ، که یک عضو از نظر روانشناسی پیشرفته در حال حاضر "همه چیز را می بیند ، همه چیز را می داند ، همه چیز را می شنود و می فهمد همه چیز را می توان رمزگشایی کرد "، و او همچنین برخی کلمات زننده و ترسناک را از جایی به خانه آورد:" این دستکاری است ، تو من را دستکاری می کنی "،" این یک تفسیر است "،" این کاهش ارزش است "،" این یک سرزنش است. " خانواده شوکه شده اند! در غیر این صورت ، به عنوان یک فرد نزدیک وارد "فرقه" شد. در آنجا او "توسط روانشناس شستشوی مغزی شد" ، و به طور کلی همه اینها تقصیر روانشناس است ، این تنها چیزی است که او "فقط به دلیل پول" اعضای آرام و صبور خانواده ما را دستکاری می کند. " و يكي از اعضاي خانواده كه اصطلاحات "ضرب و شتم" را از هوايت خوانده است ، در حال حاضر بر روي كساني است كه رنج كشيده است. هیچ کس جرم را لغو نکرد

و اکنون جو خانه گرم می شود: هر چه به او بگویید ، او همه چیز را پشت سر هم پاسخ می دهد: "این دستکاری است ، من را دستکاری نکن." هنگامی که برای مدت طولانی درد می کند ، شما ارواح این درد را در همه جا مشاهده می کنید ، حتی در جایی که آنها نیستند. این نوعی انتقام از قربانی به حلقه نزدیک او است. و سلاح تلافی جویانه علیه دستکاری کنندگان نزدیک "روانشناسی" می شود - "من در روانشناسی مشغول هستم." اما روانشناسی جنگیدن در رینگ نیست. در واقع ، در واقع ، وقتی شخصی به دیگری می گوید: "تو داری من را دستکاری می کنی" ، خواه شایسته باشد یا نه ، این قبلاً دستکاری بر اساس احساس گناه و شرم است. دستکاری در دستکاری چنین است.

اگر می فهمید که در حال دستکاری هستید یا به نظر می رسد که در حال دستکاری هستید (در نهایت ، ممکن است فقط در هنگام گیجی ، وقتی از چیزی می ترسید یا چیزی را دوست ندارید به نظر برسد) ، سعی کنید شما را متهم به دستکاری در پاسخ می کنند ، اما احساسات خود را در این شرایط بشناسید و در مورد آنها به فردی که مخاطب او است بگویید. گناه ، خشم ، ترس ، شرم؟ … اما مشکل اصلی این است که برای بسیاری از مردم ریاضیات بالاتر این است که به زبان احساسات صحبت کنند ، مسلح شدن با اصطلاحات روانشناختی ، در کوچکترین ناراحتی ، "مشت زدن" آسان تر است. حریف در پاسخ ، ذهن و دانش خود را در زمینه روانشناسی نشان می دهد ، اما در واقع از او بالاتر رفته است. به هر حال ، وقتی می گویید "دارید دستکاری می کنید" ، تبدیل به یک چشم عالی بینا می شوید.و گفتگو کار نمی کند ، زیرا در پاسخ شما "من دستکاری نمی کنم ، فقط …" را می شنوید. تمام انرژی حریف صرف دفاع و پرتاب سنگ به داخل باغ شما می شود. این امر خانواده را در باتلاق دستکاری فرو می برد.

از این گذشته ، اگر احساس کرده اید یا فکر کرده اید که در حال دستکاری هستید ، می توانید متفاوت صحبت کنید. به عنوان مثال ، "من از شنیدن این متنفرم ، بیایید متوقف شویم." یا "من در حال حاضر احساس ناراحتی یا شرمندگی یا گناه می کنم ، لطفاً متوقف شوید و از من بپرسید که چگونه می توانم اکنون کمک کنم؟" یا اگر واقعاً فشار را احساس می کنید ، به جای "شما در حال دستکاری هستید" فقط "نه" را بگویید. اما احساس گناه و ترس خود شما را از انجام این کار باز می دارد و به جای "نه" و "توقف" ، اتهام "شما دستکاری می کنید" در پاسخ به نظر می رسد.

چرا من بر کلمه "به نظر می رسید که آنها دستکاری شده اند" تأکید می کنم ، زیرا اگر شما بارها در زندگی خود دستکاری شده اید ، ممکن است هر بار که احساس گناه می کنید و می ترسید که در حال دستکاری هستید به نظر شما برسد. مکانیسم به اصطلاح ترومای فرافکنی. اما اینها احساسات شما هستند و هیچ کس مسئول آنها نیست ، شما آنها را دارید و این مواد شما برای کار روی خودتان است.

و چگونه می توان فهمید که دستکاری واقعی است؟ دستکاری همیشه خشونتی است که شخص دیگری بر شما اعمال می کند تا شما را مجبور کند هرطور که می خواهد انجام دهید ، یعنی برای به دست آوردن نوعی منفعت ، چه مادی و چه روانی. و دستکاری ها اغلب مانند فشار با کمک سرزنش ، انتقاد ، ارعاب ، کاهش ارزش ، تهدید ، باج خواهی به نظر می رسند. ساده ترین و واضح ترین فرمول دستکاری: "اگر شما نیستید … من …".

آیا اختلاف دستکاری است؟ تنها در صورتی که برای تحمیل نظر خود به شما ، شخصی به شکل سرزنش ، انتقاد ، کاهش ارزش یا ارعاب به خشونت روی آورد. در پشت هدف تحمیل نظر ، منیت مظلوم پنهان شده است. اما بسیاری از مردم هر گونه اختلاف را به عنوان حمله به دیدگاه خود تلقی می کنند و برای آنها این در حال حاضر سیگنالی برای دفاع است. اختلافات طولانی بی معنی است ، پذیرفتن دو نظر متفاوت و توقف آسان تر است. در مشاجره ها ، افراد گاهی اوقات برای به رسمیت شناختن ، حق با مسئول بودن ، یعنی کسب قدرت ، به خشونت و دستکاری روی می آورند. این یکی از اهداف نامحسوس دستکاری کننده است.

هرگز نگویید: "شما دستکاری می کنید" - همچنین دستکاری مبتنی بر احساس گناه و شرم است ، که در بیشتر موارد به هدف نمی رسد. افرادی هستند که فقط زبان دستکاری را می شنوند ، فقط می توان با آنها به این زبان صحبت کرد. نکته اصلی در تماس این است که از خود آگاه باشید ، و دیگری را تجزیه و تحلیل نکنید.

توصیه شده: