درباره انتخاب و مکان در زندگی

تصویری: درباره انتخاب و مکان در زندگی

تصویری: درباره انتخاب و مکان در زندگی
تصویری: عجیب ترین مکان هایی که مردم در آن زندگی میکنند 2024, آوریل
درباره انتخاب و مکان در زندگی
درباره انتخاب و مکان در زندگی
Anonim

در راه بازگشت به خانه بعد از کار ، استانیسلاو ، با رانندگی در امتداد جنگل ، تصمیم گرفت توقف کند و راه برود. یک شب گرم تابستانی بود و او نمی خواست چنین فرصتی را از خود دریغ کند.

با قدم زدن در اعماق جنگل متوجه مورچه ای شد. با توقف ، استانیسلاو در مورد نحوه عملکرد سیستم تعامل بین مورچه ها فکر کرد؟ او روی درخت افتاده ای که در همان نزدیکی نشسته بود ، شروع به یادآوری عملکردهایی کرد که هر مورچه در "خانه" خود انجام می دهد.

در میان آنها ملکه حاکم ، مورچه های کارگر ، مورچه های پرستار ، نگهبانان ، سازندگان ، پیشاهنگان هستند. همه در شغلی مشغول هستند که وی از همان ابتدا به وجود آورد. تا آنجا که به خاطر داشت ، اگر مورچه وظایف خود را انجام ندهد ، بستگان آن را می کشند. بنابراین ، سیستم قابلیت زنده مورچگان حفظ شد.

استانیسلاو ادامه داد: "به نظر می رسد که مورچه ها فکر نمی کنند ،" چرا آنها این مکان خاص را در "خانه" خود اشغال کرده اند؟

به عنوان مثال ، من چه جایگاهی در خانواده ام دارم؟ من برای چه متولد شده ام؟ مامان گفت آنها می خواهند این کار را با پدرم انجام دهند. یک دختر وجود داشت ، آنها فرزند دیگری می خواستند ، و بنابراین من متولد شدم. من هنوز نمی فهمم: چرا به دنیا آمدم؟

حالا من کار خودم را می کنم ، برای خودم و خانواده ام زندگی می کنم. من جایی را در جامعه پیدا کردم که می خواستم و آن را برای خودم تنظیم کردم و به خواسته خود رسیدم.

من تعجب می کنم که آیا این اراده انتخابی من است یا چیزهایی مانند یک مورچه خوار است؟ آیا این مکان برای من از پیش تعیین شده بود؟ نه ، من کاری را که انجام می دهم دوست دارم و نمی خواهم کار دیگری انجام دهم. یا اینطور فکر می کنم ، خودم را فریب می دهم که خودم این مکان را انتخاب کرده ام؟

به هر حال ، همه تجار نمی توانند باشند. سپس چه کسی تجارت را تأمین می کند؟ چه کسی در آن کار خواهد کرد؟ اگر همه رئیس جمهور شوند ، کدام کشور و بر چه کسی حکومت کنند؟ کشور رئیس جمهور؟ یا جامعه ای از دانشگاهیان. خوش خواهد گذشت. برخی از دانشگاهیان باید به مزارع بروند ، و دیگری به کارخانه به دستگاه ، سومین نفر به فاضلاب تبدیل می شود. در غیر این صورت ، جامعه از بین می رود.

سپس ، برای حفظ زندگی خود جامعه ، شخصی جایی را می گیرد که قول زنده ماندن را برای کل گونه ها می دهد. کسی می تواند رهبر کشور باشد و در این موقعیت کاملاً پایدار است ، کسی - صاحب شرکت شخصی خود ، و کسی - در این شرکت کار می کند و غیره.

اما این س remainsال باقی می ماند: آیا این یک انتخاب عمدی است یا شبه عمدی؟ آیا شخصی که موقعیت خاصی را اشغال می کند ، آن را به دلخواه انجام می دهد یا به منظور حفظ تعادل در سیستم ، آنجا را به عنوان خواسته خود نشان می دهد؟ چقدر زندگی من متعلق به من است؟ و با وفاداری در رابطه با انواع مختلف فعالیتهایی که افراد درگیر آن هستند چه باید کرد؟

به ندرت کسی می تواند موافقت کند که در آزادی انتخاب خود دچار اشتباه شده است و همه اقدامات او فقط نشان دهنده اراده او است و تمام زندگی او برای حفظ جامعه ای است که در آن قرار دارد.

مطمئناً نمی خواهم خودم را دارای اراده ضعیف بدانم. این ترسناک است. من فکر می کنم با انجام اقدامات عمدی که در نهایت محصول یک سیستم زنده است ، زندگی خود را در اختیار دارم.

بله ، چیزی که من را به خود مشغول کرده است ، در حال حاضر تاریک شده است ، زمان بازگشت به خانه فرا رسیده است."

با نگاه کردن به مورچه مورچه ، استانیسلاو بلند شد و به سمت جاده رفت ، جایی که ماشین را رها کرد. این تأملات او را به خود مشغول کرده بود. او تمایل داشت افکار خود را در این مورد با کسی در میان بگذارد. اما هنوز با چه کسی پیدا نکرده است …

از SW. دیمیتری لنگرن ، درمانگر گشتالت

توصیه شده: