2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
تجربه زندگی ما بسیار ارزشمند و مفید است. این امکان را فراهم می کند که چیزی را پیش بینی کنید ، آن را از قبل احساس کنید ، روی آن فکر کنید ، محاسبه کنید. همچنین ، تجربه از این نظر معنی دار است که به دانش می پردازد. آگاهی از جهان ، مردم ، احساسات و ادراکات خود.
با این حال ، ما اغلب از تجربه خود به درستی استفاده نمی کنیم. ما از آن برای ارزیابی افراد استفاده می کنیم. در عین حال ، ما فراموش می کنیم که ما نیاز به تجربه در شناخت و کشف چیز جدیدی برای خود داریم.
آیا توجه کرده اید که شخصی با شما ارتباط برقرار می کند ، اما درباره شما نتیجه گیری نمی کند؟
ممکن است این عبارات "تصادفی" پرتاب شده باشند. اظهاراتی که باعث ناراحتی و مقاومت در داخل می شوند ، افکار "این مال من نیست و مربوط به من نیست" ، "چرا این را به من می گویند ، چگونه با من ارتباط دارد".
یکبار در یک سمینار ، مربی گفت که وقتی با شخص جدیدی ملاقات می کنیم ، مقایسه می کنیم که آیا تجربه زندگی ما با او مطابقت دارد و آیا آنها می توانند با هم زندگی کنند.
این اغلب پرده ای بر چشمان ما می اندازد. ما در مورد شخصی نظر می دهیم ، الگوهای خاصی را به او تحمیل می کنیم ، برچسب ها را آویزان می کنیم. از این لحظه ، ما دیگر شخص خاصی را در یک شخص نمی بینیم و او را اصلاً نمی شناسیم. ما شروع به "تفسیر" و درک آن از منشور تجربه خود می کنیم.
یک فرد جدید کاملاً جدید در زندگی ما است. بله ، او ممکن است شبیه خویشاوند ، دوست ما باشد ، اما هیچ شباهت یا شباهتی 100٪ وجود ندارد. بنابراین ، مهم است که او را بشناسید. در مورد این شخص و شما نتیجه گیری ذهنی کاملاً صحیح نیست. اینجاست که آشنایی خود را متوقف می کنید. شما نمی توانید بفهمید چرا او واکنش نشان می دهد و به نوعی رفتار می کند. شما قصد واقعی او را در برقراری ارتباط با شما در کارهایی که انجام می دهد و کلماتی که می گوید مشاهده نخواهید کرد. شما چیزی را به او نسبت می دهید که مطلقاً در مورد او صدق نمی کند. به نظر می رسد این چیزی است که تخیل شما ، بر اساس تجربه شما ، آن را ترسیم می کند. با این حال ، ایده شما بسیار دور از آن است که شخص واقعاً کیست.
برچسب ها و نظرات ذهنی شخصی ما در مورد افراد نه تنها برای ما بلکه برای ما نیز مانع ایجاد می شود. یک فرد احساس می کند درک نشده ، پذیرفته نشده ، شنیده نمی شود ، احساس می کند که توجهی به او ندارد. ما همچنین احساس ناامیدی ، سوء تفاهم ، احساس گناه می کنیم ، به نظر می رسد که فردی در حال رشد نیست.
چه باید کرد؟
برای نتیجه گیری عجله نکنید ، برچسب بزنید و چیزی را به یک شخص نسبت دهید. و اگر قبلاً نظری در ذهن شما شکل گرفته است ، سعی کنید آن را در طول مکالمه به تعویق بیندازید. تنها بمانید ، تجزیه و تحلیل کنید که چگونه ادراک شما با رفتار و کلمات فرد مطابقت دارد
برای آشنایی با فردی ، همیشه کنجکاوی ، علاقه ، کنجکاوی برای شناخت او را داشته باشید. او علاوه بر درک و نظر ذهنی شما کیست؟ طوری با او ارتباط برقرار کنید که گویی هرگز تجربه ای با دیگران نداشته اید
هر شخص یک شخصیت ، فردیت ، اصالت است. او تجربه خاص خود را دارد ، با تجربیات ، نتایج و نتیجه گیری های خود. من همچنین مقایسه انسان با جهان را دوست دارم. این تعریف همه کاره بودن هریک از ما و عدم وجود حروف تک آهنگ را توصیف می کند. بنابراین ، به سختی می توان هیچ برچسب و الگویی را بر جهان تحمیل کرد.
توصیه شده:
خودکشی نحوه درک و تشخیص. کمک مناسب و نامناسب
استرس ، افسردگی ، تحولات زندگی گاهی غیرقابل تحمل می شود ، ما را از هم می پاشد. هنگامی که رنج طولانی مدت طول می کشد و راهی برای تسکین وضعیت وجود ندارد. ناتوانی ، عدم کنترل ، تشدید رنج. در حال حاضر این می تواند نه تنها به یک خلق و خوی بد تبدیل شود ، بلکه به یک اختلال جدی تبدیل می شود که اگر به موقع کمک های روانی و گاهی روانپزشکی ارائه نشود ، ریشه می گیرد ، برمی گردد و تشدید می شود.
نحوه درک کودکان از کلمه و مفهوم "مرگ"
مفهوم مرگ کودک ارتباط چندانی با مفهوم مرگ ما ندارد. کودک با وحشت پوسیدگی ، سرمای قبر ، "هیچ" بی پایان و همه چیزهایی که با کلمه "مرگ" مرتبط است آشنا نیست. ترس از مرگ برای او بیگانه است ، بنابراین او با این کلمه وحشتناک بازی می کند و کودک دیگری را تهدید می کند:
خود را درک کنید و کل جهان را درک خواهید کرد
"خودتان را بشناسید و کل جهان را درک خواهید کرد" - توصیه امیدوارکننده مشهور فیلسوفان باستان در واقع اجرا برای بسیاری دشوار می شود و برای بسیاری به سادگی غیر واقعی است. چرا این اتفاق می افتد؟ زیرا ما خود را از طریق منشور نظرات دیگران درک می کنیم.
اسکنر اجتماعی: نحوه درک نحوه زندگی فرد در اولین جلسه
به نظر من مهم است که یک قید رزرو کنم که از کلیشه ها و کلی گویی ها استقبال نمی کنم. با 10 سال کار جداگانه با مشتریان (آموزش انگلیسی گفتاری پارافیای اصلی من است) ، اطمینان حاصل کردم که هر شخصی فردی است که خودخواهانه متناسب با هر چارچوبی تنظیم می شود.
رابطه جنسی - چگونه زنان آن را می خواهند؟ چرا زن و شوهر اغلب یکدیگر را درک نمی کنند؟
زمانهایی که "در آنجا سکس وجود نداشت" در کشور ما گذشته است! به هر حال ، من به خوبی آن "کنفرانس تلفنی" بین اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده را به یاد می آورم ، هنگامی که این عبارت فنا ناپذیر بیان شد! رابطه جنسی در حال حاضر بسیار مورد بحث و نوشتن است و برخی از مردان جوان و تحصیلکرده همچنان به رفتار نئاندرتال ها ادامه می دهند.