2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
به طور کلی ، من دوست دارم مردم را مشاهده کنم - چیزهای جالب زیادی می بینم: لمس کننده ، خنده دار ، خوب و نه چندان زیاد. و خوبی این است که من اغلب با وسایل نقلیه عمومی (خوب ، زیرا در منطقه مسکو زندگی می کنم) سفر می کنم و به انواع مکان های مختلف عمومی مانند پیست اسکیت ، سرسره و غیره می روم. فرصت ها فراوان است و تماشای کودکان به طور کلی یک لذت است.
بنابراین ، به تازگی - من چنین موردی را در سرسره "مشاهده" کردم. یا بهتر بگویم ، در رختکن ، جایی که مردم اسکیت های اجاره ای را بر می دارند / می گذارند. من برای خودم می نشینم ، اسکیت خود را روی نیمکت می گذارم ، و در کنار من یک پسر بچه که به شدت گریه می کند و حدود 5 قاشق چپ می زند ، دقیق تر ، مادری عصبانی او را "می کوبد" و فریاد می زند "ناله خوب ، متوجه شدم". و بابا تماس می گیرد. تا آنجا که من از شرایط موجود فهمیدم: شخصی افتاد و پیشانی خود را در زمین مسابقه به خون شکست ، که این بچه را ترساند. خوب ، خوب ، این موضوع نیست و حتی یک مادر عصبانی نیست. و واقعیت این است که مادر با همسر خود پسر را صدا می زند تا او را آرام کند و در طول راه به برداشتن اسکیت کمک کند.
و پدر شروع می کند با کودک بسیار مهربان صحبت می کند و به وضوح او را آرام می کند. علاوه بر این ، من به سادگی گفتگوی آنها را ارائه می دهم:
بابا: پسرم چرا مثل دختر گریه می کنی ، بیا ، آرام باش ، تو دختر نیستی. حالا بیایید اسکیت خود را برداریم و به خانه برویم. خوب گریه نکن
پسر: بابا ، من ترسیدم. خون در همان مکان وجود دارد
بابا: خوب نگاه نکن. چشمان خود را ببندید ، نگاه نکنید و چیزی نخواهید دید. و ترسی نخواهید داشت.
پسر (فوراً گریه را متوقف می کند ، آکیمبو می گیرد و راست می شود): بابا ، چه می گویی. اگر چشمانم را ببندم ، اصلاً چیزی نمی بینم. چگونه اسکیت خواهم کرد من خودم می افتم
پرده)
شما باید چشم های پدر را می دیدید - به هر حال ، او چیزی برای پاسخ پیدا نکرد و موضوع را به برخی از ماشین های تحریر ترجمه کرد)
منظور من این است: حتی در حال حاضر ، حتی یکبار در مورد این موضوع که کودک به طرز ماهرانه ای و بدون هیچ تظاهری پدر را معلق کرده است ، و نه این واقعیت که نوعی مشکل در این خانواده با نقش های مادر / پدر وجود دارد. و به این واقعیت که اغلب من از انواع مختلف والدین (چه مشتری و چه فقط دوستان / آشنایان) چیزی می شنوم مانند: چرا چیزی را برای کودکان توضیح می دهید - آنها چیزی نمی فهمند. نه مادران و پدران عزیز آنها همچنین می دانند چگونه. و گاهی اوقات آنها حتی بیشتر از ما می فهمند. فقط بیشتر اوقات والدین نمی خواهند یا نمی توانند توضیح دهند. اما این داستان دیگری است…
توصیه شده:
چگونه می توان گناه منطقی را از غیر منطقی (روان رنجور) تشخیص داد
گناه احساسی است که در واکنش به نقض ارزشهای شخصی یا اجتماعی که در درون شخص ایجاد شده است بوجود می آید. اگر شرم ناکامی در بودن است ، گناه یک شکست در سطح عمل است. البته گناه نیز عملکردهای مثبتی دارد ، اگر دروغ بگویم احساس گناه می کنم ، به لطف این می توانم عادل تر شوم و به خودم احترام بگذارم.
مرگ داخل رحمی کودک: آیا این یک امر روزمره است یا اندوه تلخ است؟
نگرش نسبت به مرگ داخل رحمی یک کودک یا همانطور که مردم آن را "سقط جنین" می نامند مبهم است و از حمایتی دور است. متأسفانه ، اغلب زنانی که فرزند خود را از دست داده اند نه تنها با تجربیات خود تنها می مانند ، بلکه گاهی اوقات با حمایت ناکافی روبرو می شوند ، که باعث افزایش احساس گناه می شود.
بهترین معلم در زندگی تجربه است. گران است ، اما به وضوح توضیح می دهد
"تجربه فرزند اشتباهات سخت است" یک فرد اغلب از اشتباه کردن می ترسد. بنابراین ، او در مقابل مشکلات تسلیم می شود و سعی نمی کند بر آن غلبه کند. به دنبال اشتباه ، احساس گناه ، شرم ، ترس وجود دارد. او برای اینکه در تجربیات پیچیده فرو نرود ، حتی شغلی را که در توان اوست شروع نمی کند و "
شجاعت داشته باشید تا نظر خود را داشته باشید
شجاعت داشته باشید تا نظر خود را داشته باشید در جامعه نظری وجود دارد: "یک زن معمولی در 40 سالگی ازدواج کرده است". بیایید 2 گزینه را در نظر بگیریم: وقتی نظر خود را در مورد این موضوع دارید و وقتی ندارید. بیایید تصور کنیم که شما 40 ساله هستید و ازدواج نکرده اید.
ایرینا ملودیک: "دادن فرصت برای زندگی برای کودکان ضروری است"
یک روز روزی فرا می رسد که کودک برای اولین بار پرخاشگری می کند. او پای خود را محکم می زند. او با مشت یا سطل به شما ضربه می زند. و سپس معلوم می شود که این یک حمله یکبار نبوده است. این پرخاشگری چیزی است که هر از گاهی برای او اتفاق می افتد و در نوجوانی حتی به حالت تقریبا دائمی تبدیل می شود.