2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
برای برخی ، ستایش و دوست داشتن خود یک عمل کاملاً طبیعی است که اغلب با لذت انجام می دهند ، در حالی که دیگران برعکس ، از چنین نگرشی نسبت به خود اجتناب می کنند. آنها تمایل دارند بیشتر اوقات خود را سرزنش و تنبیه کنند. درعین حال ، همه واقعاً می خواهند خوشحال باشند ، در حالی که چشم از یکی - در حال حاضر - این وضعیت آنها در زمان حال است. به هر حال ، اگر منطقی استدلال کنید ، گذشته دیگر وجود ندارد و آینده هنوز وجود ندارد. و فقط در حال حاضر و دقیقاً این حالت وجود دارد ، یعنی هیچ حالت دیگری وجود ندارد. یعنی تا حد زیادی آینده را تعیین می کند.
در زندگی ، افراد از تجربیات و ایده های خود در مورد زندگی استفاده می کنند ، اما این کار را با تأثیر متفاوتی انجام می دهند. گاهی اوقات ، نگرش نسبت به اشتباهات گذشته برای برخی از آنها به عنوان حماقت برای زندگی بعدی تبدیل می شود ، مانعی برای دستیابی به نتایج مثبت و خوشایند. تلاش برای درک آنچه اتفاق افتاده است ، که در ابتدا هدف داشت ، برای درک اینکه شخص در کجا اشتباه کرده است ، اغلب به این واقعیت منجر می شود که افراد شروع به خودآزمایی می کنند. و از آنجا که همه ما با روحیه انتقاد از خود و شرمندگی پرورش یافته ایم ، برای برخی ، "اطلاع رسانی پروازهای خود" به فرآیند تحقیر خود تبدیل می شود. یک ویژگی جالب این است که مردم بیشتر به محکومیت تمایل دارند تا حمایت ، نگرش نسبت به خود نیز از این قاعده مستثنی نیست. قضاوت در مورد خود می تواند در طول زمان بسیار طولانی باشد ، شگفت آور است که گاهی اوقات مردم آنقدر از این امر غافل می شوند که فراموش می کنند حداقل کاری برای تغییر وضعیت خود انجام دهند. خود این روند و احساساتی که فرد در همان زمان تجربه می کند ، هیچ چیز مفیدی برای او به ارمغان نمی آورد. اما ، همانطور که همیشه می گویم ، انسان موجودی بسیار خلاق است و خود را اختراع می کند و متقاعد می کند که هرچه بیشتر رنج می برد ، سریعتر و کیفی تر وضعیت به نفع او تغییر خواهد کرد. (کسی به سرنوشت ، خدا ، قدرتهای بالاتر ، که به آنها نزدیکتر است اشاره می کند).
گزینه دیگر زمانی است که شخص برعکس مطمئن باشد که فقط خود او و هیچ کس دیگر مقصر همه رویدادهای منفی و ناخوشایند نیست. چنین افرادی بیشتر از دیگران تمایل دارند خود را به حالتهای افسردگی برسانند ، که متعاقباً نمی توانند به تنهایی از آن خارج شوند. اشتیاق آنها برای تظاهر به خود با این واقعیت توضیح داده می شود که آنها تلاش می کنند تا حد امکان جزئیات اشتباه خود را درک کنند. غالباً آنها به جز خودشان به عوامل تأثیرگذار واقعی توجه نمی کنند. این افراد بر این باورند که 100٪ بر زندگی خود در برخی موارد 50-60٪ کنترل دارند. در حقیقت ، ما می توانیم زندگی خود را تا آنجا که مغزمان تکامل یافته کنترل و تحت تأثیر قرار دهیم. دانشمندان به طور متوسط به رقمی بین 5-7 درصد استناد می کنند. نتیجه گیری در اینجا آشکار است.
یک گزینه رایج دیگر. وقتی فردی در نگرانی ها و وضعیت نامطلوب خود در مورد مشکلات ، شروع به جستجوی علت در جهان اطراف خود می کند. احساس خطرناکی از کینه نسبت به کل جهان بوجود می آید. مفهوم عدالت ، علاوه بر این ، تنها در رابطه با خود و البته انتقال گناه ظاهر می شود. این موقعیت ربطی به عشق به خود ندارد. این شبیه رفتار یک فرد بسیار مست است که ادعا می کند که خود نوشیده نشده است ، اما مشروب به او ریخته شده است.
به نظر من ، چنین تحریف هایی در درون نگری و تجربیات ناخوشایند در افراد با عادت توجه اول از همه به بد و کمتر به خوبی همراه است. اما ارزش دارد که کمی زاویه دید را تغییر دهیم و سعی نکنیم نه تنها علت وقوع ، این یا آن رویداد ناخوشایند را درک کنیم ، بلکه آنچه آن و عواقب آن می تواند در آینده به من بیاموزد ، در این صورت مدت و شدت تجربیات به میزان قابل توجهی نزول کردن. باید درک کرد که یک رویداد مربوط به تغییر آن در گذشته نیست. اگر این (تغییر زاویه دید) به تنهایی دشوار است ، می توانید با یک متخصص تماس بگیرید. مهم است که به خاطر بسپارید که همراه با مسئولیت ، فرد حق دارد اشتباه کند. و پذیرش خود در زمان حال یکی از پایه های عشق به خود است.
با شادی زندگی کنید!
آنتون چرنیخ.
توصیه شده:
درباره مازوخیست ها ، معتادان و عشق به خود
برای یک مازوخیست بسیار مهم است که چنین مواردی را برای روابط انتخاب کند تا او (او) غیرقابل دسترسی باشد ، بنابراین مشکلات ایجاد می شود - "ما نمی توانیم با هم باشیم!" وضعیت … خوب و امثال آن ، رنج بردن … مازوخیست نیازی به رابطه ندارد - برای اینکه آسان ، ساده و قابل درک باشد.
درباره عشق .. درباره روابط .. درباره ارتباط
عشق به معنای کامل کلمه را تنها می توان در نظر گرفت که به نظر می رسد تجسم ایده آل آن است - یعنی ارتباط با شخص دیگری ، به شرط اینکه تمامیت "من" شخص حفظ شود. همه اشکال دیگر جذب عشق نابالغ هستند ، می توان آنها را رابطه همزیستی ، یعنی رابطه همزیستی نامید.
چرا عشق درد دارد؟ درباره شهوت ، اشتیاق ، هورمون ها و عشق
نویسنده: لیندا بلر ما به این فکر کرده ایم که عشق یک احساس فوق العاده است ، در این مقاله به شما خواهم گفت که چرا این کاملا درست نیست. موافقت کنید که وقتی به عشق فکر می کنیم ، شام با شمع ، شراب و گل رز ، پیاده روی در ماه و موسیقی عاشقانه را تصور می کنیم.
انواع عشق و تفاوت آنها: اشتیاق ، عاشق شدن ، اعتیاد به عشق ، عشق مطلق و بالغ
عشق … واژه ای آشنا از کودکی. همه می فهمند که وقتی شما را دوست دارند ، این خوب است ، اما وقتی از محرومیت محروم می شوید ، این بد است. فقط هرکس به روش خود آن را درک می کند. غالباً این کلمه برای اشاره به چیزی استفاده می شود که معلوم می شود نه کاملاً عاشق است و نه اصلا دوست ندارد.
❤ ؛ قدرت عشق ❤ ؛ تمام اهداف عشق خود را از روانشناس خانواده دریابید
قدرت عشق. این حقیقت که عشق یکی از قوی ترین احساسات است نیازی به بیان خاص ندارد. اما بیایید به یک س completelyال کاملاً منطقی پاسخ دهیم: "چرا به او چنین نیروی مقاومت ناپذیری داده می شود ، قربانی آن دیر یا زود هریک از ما می شود؟" استدلال کلی: