وقتی شریک یک توالت عاطفی است (قسمت 2)

تصویری: وقتی شریک یک توالت عاطفی است (قسمت 2)

تصویری: وقتی شریک یک توالت عاطفی است (قسمت 2)
تصویری: چطور میشه از انتخاب درست برای ازدواج اطمینان داشت؟ با رابطه جنسی یا هم خانه شدن؟ 2024, ممکن است
وقتی شریک یک توالت عاطفی است (قسمت 2)
وقتی شریک یک توالت عاطفی است (قسمت 2)
Anonim

در مقاله قبلی ، سعی کردم موضوع بیان بی رویه احساسات را لمس کنم. داستان پرونده مشتری که در آن بیان شد به خوبی پایان یافت. اما داستانهای دیگری نیز در تمرین من وجود دارد.

یک مشتری ، اجازه دهید او را النا ، 37 ساله صدا کنیم ، با یک درخواست به من مراجعه کرد: با شوهر مشروبش چه کنم؟ پدر النا الکلی است. در حالت مسمومیت با الکل ، او غوغا و جنجالی بود. النا احساسات دوران کودکی خود را اضطراب ، ترس و وحشت مداوم توصیف می کند. در اولین فرصت (18 ساله) ، النا ازدواج کرد و شروع به ساختن زندگی خود کرد ، مردی متواضع ، آرام و صبور را به عنوان همسر خود انتخاب کرد ، که او با خیال راحت "توالت عاطفی" خود را انجام داد ، و ناخودآگاه تمام سرکوب شده خود را بر روی او ریخت. احساسات در طول سالهای زندگی با والدینش (کینه ، تحریک ، عصبانیت ، عصبانیت). با مرد صبور ، اکنون می توان هر کاری را که در دوران کودکی انجام نمی شد انجام داد. برای النا غیرممکن بود که بفهمد شوهرش نیز یک شخص است و نیاز به احترام دارد. شوهر سکوت کرد و به تدریج مست خود را نوشید. در ابتدا ، او عصرها ، به مقدار کم ، مشروب می نوشید. به تدریج ، دوزها افزایش یافت ، صبح نیاز به خماری داشت ، بنابراین شوهر النا به تدریج از یک الکلی خانگی به یک الکلی مست تبدیل شد. او از شغل خود اخراج شد ، او را به کار جدیدی نبردند ، او مجبور شد با مشاغل نیمه وقت نامنظم قطع شود. این زوج دارای دو فرزند سن مدرسه هستند. رسوایی ها در خانواده متوقف نشد. پول به شدت کم بود. در حالت مسمومیت با الکل ، شوهر اغلب دچار نوعی مشکل می شد. در زمان تبدیل ، النا بسیار لاغر به نظر می رسید. به نظر می رسد که او قبلاً قدرت مبارزه با اعتیاد به الکل شوهرش را نداشت. کار درمانی در ابتدا با هدف یافتن منابع داخلی و خارجی ، بازگرداندن تماس با احساسات و مدیریت آنها انجام شد. النا از شوهرش جدا شد. داستان زندگی مشترک آنها متأسفانه به پایان رسید. تاریخچه بیشتر زندگی همسرش هنوز مشخص نیست. چه کسی مسئول این نتیجه است؟ هر دو. به همان اندازه. شوهر - به خاطر این که تحمل کرد ، به خودش اجازه داد که چنین رفتار کند و راهی سالم و سازنده برای خروج از این وضعیت پیدا نکرد. النا - به دلیل عدم کنترل در تجلی احساسات ، برای عدم آگاهی از عواقب طغیان های احساسی او.

تصویر
تصویر

همانطور که در مقاله قبلی ، تأکید می کنم که مشکل خود تنظیم وضعیت عاطفی هم مربوط به زنان و هم مردان است.

اگر متوجه شوید که از شریک خود به عنوان توالت استفاده می کنید ، چه؟

  1. مسئولیت احساسات خود را بر عهده بگیرید. درک کنید که احساسات شما متعلق به شماست.
  2. یاد بگیرید که از احساسات و عواطف خود آگاه باشید ، این س yourselfال را از خود بپرسید: اکنون چه احساسی دارم؟ می توانید جدول احساسات را در اینترنت بارگیری کرده و نحوه نامگذاری احساسات خود را بیاموزید.
  3. سعی کنید تعیین کنید که در پشت هر احساسی چه نیازی نهفته است. یعنی برای پاسخ به این س:ال که: من چه می خواهم؟ پاسخها می توانند متفاوت باشند: من توجه ، شناخت ، امنیت ، احترام می خواهم.
  4. هنگامی که نیاز تعیین می شود ، باید به دنبال راهی برای برآوردن آن بود. اول - به این فکر کنید که چگونه خودم (a) می توانم او را راضی کنم. رضایت را شروع کنید. اگر من خودم (a) نمی توانم او را راضی کنم ، به این فکر کنید که چه کسی می تواند در این مورد به من کمک کند.
  5. پرسیدن. نه با اشاره و دستکاری ، بلکه مستقیماً. در متن ساده.
  6. اگر شخصی از برآوردن نیاز شما امتناع کرد ، حق دارد این کار را انجام دهد. به احساساتی که همزمان بوجود آمده گوش دهید ، آنها را نام ببرید ، هم احساسات و هم ناتوانی خود را بپذیرید. به خود اجازه دهید از این بابت ناراحت باشید ، گریه کنید. همه نیازها را نمی توان برآورده کرد. قانون نیازهای فزاینده و منابع محدود همیشه در تعارض است. پذیرش محدودیت ها - چه محدودیت های خود و چه شریک زندگی - نشانه بلوغ است.
  7. یاد بگیرید تجربیات خود را با دیگری به اشتراک بگذارید ، اما احترام و مراقبت را فراموش نکنید. دیگری نیز احساساتی دارد. شاید او در حال حاضر قادر به گوش دادن به شما نباشد ، این نیز اتفاق می افتد. از این گذشته ، شما نیز همیشه در وضعیت منابع نیستید.
  8. اگر نمی توانید به تنهایی با خود تنظیم احساسات خود کنار بیایید ، می توانید از یک فرد آموزش دیده - روانشناس یا روان درمانگر کمک بگیرید. اغلب اتفاق می افتد که به دلیل تجربه آسیب زا ، شخصی در تشخیص احساسات خود دچار مشکل می شود. در این مورد ، کار عمیق و با احترام با ضربه ضروری است. ویژگی های شخصی (ساختار سازمان شخصیت و ویژگی های شخصیتی) همچنین می تواند در کار مستقل موثر با احساسات آنها تداخل داشته باشد ، کمک متخصص در این مورد می تواند بسیار ارزشمند باشد.

مهارتهای به دست آمده در درمان نه تنها به ایجاد آگاهی و مسئولیت پذیری بیشتر در زندگی و روابط شما کمک می کند ، بلکه به انتقال آن به فرزندان شما نیز کمک می کند: احساسات ، احساسات و نیازهای خود را بشناسید ، آنها را به سالم ترین شکل ارضا کنید و همچنین به احساسات دیگران احترام بگذاریم. … سپس ، شاید ، ایجاد روابط نزدیک از نظر احساسی برای آنها آسان تر باشد.

این امکان وجود دارد که بیاموزید چگونه با دنیای احساسی خود به طور م forثر برای خود و دیگران به طور ایمن برخورد کنید - می توانید با کمک یک روانشناس ، شخصاً روش م moreثرتری نمی دانم.

برای خود و دیگران به شما احترام بگذارید!

توصیه شده: