2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
مرد در امتداد جاده جنگلی که او را به سراشیبی می رساند قدم زد. علاوه بر این ، مسیر از میان علفزارها عبور کرد و در مه باتلاق ناپدید شد. سپس دوباره ظاهر شد و به شهر رفت ، جایی که مسافر قصد داشت چند روز در آنجا بماند.
با پایین آمدن از شیب ، شخصی این منظره را تحسین کرد ، و خلق طبیعت را تحسین کرد. او بوی علفزار را نفس می کشید ، به صدای وزوز زنبورها و صدای جیر جیر پرندگان گوش می داد. غم ظاهر شد او می خواست حرکت کند و مکانهای شگفت انگیزی را ترک کرد.
با نزدیک شدن به مرداب ، مسافر متوقف شد. از مرداب و مه می ترسید. با دانستن ترس خود ، بلاتکلیف ایستاد و شجاعت پیدا کرد. مرد دوست داشت ببیند چه چیزی در راه اوست. اما آنچه در مه بود ، او نمی دانست. اما دورتر شهری که او به سمت آن حرکت می کرد قرار داشت.
با غلبه بر ترس ، وارد مه شد. ده متر جاده قابل مشاهده بود و مرد با ترس به راه خود ادامه داد. او بوی گل می داد ، باتلاق را "نفس می کشید" می شنید و صداهای ترسناکی می داد. وقتی پرنده ها در همان نزدیکی پرواز کردند ، قلبش از ترس متوقف شد. او فکر کرد که کسی وحشتناک او را تماشا می کند - کیکیمورا یا آب.
در ادامه راه ، متوجه شد که مه غلیظ شده و دید کمتر شده است. جاده مرداب بود و کفش هایش خیس.
اما او همچنان از ترس می لرزید و راه می رفت. مرد می خواست وارد شهر شود و وحشتی که با اختراعات خود در مورد مترسک مطرح کرد باعث شد سریعتر حرکت کند.
وقتی متوجه شد در حال دویدن در جاده است ایستاد. خشم و عصبانیت او را فرا گرفت. او تصمیم گرفت بررسی کند که آیا اینقدر خطرناک است که مجبور شود بدون نگاه به عقب عجله کند؟ با نگاهی به اطراف ، مرد متوجه شد که تنها فرد ترسیده در این جاده خودش است. مسافر خود را ترساند به طوری که با عجله از میان مرداب عبور کرد و متوجه زیبایی آن نشد.
اما به دلیل بوی منحصر به فرد ، دید ، صداها زیبا است. مرد آهسته تر راه می رفت و همه چیز را که توجه او را جلب می کرد بررسی می کرد. او آنقدر دور شده بود که متوجه نشد چگونه از باتلاق بیرون آمد و خود را نزدیک شهر دید.
به عقب نگاه کرد و حسرت خورد. قسمتی از جاده ای که او هرگز ندیده بود ، با خیالپردازی هایش که با چیزی وحشتناک روبرو می شد. مرد با آه ، راه خود را ادامه داد.
از SW. دیمیتری لنگرن ، درمانگر گشتالت
توصیه شده:
آیین های بخشش اینکه خود را به طور اساسی ببخشد یا خود را بکشد؟
بله ، اکنون موضوع مد روز "بخشیدن" است. خودتان ، شوهر ، فرزندان ، والدین ، کارفرمایان ، هیولاهای اخلاقی ، بد اخلاقانی که به شما آسیب رسانده اند. موضع "شما حق دارید نبخشید" حتی در نظر گرفته نمی شود. و بلافاصله باعث وحشت می شود.
چرا جستجوی "خود" اغلب خود فریبی است
امروزه مد این است که به دنبال "خود" باشیم. در عین حال ، اکثریت به دلایلی مطمئن هستند که این "خود" هستند - این لزوماً چیزی دلپذیر ، شاد ، خوب است ، یا حتی خدا می داند که چقدر زیبا است. لزوماً اینطور نیست. غالباً در نتیجه جستجوی "
مراقبت از خود و عشق به خود واقعی چیست
چگونه احساس عشق به خود داشته باشیم و از خود مراقبت کنیم؟ عشق به خود و مراقبت از خود اغلب با خودخواهی و خودبینی اشتباه گرفته می شود. مراقبت از خود به این معنی است که کاری دلپذیر را برای خود انجام دهید ، استرس نداشته باشید ، خوش بگذرانید و اوقات خوشی را سپری کنید.
انتقاد از خود ، حمایت از خود ، پذیرش خود
انتقاد از خود ، حمایت از خود ، پذیرش خود-این مراحل در فیلمنامه درمانی است که به معنی یادگیری مهارت عشق به خود است. این مقاله قصد دارد به روانشناسان نشان دهد که چگونه می توانید در درمان عزت نفس پایین و خودداری از این راه پیش بروید. بقیه نشان می دهد که با چه کسی چنین کاری را شروع کنید.
چگونه از تحقیر و توهین افراد به خود جلوگیری کنیم؟ چگونه عزت نفس خود را بالا ببریم بدون اینکه اجازه دهیم خود را تحقیر کنیم؟
پاسخ این سوال بسیار ساده و کوتاه است - فقط اجازه ندهید! حداقل به نحوی به حملات دیگران واکنش نشان دهید - یک کلمه یا نصف کلمه ، اما یک عبارت پاسخ باید اجباری باشد! عدم وجود هرگونه واکنش در برابر تلاش برای تحقیر شما ، به عنوان یک شخص ، برای توهین به شما چیست؟ اول از همه ، این کاهش سطح عزت نفس است.