چیزی که به روانشناسان درباره گونه شناسی شخصیت ها دانش می دهد

فهرست مطالب:

تصویری: چیزی که به روانشناسان درباره گونه شناسی شخصیت ها دانش می دهد

تصویری: چیزی که به روانشناسان درباره گونه شناسی شخصیت ها دانش می دهد
تصویری: ۸ چیزی که شخصیت شما رو از لحاظ روانشناسی لو میده ! 2024, ممکن است
چیزی که به روانشناسان درباره گونه شناسی شخصیت ها دانش می دهد
چیزی که به روانشناسان درباره گونه شناسی شخصیت ها دانش می دهد
Anonim

در آغاز شکل گیری روانشناسی به عنوان یک علم و روان درمانی به عنوان یک عمل خاص ، توجه زیادی به موضوع شخصیت و مزاج پرداخت.

امروزه این جنبه های مطالعه روان انسان به پس زمینه رفته است ، احتمالاً چندان موجه نیست ، زیرا در روانشناسی بیش از حد بر مفاهیم حدسی و بازتاب تجربیات بنا شده است ، و ایده شخصیت شناسی به ما می دهد ، هر چند متزلزل ، اما متکی به برخی از مبانی بیولوژیکی ، طبیعی است.

شخصیت همان چیزی است که طبیعت به فرد هدیه می دهد

شخصیت یا خلق و خوی یک فرد همان اصل طبیعی است که در اساس روان انسان نهفته است و از بدو تولد به او داده می شود. از نظر ماهیت ، ممکن است کودک شبیه والدین خود نباشد ، اما از نظر خلق و خوی بسیار نزدیک به خویشاوندان قدیمی تر است ، بنابراین می توان گفت که شخصیت یک شخص فقط از پدر و مادر به ارث نمی رسد ، بلکه بازی ژن های دو نفر است. خطوط اجدادی روی کودک متقاطع است.

شخصیت مجموعه ای از ویژگی های روانشناختی خاص (ویژگی های شخصیتی) است که دائماً در رفتار و ارتباط فرد با افراد دیگر و همچنین در نحوه تفکر و ارتباط او با جهان به طور کلی آشکار می شود.

احتمالاً صحبت درباره شخصیت بد یا خوب اشتباه است ، شخصیت یک هدیه خاص است که شخص می تواند از آن به شیوه های مختلف استفاده کند. بنابراین توانایی واکنش سریع می تواند به حالت عصبی تبدیل شود یا به او اجازه دهد که ورزشکار یا شطرنج باز سریع بازی کند.

می توان گفت که شخصیت بستر بیولوژیکی است که بر اساس آن شخصیت فرد رشد می کند. شخصیت ، همانطور که بود ، ویژگی های خاصی را تعیین می کند ، جهت هایی برای رشد شخصیت فرد. این ویژگی ها را می توان تقویت یا تضعیف کرد ، به نحوی متعادل شد یا با دیگر ویژگی های شخصیتی هماهنگ شد ، اما خلاص شدن از آنها تقریباً غیرممکن است. ویژگیهای شخصیتی ذاتی به این شکل یا شکل دیگر در طول زندگی شخص ظاهر می شود.

شخصیت و شخصیت

شخصیت یک شروع طبیعی است ، شخصیت چیزی است که بر اساس شخصیت شکل می گیرد ، اما تحت تأثیر جامعه و قبل از هر چیز محیط خانوادگی کودک است.

لازم به ذکر است که گاهی اوقات نه تنها عوامل اجتماعی ، بلکه عوامل فرهنگی نیز می توانند بر شکل گیری شخصیت تأثیر بگذارند. بنابراین برخی از کودکان ممکن است تحت تأثیر نوعی افسانه ، داستان ، کارتون یا شاید فقط نوعی تصویر فرهنگی یا قهرمان فرهنگی قرار گیرند.

در ابتدا ، شخصیت کودک ممکن است شبیه والدین نباشد ، اما از آنجا که مادر و پدر معمولاً تأثیر بسیار قوی بر فرزندان خود دارند ، کودک برخی از ویژگی های والدین را کپی می کند ، یعنی آنها را در سطح اجتماعی به دست می آورد. به نظر می رسد که در فرایند ارتباط و تعامل با والدین الگوهای خاصی از رفتار ، واکنش های احساسی و حتی ویژگی های مدیریت حوزه احساسی را جذب می کند. چنین ویژگی های شخصیتی جذب شده در فرایند ارتباط با افراد دیگر را می توان "ثانویه" نامید ، آنها معمولاً تغییرپذیرتر و تنظیم آنها آسان تر است.

صداقت شخصیت ها و شخصیت های متضاد

هر گونه شناسی از شخصیت ها مشروط است. این توسط مفهوم و شبکه مفهومی مورد استفاده توسط اجتماعات خاصی از روانشناسان تعیین می شود. وقتی این مفاهیم رواج یافت ، در دسترس عموم قرار می گیرد. این ، به نوبه خود ، منجر به این واقعیت می شود که مردم شروع به جستجو و طبیعتاً یافتن نمایندگان یک نوع شخصیت دیگر در اطراف خود می کنند.با این حال ، در عمل ، "انواع خالص" بسیار نادر هستند ، معمولاً بسیاری از موارد ذاتی و حین زندگی به دست می آیند - "ویژگی های شخصیت ثانویه" در شخصیت یک شخص مخلوط می شود.

و با این وجود ، در برخی موارد می توان نوعی از ویژگی های غالب را تشخیص داد ، که زیر بنای این یا آن روانگردان در گونه شناسی شخصیت ها است. در برخی موارد ، اصطلاحاً "شخصیت های متضاد" یا "انواع دوقطبی" وجود دارد. یعنی در شخصیت یک فرد مجموعه ای از ویژگی های مشخصه دو نوع شخصیت متفاوت و گاه متضاد وجود دارد.

تا حدودی ، گونه شناسی شخصیت ها یک "اپتیک فکری" خاص است که به روانشناس اجازه می دهد تا به سرعت ایده های لازم برای کار با یک فرد را در مورد ساختار روان خود بدست آورد. مردم عادی می توانند از این "عینک های مفهومی" استفاده کنند ، اگر می خواهند یاد بگیرند که بفهمند از شخصی با این یا آن نوع شخصیت چه انتظاری دارند. اما در عین حال ، نباید فراموش کرد که با استفاده از گونه شناسی شخصیت ها ، شما فقط مجموعه ای از ویژگی های روانی خاصی را مشاهده می کنید ، اما شخصیت یک شخص را مشاهده نمی کنید.

تأکید بر شخصیت

هنگام تعیین سایکوتایپ افراد ، آنها اغلب در مورد برجسته سازی شخصیت صحبت می کنند. این اصطلاح در زندگی روزمره روانشناسان زمانی ظاهر شد که این فرضیه مطرح شد که بیماریهای روانپزشکی موجود تجلی شدید برخی از انواع خاص شخصیت ها هستند. یعنی فرض بر این است که در مواردی که ویژگی های خاصی از شخصیت یک فرد بیش از حد هیپرتروفی یا بیش از حد تقویت می شود ، این منجر به بی ثباتی روان او می شود ، یعنی به شکل گیری و توسعه اختلالات روانی می انجامد. بر اساس این مفروضات در آغاز قرن بیستم ، تعدادی از روانپزشکان و روان درمانگران در مورد "برجسته سازی اسکیزوئید شخصیت" ، در مورد "صرع" ، "روانگردان" ، "هیستریک" و غیره صحبت کردند.

فرض بر این بود که یکی از دلایل ظهور بیماری های روانی ، تظاهرات معمول زندگی روانی است که به میزان بیش از حد تقویت می شود ، یا برخی از اختلالات دیگر در عملکردهای ذهنی ، که تعادل آنها به طور معمول می تواند در یک شخصیت خاص ظاهر شود. شخصیت ، و اگر این تعادل به هم بخورد ، منجر به اختلالات روانی می شود …

و با این وجود ، وقتی صحبت از تأکید بر شخصیت می شود ، به این معنی است که ما با یک فرد کاملاً عادی سروکار داریم ، فقط در روان او برخی از ویژگی های شخصیتی غالب است که به ما اجازه می دهد بگوییم که او نماینده برخی از روانگردانهای نسبتاً خالص است.. بنابراین ، اگر ما در مورد "اسکیزوئیدها" یا "هیستریک" صحبت می کنیم ، این بدان معناست که ما با افراد عادی سالم از نظر روانی سروکار داریم ، اما دارای مجموعه ای از ویژگی های شخصیتی و بر این اساس ، یک الگوی شخصیتی خاص هستیم.

مزاج و شخصیت

اغلب واژه "مزاج" به عنوان مترادف "شخصیت" استفاده می شود ، و دلایلی برای این وجود دارد. می توان گفت که مزاج یک ویژگی پویای شخصیت است ، یعنی نشان دهنده قدرت و شدت تجلی ویژگی های خاصی در آن است. خلق و خو را می توان در قدرت و سرعت واکنش های خاص ، در پایداری و سکون این واکنش ها یا در تزلزل و تغییرپذیری آنها بیان کرد.

  • به عنوان مثال ، هنگام توصیف افرادی که دارای ویژگی های صرع هستند ، اغلب گفته می شود که آنها دارای "ویسکوزیته" یا بی تحرکی واکنشهای عصبی و روحی و همچنین تجربیات و حتی افکار هستند.
  • افرادی که دارای ویژگی های شخصیتی روانی هستند ، عصبانیت ، اشتیاق و در عین حال آرامش سریع را نشان می دهند.

بنابراین ، با توجه به خلق و خوی یک فرد ، می توانیم در مورد قدرت و ثبات واکنش ها و تجربیات فرد ، در مورد شدت آنها و همچنین در مورد اینرسی و ویسکوزیته یا برعکس ، در مورد تغییرپذیری و بی ثباتی صحبت کنیم.افرادی هستند که قادر به تحمل بارهای طولانی و زیاد هستند ، و کسانی هستند که قادر به تلاش سریع و کوتاه هستند ، و افرادی هستند که می توانند با انرژی کم کار کنند و به لطف ثبات و توانایی تمرکز نیروهای خود به نتیجه برسند.

آگاهی از گونه شناسی شخصیت ها به روانشناسان چه می دهد؟

اگر بخواهیم به س formالی که در عنوان این پاراگراف تدوین شده است ، پاسخی کوتاه دهیم ، می توانیم بگوییم که داشتن انواع مختلف شخصیت ها به روانشناس اجازه می دهد تا سریع تشخیص دهد یا ویژگی های روانی فردی را که به او مراجعه کرده است ، شناسایی کند..

همانطور که در بالا ذکر شد ، شخصیت چیزی است که طبیعتاً به فرد داده می شود و ویژگی های خاص شخصیتی به هر میزان در رفتار او در طول زندگی خود را نشان می دهد. و شخصیت یک فرد بر اساس این "بستر بیولوژیکی" شکل می گیرد ، کمی دگرگون می شود - این ویژگی های شخصیتی که در ابتدا داده شده را تیز یا صاف می کند.

در بسیاری از موارد ، نوع شخصیت یک فرد را می توان در اولین دقایق اولیه ارتباط با او به اندازه کافی سریع تعیین کرد. و شخصیت یک فرد ، و همچنین برخی از ویژگی های شخصیتی او ، هنگام انجام آزمایش های فرافکنی به خوبی آشکار می شود. تعلق به یک روانگردان به ندرت نشان دهنده مشکلات یا پیچیدگی های خاصی است که یک فرد دارد ، اما این دانش به ما امکان می دهد فرضیه های قابل قبولی در مورد این که این مجموعه ها در چه زمینه هایی و در چه سطحی از روان قرار دارند و در کجا باید جستجو کرد ، ارائه دهیم. به این معنا که ایده شخصیت یک فرد جهت های روشنی را برای جستجو تعیین می کند.

تا حد زیادی ، شخصیت یک فرد در ویژگیهای رابطه او با جهان ، با مردم ، با جامعه و فرهنگ ، و همچنین با زندگی ذهنی خود - با آن جهان درونی ، که اغلب به عنوان مترادف استفاده می شود ، آشکار می شود. کلمه "روان"

افرادی هستند که بیشتر به جهت اجتماعی هستند ، دیگران "روابط صمیمی" را ترجیح می دهند و در ارتباطات بسیار گزینشی هستند - تا آنجا که ممکن است زندگی تنها را ترجیح دهند تا برخورد با افرادی که با آنها بیگانه هستند.

افرادی که دارای پیکربندی خاصی از شخصیت هستند مستعد توسعه "روان هیپرتروفی" هستند و کل جهان اطراف خود را فقط به شکل بازتاب آن در "جهان درونی" خود درک می کنند. برخی دیگر از روان به عنوان یک راننده آماتور به موتور ماشین خود یاد می کنند و ترجیح می دهند هرگز زیر کاپوت نگاه نکنند ، با این فرض که روان چیزی طبیعی است که برای استفاده به او داده می شود. برای چنین افرادی ، عقلانیت مهم است نه تجربیات ، برای آنها اصلی ترین چیز در جهان راهبردهای منطقی زندگی و عقل سلیم است و احساسات و احساسات تنها چیزی هستند که به تنظیم "قوانین راه" که توسط عقل تعیین شده است کمک می کند.

افراد با انواع مختلف شخصیت به شرایط خاص زندگی و استرس روانی واکنش متفاوتی نشان می دهند. علاوه بر این ، برای افرادی که دارای یک روان پریشی هستند ، موقعیت هایی که ممکن است برای دیگران کاملاً ناچیز به نظر برسد ، مهم یا آسیب زا هستند.

به عنوان مثال ، فردی که دارای شخصیت هیستریک است ، می تواند وضعیت تحریم را بسیار شدید تجربه کند و یک اسکیزوئید حتی متوجه این عدم توجه به شخص خود نمی شود.

بسیاری از آسیب های روانی کودکان با ویژگی های ارتباط کودک با والدین ارتباط دارد. و شایان ذکر است که اغلب آسیب های موضعی و درگیری های طولانی مدت که تأثیر مأیوس کننده ای بر شخصیت در حال رشد کودک دارد ، با این واقعیت همراه است که والدین این واقعیت را درک نمی کنند که فرزندشان دارای شخصیت متفاوتی است. آنها سعی می کنند پسر یا دختر خود را به یک "فرد عادی" تبدیل کنند ، یعنی به همان شخصی که خودشان هستند ، در نتیجه منجر به بی ثباتی شدید روان او شده و فرصت را برای اجرای روشهای اجتماعی شدن مشخصه روان گردان او قائل می شوند.

نمونه هایی از تعامل ناکافی با کودکان اسکیزوئید در مقاله آورده شده است ، من ویژگی های آسیب های دوران کودکی در افرادی که دارای انواع دیگری از تأکید بر شخصیت هستند را در مقالات بعدی شرح خواهم داد …

……………

می توان گفت که کودکان با انواع مختلف شخصیت به رویکردها و تاکتیک های مختلف آموزشی نیاز دارند. الگوی شخصیت یک فرد و ساختار روان او هماهنگ تر خواهد بود ، هرچه والدین او با افشای ویژگی های غالب شخصیت کودک و همچنین تعادل آنها با دقت بیشتری رفتار کنند.

خوب ، و بر این اساس ، برای یک روانشناس ، هنگام کار با مشتری ، ارزش توجه به ویژگی های روانگردان او را دارد. در برخی موارد ، برای کار با یک نفر ، ارزش استفاده از مجموعه خاصی از تکنیک های روانشناختی و برای کار با شخص دیگر - سایر روش های روان درمانی است.

توصیه شده: