2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
ما در جامعه ای زندگی می کنیم و ارتباطات بخش مهمی از زندگی ما است. با این حال ، ما اغلب طوری با یکدیگر تعامل داریم که گویی نقش های خاصی را بازی می کنیم که رابطه را خراب می کند. استفان کارپمن ، متخصص در زمینه تجزیه و تحلیل معاملات ، این نقش ها را شناسایی کرده و آنها را نام می برد: نجات دهنده ، تعقیب کننده ، قربانی. وی تعاملی را که در آن این سه نقش اساساً دستکاری کننده نمایش داده می شود ، مثلث نمایشی نامید.
مثال عملی
حوا بیست و پنج ساله است ، ازدواج کرده است. زن جوان می گوید که نگران است "نتواند زندگی خود را ادامه دهد". در جلسه قبلی ما مشخص شد که حوا در یک مثلث چشمگیر است. نقش "مورد علاقه" او است امدادگر از نقش امدادگر ، او دائماً در زندگی خویشاوندان ، دوستان ، آشنایان و حتی غریبه ها شرکت می کند. در تمام مدت او به کسی کمک می کند: با اعمال ، توصیه ها ، پول ، پس از آنکه می بیند تلاش های او ناموفق است ، حوا احساس می کند یک قربانی … علاوه بر این ، برخی "نجات یافتگان" او را به دلیل این واقعیت که: "او به اندازه کافی کمک نکرده است" ، "نه آنطور که می خواستند" و غیره سرزنش می کنند. حوا عصبانی می شود و وارد نقش می شود تعقیب کننده. دختر واقعاً می خواهد از مثلث خارج شود.
- ایو ، من به شما پیشنهاد می کنم سه نقش را از مثلث نمایشی بکشید: تعقیب کننده ، نجات دهنده و قربانی. نظر شما در مورد این ایده چیست؟ - بله ، نقاشی می کنم ، به خودم علاقه دارم.
قربانی یک ابر است ، شکل مشخصی ندارد ، گریه می کند که همه به او بدهکار هستند ، اما هیچ کس کاری نمی کند. - آیا ابر همیشه ابر بوده است؟ - نه ، روزگاری مرد بود. این شخص در تمام زندگی خود کاری انجام داده است به این امید که پاداشی به او بدهند. اما ، آنها آن را ندادند. به تدریج ، شخص شکل خود را از دست داد و به یک ابر تبدیل شد. او معتقد است که "همه به او مدیون هستند". - این کلمات را از کی شنیدید: "همه به من مدیون هستند"؟
- تعقیب کننده و قربانی چگونه با هم تعامل دارند؟ - قربانی آزار و اذیت را تحریک می کند ، گریه می کند که "همه چیز درست نیست". - قربانی متجاوز را به چه اقداماتی تحریک می کند؟ - برای پرخاشگری ، برای او پرخاشگری یک روش معمول برای جلب توجه است.
- آزارگر می خواهد قربانی او را اذیت نکند ، و در زندگی او دخالت نکند ، "شما نمی توانید با اشک از اندوه جلوگیری کنید". او از اشک متنفر است ، عصبانی می شود: "ما باید کاری کنیم که اوضاع بهتر شود." اسلحه در دستان اوست تا اجازه ندهید او به او نزدیک شود ، و قربانی را دور کند. معلوم می شود وقتی من در نقش قربانی هستم ، رفتار مادرم را تکرار می کنم. و وقتی من در نقش متجاوز - پدر هستم. - من فکر می کنم که والدین شما نقش های دیگری از مثلث دراماتیک داشتند. به عنوان مثال ، چگونه بعد از طلاق ، مادر با پدر ارتباط برقرار می کند؟ - او نمی تواند او را تحمل کند ، او انواع و اقسام چیزهای زننده را در مورد پدرش می گوید. - نظر شما چیست ، مامان از چه نقشی این کار را انجام می دهد؟ - از نقش تعقیب کننده. - پدر چگونه رفتار می کند؟ - او بهانه می آورد. مانند یک قربانی رفتار می کند. یا ، به عنوان مثال ، مادرم می خواست برای برادرش امدادگر شود. او با شرایط بردگی وام گرفت تا بتواند در موسسه تحصیل کند. اما ، او قصد ورود به این موسسه را نداشت ، او علایق کاملاً متفاوتی دارد. در نتیجه ، او دو ماه درس خواند و حضور در کلاس ها را متوقف کرد. معلوم شد که مادرم چیزی برای بازپرداخت وام ندارد. در نتیجه ، من و شوهرم هزینه مادرم را می پردازیم. من و شوهرم قربانی شدیم. - الان در مورد مادرت چه احساسی داری؟ - تحریک وحشی من درک می کنم که من در حال تبدیل شدن به یک تعقیب کننده نسبت به او هستم. - ایو ، درباره امدادگر به ما بگو. - او ، مانند یک تیتان ، زمین را در بالای سر خود دارد ، مسئول وضعیت احساسی همه مردم روی زمین است.
- مردم با مشکلات به سراغ او می آیند ، او به همه کمک می کند. این باعث می شود او احساس قابل توجهی کند. - و اگر کمک نکرده بودی؟ چه اتفاقی برای او می افتد؟ - نقش نجات دهنده به عنوان یک پوسته نجات دهنده زندگی. بدون او ، او نمی داند چه باید بکند. - ایوا ، وانمود کن که نجات دهنده ای هستی که کشیدی ، کوسن مبل را روی سرت نگه دار ، انگار اینجا سرزمینی با مردم است.
- نامناسب. - میخوای چیکار کنی؟ - من می خواهم بالش را پایین بیاورم. (کاهش می یابد). - الان شما چه احساسی دارید؟ - خیلی بهتر. اما این یک بالش سبک است.نگه داشتن زمین یک بار غیرممکن است. - به نظر شما چه چیزی هر سه نقش را متحد می کند؟ - (با تعجب) آنها با امتناع از مسئولیت خود و زندگی خود متحد می شوند. قربانی هیچ مسئولیتی در قبال هیچکس ندارد و نجات دهنده و تعقیب کننده به دنبال این هستند که مسئولیت دیگران را بر عهده بگیرند ، اما نه خودشان. - چگونه می توانید از مثلث خارج شوید؟ - معلوم می شود که اگر مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید ، می توانید خارج شوید. - بله و فقط در تمام زندگی من هر شخص مسئول است فقط برای خودش ، اگر به اندازه کافی بزرگ و توانا باشد. موافق؟ - برای من آسان است که با جمله اول موافق باشم. با این واقعیت که من مسئول خودم هستم. و با آنچه من پاسخ می دهم سخت تر است فقط برای خودم. زیرا از کودکی عادت کرده ام که مسئول روابط والدینم ، در برابر برادرم باشم. مسئولیت شما در قبال دیگران یک توهم است. هر کس تصمیمات خود را می گیرد. بنابراین ، او مسئول او است. به عنوان مثال ، والدین شما با وجود تمام تلاش شما برای حفظ ازدواج خود طلاق گرفتند. طلاق یک مسئولیت است از هر از طرف والدین تصمیم وام مادرم بود. این مسئولیت اوست. این وظیفه برادر است که دانشگاه را ترک کند. اکنون شما و شوهرتان تصمیم گرفته اید که وام مادر خود را پرداخت کنید ، پرداخت بدهی به عهده شما است. وقتی متوجه می شوید که اقدامات شما انتخاب شما است ، در مورد مادر خود چه احساسی دارید؟ - خشم از بین می رود. پرداخت وام برای مادرم واقعاً انتخاب من است. از شوهرم تشکر می کنم که در این امر از من حمایت کرد. من موافقم که هر کس مسئول زندگی خود است ، در برابر انتخابهایی که ما دائماً انجام می دهیم. تغییر باورهایی که از کودکی به آنها عادت کرده ام ، بسیار دشوار است.
توصیه شده:
اعتیاد را تحسین کنید یا چگونه هر روز از خودتان ستایش کنید
باور کنید ، میل به جلب رضایت دیگران کاملاً طبیعی است. ستایش یک راه فوق العاده برای جلب یا نشان دادن رضایت است. اما اگر ناگهان متوجه شدید که بدون آن نمی توانید به طور عادی زندگی کنید ، این عدم تعادل است که برای مدت طولانی مداخله می کند. ما می خواهیم دوست داشته شویم ، مورد ستایش قرار بگیریم و به عنوان الگو قرار بگیریم.
ابتدا خودتان را از خودتان پر کنید
وقتی شخصی چیزی برای دادن ندارد ، بر این اساس ، نمی تواند خلق کند . و برای دادن چیزی ، به ترتیب ، باید آن را داشته باشید. اگر شخصی چیزی برای ارائه نداشته باشد ، اگر درونش پر نشده و خالی باشد ، چگونه می تواند خلاقیت ایجاد کند؟ به هر حال ، این امر به همان اندازه برای خلاقیت و حوزه روابط و همچنین هر نوع تعامل و ارتباط قابل اجرا است.
تاریخ اول: قوانین تاریخ اول از روانشناس خانواده
اولین قرار: وقتی نوبت به اولین قرارها در طول آموزش یا سخنرانی های عمومی می رسد ، معمولاً پنج سوال متداول مطرح می شود: - آیا نوشیدن الکل در اولین قرارها درست است؟ - چقدر می توان برای یک دختر هزینه کرد؟ / یک مرد باید در چه سطحی هزینه کند؟ - زمان مناسب برای شروع رابطه جنسی کی است؟ - آیا باید بهتر / بدتر از آنچه هستید به نظر برسید؟ - آیا باید از یک شریک رابطه احتمالی در مورد زندگی او سوال کنید یا نه؟ آیا باید حقیقت را در مورد خودم بگویم؟ از دیدگاه روانشناس ، پاسخ
به چیزی فکر کنید ، یا خود را خنثی کنید
آیا با مفهومی مانند "تصمیم خودم را گرفتم" ، "خودم را خراب کردم" آشنایی دارید؟ همانطور که ترس چشمان درشتی دارد ، جهل نیز خیالی خشن دارد. ذهن ما همیشه وضوح و شفافیت می خواهد. اگر او این را دریافت نکند یا س questionsالات باقی بماند یا روشن شدن شرایط به زمان نیاز داشته باشد ، تخیلات ما این شکاف ها را پر می کند.
آنچه درباره خودم فکر می کنم با آنچه دیگران درباره من فکر می کنند برابر نیست
اخیراً ، من با این واقعیت روبرو شده ام که مردم باید نقاط قوت ، مزایا ، ارزشها و دستاوردهای خود را بنویسند. بسیاری گم می شوند و در مورد خود به شیوه ای استاندارد صحبت می کنند و احساس می شود که از رزومه پاسخ می گیرند. و علاوه بر حوزه کار ، ما هنوز در حوزه های مختلف زندگی هستیم.