2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
وبلاگ های ویدئویی ابزاری ایده آل برای القای انواع افکار و الگوهای رفتاری هستند. با کمک چنین پیشنهادی ، می توانید نگرش های موجود خود را متزلزل کنید ، اگر به طور سیستماتیک ویدئوهایی را تماشا می کنید که قطره قطره قطره ای از ایده آل های شما زیر سال می رود ، مورد تمسخر قرار می گیرد ، ارزش خود را از دست می دهد.
پیشنهاد می تواند هدایت کننده باشد ، هنگامی که ایده ای از یک پیشنهاد دهنده به صورت دسته بندی می شود ، مانند بدیهیاتی که باید باور کرد ، یا غیرمستقیم ، به عنوان مثال ، در قالب یک گفتگوی سقراطی ، هنگامی که اعتقاد شما زیر سوال می رود و از شما خواسته می شود برخی از دلایل آن سود.
نمونه ای از پیشنهادات راهنما:
"هیچ خدایی وجود ندارد. این همه ثمره تفکر جادویی است و مسیح به سادگی از اسکیزوفرنی رنج می برد ، که بینش ها و گفتگوهای او با خدا مرتبط بود."
چندی پیش ، یک مشتری ویدئویی از یک روانپزشک که مسیح را با این بیماری تشخیص داده بود ، برایم پرتاب کرد.
در گفتگوی سقراطی که دارای ویژگی پیشنهاد غیرمستقیم است ، زنجیره سوالات به گونه ای ساخته شده است که فرد حداقل 3 بار به س yesال "بله" پاسخ می دهد ، سپس به راحتی نگرشی را که قبلاً غیرقابل قبول می دانست درک می کند. برای خودش.
نمونه ای از پیشنهاد غیر مستقیم:
- سقراط ، هر دروغی شیطانی است!
- به من بگو ، آیا این اتفاق می افتد که یک کودک بیمار است ، اما نمی خواهد داروی تلخ را بخورد؟
- بله کاملا.
- آیا این اتفاق می افتد که والدین او فریب خورده و از این دارو به شکل غذا یا نوشیدنی استفاده کنند؟
- البته این اتفاق می افتد.
- یعنی چنین فریبی به نجات جان کودک کمک می کند؟
- بله شاید.
"و آیا این دروغ به کسی آسیب نمی رساند؟"
- البته که نه.
- در این صورت آیا چنین فریبکاری شر محسوب می شود؟
- نه
- پس آیا می توان هر دروغی را شر مطلق دانست؟
- معلوم می شود که نه همه.
یکبار مشتری ای نزد من آمد که قصد داشت از شوهرش طلاق بگیرد. پس از تماشای یک وبلاگ ویدئویی از یک روانشناس ، او شروع به شرمساری از همسر خود کرد و او را سرکش خواند و از زندگی با او شرمنده شد ، زیرا در اینستاگرام عکس های واضحی از زندگی غنی خارجی شخص دیگری دیدم.
مردم به تصاویر زیبا ، عکس های صحنه ای اعتقاد دارند ، اما نمی دانند زندگی شیء مورد حسادت آنها "پشت صحنه" چگونه است. اغلب ، وقتی شخصی از کیفیت زندگی خود ناراضی است ، نمای زیبایی را به عنوان توهم رفاه و موفقیت خود ایجاد می کند.
در واقعیتهای خودشیفتگی مدرن ، مرسوم است که "خودنمایی کنید" ، خود را به کسی نشان دهید که نیستید.
این پانسمان پنجره فرد را بسیار عصبی می کند و او را مجبور می کند از تماس ها اجتناب کند ، زیرا دنیای توهمی او در شبکه های اجتماعی با وضعیت واقعی امور مطابقت ندارد. در یک مرد جوان ، این ناامیدی منجر به اختلال تجزیه ای شد: برای دوره هایی او صادقانه معتقد بود که یک میلیونر است ، مجموعه ای از اتومبیل های گران قیمت دارد ، در مسابقات خیابانی مشغول است و در سانفرانسیسکو زندگی می کند ، و گاهی اوقات با والدین فقیر خود در چلیابینسک ملاقات می کند..
پیشنهاد می تواند هم هدف سازنده ای را دنبال کند (افزایش عزت نفس ، هماهنگی با رفاه ، القای نگرش های تأییدکننده زندگی ، کمک به ایجاد هماهنگی در خانواده و غیره) و هم مخرب (القای پیچیدگی ها ، تخریب ارزش های اساسی ، خانواده).
بنابراین ، به عنوان مثال ، اگر به مصرف کننده محتوای تلویزیونی ویدئوهای زیبایی نشان داده شود که طبیعی بودن آن زیباست: سلولیت ، چین و چروک و لبخند ناقص ، و اینکه چگونه زنان بالای 50 سال با اشکال ناقص به مردان جوان علاقه نشان می دهند ، در نهایت این نقص به پایان می رسد اگر چیزی زیبا نباشد هنجار تلقی می شود.
در نسخه دیگری ، می توان یک ویدیو را برای مصرف کننده پخش کرد ، که می گوید زن بالای 50 سال پیرزن وحشتناکی است که بوی گل شب پر می دهد.
هنگامی که فرقه ای از سینه های سیلیکونی ، لب ها ، موسیقی پاپ وجود داشت … با مشاهده روندهای مدرن ، متوجه می شوم که این مد در حال از بین رفتن است و حتی در هالیوود ، هنرمندان شروع به ترجیح دادن به طبیعیات می کنند: آنها دیگر پنهان و روتوش چین و چروک ها را ندارند ، بیشتر زنان با فرم های غیر استاندارد و غیره
البته ، هر وبلاگ نویس ویدئویی نمی تواند چیزی را به ما القا کند.
به عنوان یک قاعده ، این پیشنهاد بر افرادی تأثیر می گذارد که پیشنهاد کننده (شخصی که پیشنهاد را ارائه می دهد) از اختیاراتی برخوردار است.
اگر شخصی به نظر ما ناخوشایند ، دافعه ، ناچیز باشد ، ما از سخنان او انتقاد می کنیم ، بعید است که تسلیم پیشنهاد شویم.
به همین دلیل منطقی است که تحت درمان با روانشناسی باشید که دوستش دارید و از قدرت برخوردار است.
و البته ، برای اینکه نگرش جدیدی در آگاهی شما وارد شود ، باید نوعی استدلال داشته باشد ، حداقل آن استدلالی که شما آماده ایم که در آن باور کنید.
همچنین افرادی که در اضطراب هستند ، در شرایط استرس زا ، از آینده می ترسند ، دارای ارزشهای شخصی ناپایداری هستند که می توان به راحتی آنها را متقاعد کرد ، تحت تأثیر قرار گرفت و از نظر احساسی متزلزل است و به راحتی قابل پیشنهاد هستند.
توصیه شده:
دستکاری کنندگان در خانواده داستان دختری که "بسیار دوست" مادر در حال مرگ در حال مرگ است
مامان! من نمی توانم همیشه با تو زندگی کنم! بالاخره من تحصیلات عالی گرفتم ، دیپلم قرمز دارم! من دعوت شده ام تا در بهترین موسسه در زمینه آموزش کار کنم! - ناتاشا به مادرش فریاد زد. بیش از یک ساعت است که او و مادرش در حال بحث در مورد این موضوع هستند که او تصمیم گرفته است به مسکو برود و همه چیز برای او آماده است.
حقیقت برهنه در مورد زندگی وبلاگ نویسان آیا وبلاگ نویس بودن آسان است؟ انتظار در مقابل واقعیت
اگر هنوز به معجزه اعتقاد دارید و این واقعیت که می توانید بدون انجام هیچ کاری میلیون ها درآمد کسب کنید ، قطعاً باید زندگی وبلاگ نویسان را "بهتر" بشناسید. وبلاگ نویسان و افراد موفق واقعاً چگونه زندگی می کنند؟ امروزه شبکه های اجتماعی مملو از موفقیت هایی است ، اما تعداد کمی از مردم در مورد واقعیت صحبت می کنند.
یک وبلاگ نویس ویدیویی باید از چه ویژگی های شخصیتی خلاص شود؟
چگونه می توان یک وبلاگ نویس موفق شد؟ چه چیزی بر سر راه خواهد آمد ، چه چیزی باید کار شود؟ سعی نکنید همه کارها را بی نقص انجام دهید ، از شر باورهای کمال گرا خلاص شوید. ضبط یک قطعه کوتاه ویدئویی 200-300 بار بیش از حد است. وبلاگ نویسان تازه کار با زحمت هر عبارت را کار می کنند ، اما واقعیت این است که شبکه های اجتماعی هر ثانیه در حال تغییر هستند.
پیشنهاد پذیری
مردم قوانین و مقرراتی را ارائه کرده اند که شما باید کاری را انجام دهید و به این شیوه زندگی کنید ، پول را به عنوان یک واحد ارزش ، معادل همه چیز در زمان ما ، ارائه کرده اند ، اهداف و برنامه ای از زندگی ارائه کرده اند ، که شما باید درس بخوانید ، ازدواج کنید ، بچه دار شوید ، تا آنجا که ممکن است درآمد کسب کنید و کالاهای مادی بخرید.
چه کسی مقصر است که رابطه در حال فروپاشی است
اغلب ، هنگام صحبت در مورد رابطه بین زن و مرد ، افراد به این معنی هستند که چه نوع تجربه ای در این زمینه دارند و همیشه بر مفید بودن آن تمرکز نمی کنند. امروز می خواهم چند نکته را در نظر بگیرم که در بیشتر موارد یا رابطه را خراب می کند ، یا آن را برای هر دو طرف کاملاً غیرقابل تحمل می کند.