2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
نه ، ما در مورد اتحاد جماهیر شوروی صحبت نمی کنیم ، که در آن ، همانطور که می دانید ، هیچ رابطه جنسی وجود نداشت. در زندگی هر یک از ما گاه به گاه چنین دوره ای "شوروی" می آید. به دلایل مختلف: در حال حاضر شریکی وجود ندارد ، رابطه پیش نمی رود ، وقفه ای رخ داده و ارتباط متوقف شده است. این اتفاق می افتد که این قسمت از زندگی کاملاً آگاهانه پر نمی شود.
شخصی چنین وضعیتی را دردناک تجربه می کند ، کسی فلسفی. در هر صورت ، برخی ناراحتی ها از ناتوانی در تحقق بخشیدن به خود در حوزه صمیمی قطعاً وجود دارد. چگونه می توان زندگی شخصی خود را بهبود بخشید؟ فقط با حل مشکل مجموعه روابط با دیگران ، نزدیک شدن آگاهانه به انتخاب شریک احتمالی.
به هر حال ، روابط گاه به گاه احساس تنهایی حادتری را ایجاد می کند. رابطه جنسی با یک فرد مورد علاقه ، احساسات و رضایت مطلوب را به ارمغان نمی آورد. و علاوه بر این ، عوارض جانبی مانند بارداری ناخواسته ، عفونت های مختلف امکان پذیر است. احتمال زیادی برای ابتلا به انواع بیماری ها از طریق رابطه جنسی بی پروا وجود دارد.
از سوی دیگر ، همیشه نمی توان به طور مصنوعی خود را مهار کرد ، به ویژه در سنین پایین. سپس مشکلات یک برنامه کاملاً روانشناختی آغاز می شود: دوست نداشتن ، کینه از شریک ، احساسات شکست خورده. در نتیجه رویکرد ارتباط با یک فرد ، و تعامل با هدف ارضای خواسته های جنسی ، افسردگی ایجاد می شود.
یکی دیگر از جنبه های تنهایی اجباری ، نارضایتی از ظاهر شخص است. شاید این دیدگاه کاملاً فردی شما باشد ، اما چنین موقعیت غیر سازنده ای می تواند زندگی شما را به طور قابل توجهی خراب کند.
به من اعتماد کنید ، دوست شما اغلب نسبت به این که شما سلولیت دارید یا نه بی تفاوت است. اگر ارتباط شما بر اساس اعتماد متقابل ، علاقه است ، اگر فردی خودکفا هستید ، می خواهید با شما ارتباط برقرار کنید. و در نتیجه این - داشتن رابطه جنسی.
بنابراین ، در طول پرهیز داوطلبانه یا اجباری از زندگی صمیمی ، منطقی است که در مورد خودآگاهی فکر کنید. شاید - برای کار بر روی ظاهر خود ، شکل. این به شما فرصتی می دهد تا با شخصی واقعاً دوست داشتنی و مورد نظر ملاقات کنید ، و حوزه ای صمیمی از زندگی خود را ایجاد کنید.
توصیه شده:
وقتی دیالوگ وجود ندارد ، ما گم می شویم: مصاحبه با آلفرد لنگل
آلفرد لانگل در بین روانشناسان و روان درمانگران روسی نامی شناخته شده است. او غالباً همزمان با ویکتور فرانکل ، یکی دیگر از مشهورتر ، به صورت همزمان صحبت می شود. لنگل به عنوان پیرو ایدئولوژیکی خود جدل خود را با مکاتب روانشناسی عمیق و روانکاوی ادامه می دهد و نوع روان درمانی خود را - تجزیه و تحلیل وجودی - توسعه می دهد.
ما فقط وقتی ارتباط خود را با دیگران قطع می کنیم تغییر می کنیم. هیچ تجربه ای در ارتباط با خود وجود ندارد
تماس حضوری به این دلیل بسیار ارزشمند است که در آن شخص به تجربه دسترسی پیدا می کند و برای جریان آزاد پدیده ها و برداشت های جدید باز است. با این حال ، جذب در او اتفاق نمی افتد. همانطور که قبلاً در کار قبلی اشاره کرده بودم] ، با تجزیه و تحلیل دیدگاه های فلسفی مارتین بوبر ، یک تجربه جدید توسط فردی به دست می آید که او تماس خود را ترک می کند.
جایی که گناه وجود دارد ، جایی برای مسئولیت وجود ندارد
اتفاق می افتد که من به ضرب المثل خشن نگاه می کنم "آنها آب را به جرم می رسانند". این زمانی است که برخی رنج می برند و مسئولیت این کار بر عهده دیگران است. اینجا کمین چیست. تا زمانی که شخص به فایده رنج خود پی نبرد ، امیدی نیست که از آن رهایی یابد.
وقتی میل و نیرو وجود ندارد چه باید کرد؟
انرژی درونی فرد به طرق مختلف خود را نشان می دهد. اغلب مواردی وجود دارد که افراد می گویند قدرت یا میل انجام کاری را ندارند. به نظر می رسید چند وقت پیش همه چیز خوب بود ، و سپس همه چیز تغییر کرد. تنبلی ظاهر شد ، خرابکاری از خود شروع شد ، و اکنون این فرد دیگر قادر به انجام هیچ کاری نیست و علاوه بر این ، کوچکترین تمایلی ندارد.
کمک یاد بگیرید یا وقتی خروجی وجود ندارد
یکی از روانشناسان آمریکایی ، مارتین سلیگمن ، آزمایش رفتاری را با سگ ها انجام داد. افراد حساس و تأثیرپذیر - لطفاً بیشتر نخوانید! این آزمایش شامل این واقعیت است که تعداد مشخصی از سگها به دو گروه تقسیم شده و در محوطه های مختلف قرار می گیرند.