روز حمایت از کودکان

تصویری: روز حمایت از کودکان

تصویری: روز حمایت از کودکان
تصویری: هم‌زمان با روز جهانی کودک، در کشور سوئد تظاهراتی در مورد حمایت از کودکان مهاجر افغانستانی برگزار شد 2024, ممکن است
روز حمایت از کودکان
روز حمایت از کودکان
Anonim

اکنون در مورد افزایش جنایت علیه کودکان ، در مورد افزایش خشونت علیه خردسالان ، در مورد رفتار پرخاشگرانه در میان همسالان صحبت های زیادی وجود دارد. ما والدین هر بار که یک خبر وحشتناک دیگر می خوانیم ، وحشت زده می شویم. وحشت اولیه با این س questionال دنبال می شود - چه باید کرد ، چگونه از آن محافظت کرد؟ و ما آموزش می دهیم که با غریبه ها صحبت نکنیم. ما خودمان بچه ها را به مدرسه می بریم یا پرستار بچه و فرماندار استخدام می کنیم. ما به کودکان تلفن همراه می دهیم تا بتوانند حرکات مستقل خود را کنترل کنند. ما در تلاش هستیم تا بر محیط دوستانه کودکان و سرگرمی ها و سرگرمی های آنها تأثیر بگذاریم.

به چه چیز دیگری ارزش توجه دارد؟ هیچ والدینی ، صرفنظر از وسایل مادی ، قادر به ایجاد یک محافظ نامرئی و بادوام برای حفاظت جهانی بر فرزند گرانقدر خود نیستند. حداقل در حال حاضر امکان پذیر نیست. چه کسی می داند ، شاید در آینده ، مادران و پدران مدل مناسبی از چنین کاپوت را انتخاب کنند ، با فروشنده مشورت کنند و نظرات را بخوانند ، همانطور که ما اکنون ایمنی صندلی های ماشین را ارزیابی می کنیم.

پس چه کسی اکنون از فرزند من محافظت می کند؟ یکی از گزینه هایی که بلافاصله به ذهن نمی رسد خود او است. چگونه؟ بیایید با هم فکر کنیم.

متأسفانه ، کودکان اغلب خودشان با خشونت موافقت می کنند ، بدون اینکه هیچ گونه مقاومتی نشان دهند. چرا کودک با اطاعت از خواسته ها یا دستورات بزرگسال پیروی می کند؟ زیرا اقتدار ناگفته و تزلزل ناپذیری از یک بزرگسال وجود دارد.

به استثنای مواردی که کودک را در جهت نامعلومی گرفته و می برند ، مواردی وجود دارد که خود بچه ها موافقت می کنند با یک غریبه بروند. چگونه بر تصمیم کودک تأثیر بگذاریم؟

مرزهای مجاز را تعیین کنید. خشونت متفاوت است ، جسمی ، جنسی ، احساسی. به کودکان بیاموزید که مرزهای درمان قابل قبول را مشخص کنند. به فرزند خود کمک کنید تا فضای شخصی خود را مشخص کند که در آن فقط به نخبگان اجازه می دهد. فقط کسی که خودش تصمیم می گیرد او را چنین بنامد. علاوه بر این ، این والدین هستند که قبل از هر چیز باید این مرزها را رعایت کنند تا بتوانند جای پای خود را به دست آورند. به سلامت بدن و روح نوزاد احترام بگذارید. قانون "ضرر نکنید" جهانی است. نوازش ، لطافت ، درک ، مراقبت. هر کودکی آماده چنین اثری از جهان است. با آموختن شدت ، استبداد ، خشونت والدین ، والدین در آینده آماده پذیرش این هدایا از جامعه خواهند بود. فقط به این دلیل که او قبلاً آموزش دیده است که قربانی باشد.

نصب های مضر را حذف کنید … اگر بیش از حد عصبانی بودیم ، نمی توانستیم خود را مهار کنیم و یک سیلی به باسن زدیم ، بنابراین ، ما دانش مطمئن را به کودک منتقل کردیم (به هر حال ، کودک 100٪ به مادر و پدر اعتقاد دارد) - "شما می توانید مرا کتک بزنید." از آنجا که مادر و پدر به طور کلی نمونه اولیه جهان هستند ، یک سیلی به معنی "همه می توانند ضرب و شتم" هستند. علاوه بر این ، اغلب کودک گریه و اعتراض به مجازات ممنوع است. پس از همه ، والدین فوراً احساس گناه می کنند و او عجله دارد تا شاهد مستقیم "پنچری" خود و قربانی را در یک نفر خاموش کند. این درس بسیار مضر دیگری است که با اعضای خانواده در خانه آموخته اید - "اگر ناراحت شدید سکوت کنید."

برای ارتباط باز باشید. اجازه دادن به صحبت در مورد احساسات ، تشویق صراحت کودک به هر طریق ممکن است نه تنها شرط لازم برای رشد طبیعی او ، بلکه یکی از راه های دفاع از "من" او ، ایمنی او است. تمایل والدین به گوش دادن ، حس اهمیت ، اهمیت و مهمتر از همه را در کودک ایجاد می کند که او را درک خواهند کرد. بنابراین ، شما آموزش می دهید که چگونه از بزرگسالان کمک بگیرید اگر بزرگسال یا کودک دیگری تصمیم بگیرد به کوچولوی شما توهین کند.

نمونه ای از تمرینات زندگی: در مهد کودک ، به جای خواب ، دختری با عروسک بازی می کرد و با صدای بلند برایش لالایی می خواند. معلم ، پس از دو اظهار نظر ، دختر را تنبیه کرد. او آن را در زیر پنجره باز با پای برهنه روی کاشی گذاشت و در زمستان بود. می گویی چقدر وحشتناک است. بله ، واقعاً وحشتناک است. علاوه بر این ، دختر به مادرش چیزی نگفت و "بی صدا" با گلودرد بیمار شد.چرا او نگفت؟ مادرش از مجازات مشابهی در خانه استفاده کرد - "گوشه ای بایست و به رفتار خود فکر کن". واکنش طبیعی دختر به وظیفه نگهبانی زیر پنجره به دستور معلم اطاعت بود. او می دانست که مجبور است بایستد و در مورد رفتار خود فکر کند ، زیرا گناهکار است. فقط پس از بزرگسال شدن ، به نحوی با مادرش صحبت می کرد ، دختر ناگهان آن حادثه را به خاطر می آورد. مامان شوکه شد. او به خوبی به یاد می آورد که چگونه دخترش در گروه مقدماتی به طور غیر منتظره با گلودرد بیمار شد.

- چرا چیزی به من نگفتی؟!

گیجی و تعجب زیادی در تعجب مادر وجود داشت. دختر در این باره فکر کرد و سپس پاسخ داد:

نمی دانم … فکر کردم لازم است.

هر موسسه آموزشی ، مهد کودک ، مدرسه یا موسسه ، قوانین داخلی خود را دارد. بنابراین ، بسیار مهم است که آنها با قوانین ایمنی فرد مغایرت نداشته باشند. و چه کسی نظارت خواهد کرد که آیا این مرزها نقض نشده است؟ فقط خود بچه. یک دختر یا یک پسر باید به وضوح بداند که چه چیزی برای یک بزرگسال امکان پذیر است و چه چیزی نیست.

اعتماد به نفس را تشویق کنید. اگر والدین به تصمیم گیری بیش از حد برای کودک عادت داشته باشند ، گاهی اوقات منجر به انفعال و بلاتکلیفی بیش از حد می شود. این اتفاق می افتد که مادری با صدای قاطع دستور می دهد که برای ملاقات خویشاوندان کودک چه بپوشند. در این مورد ، به بچه ای که عادت دارد اطاعت کند ، دستور دهید لباس خود را در بیاورد ، حتی اگر سایر بزرگسالان با فروتنی پذیرفته شوند. به هر حال ، "اینطور باید باشد". اگر خانواده عادت دارند در مورد تصمیم گیری ها بحث کنند ، مصالحه کنند ، این احتمال وجود دارد که اطاعت و کمرویی استثنایی لزوماً در موقعیت خطرناک تکرار نشود. بنابراین ، منطقی است که عادت به اصرار بر خود را در محدوده معقول تشویق کنید.

اگر بچه می خواهد در زمستان با کلاه پاناما به میدان اسکیت برود ، البته ، ارزش اعتراض دارد. و اگر کسی مریض شد ، رفتن به سینما با تمام خانواده انجام نمی شود - استدلال کنید. اما اگر انتخاب دستکش یا دستکش زرد یا قرمز است ، لطفاً اجازه دهید کودک انتخاب کند. و حتی اگر به سلیقه شما ، او بی عیب و نقص لباس نمی پوشد ، نکته اصلی این است که کودک می فهمد که او حق دارد تصمیم بگیرد و انتخاب کند که چه چیزی را دوست دارد و چه چیزی را دوست ندارد.

یاد بگیرید که از خود دفاع کنید. اگر متوجه شدید که فرزند شما مورد ضرب و شتم ، تحقیر یا سرزنش ناعادلانه قرار گرفته است ، این حادثه را با او در میان بگذارید. بدون وقفه گوش دهید. حتماً از اعتماد و صراحت فرزند خود تشکر کنید. سعی کنید خشم و وحشت خود را مهار کرده و سپس اقدام کنید. بیشتر اوقات منطقی است که موارد بالا را در نظر بگیریم. اگر پسران پسر خود را کتک زدند ، با والدین خود تماس بگیرید. اگر معلم دختر شما را برای تمسخر عمومی انتخاب کرد ، به مدیر بروید. شجاعت و پشتکار نشان دهید ، زیرا این با ارزش ترین چیز است. و سپس به فرد آزرده بگویید که برای محافظت از او چه کرده اید. به او بیاموزید که چگونه بجنگد ، حتی در شرایط دشواری که مرزهای شخصی نقض شده است ، برای خود احترام قائل شوید.

اجازه دهید سر و صدا کند و فریاد بکشد. تصور کنید بچه ها آنقدر خوش اخلاق هستند که در شرایط خطرناک برای کمک فریاد می زنند. همیشه به آنها می گفتند "آرام تر"! بسیاری از بزرگسالان ، در طول یک آزمایش روانی ، هنگامی که نیاز به بلند بلند فریاد زدن دارند ، به جای این که به صدای خود اختیار بدهند ، خجالتی و شدیداً خشن هستند. از کودکی ، آنها عادت ندارند سر و صدا کنند و بلند صحبت کنند. بنابراین ، والدین می توانند زمانی را پیدا کنند که کودک درب مادربزرگ خوابیده فریاد نزند. و درعین حال ، اگر غریبه ای دست او را بگیرد و او را در جهت نامعلومی بکشد ، قادر به ایجاد سر و صدای کافی خواهد بود.

فعالیت بدنی را تشویق کنید. اگر در مورد تمرینات ورزشی نیز صحبت کنید برای شما بیهوده به نظر می رسد. اما این مهم است! کودکی که بدن خود را در اختیار دارد و عادت دارد به طور مداوم روی خود کار کند ، شانس بیشتری برای مبارزه با مهاجمان دارد ، فقط به این دلیل که به قدرت خود اعتقاد دارد. گاهی اوقات این اطمینان از امکانات واقعی فراتر می رود ، اما نکته اصلی این است! به یاد داشته باشید که چگونه پدر در طول مبارزه تسلیم شد و پسر با افتخار پیروز شد که می تواند پدر شکست ناپذیر خود را بر روی تیغه های شانه خود قرار دهد.این بهتر از زمانی است که کودک مطمئن شود پدر یک ابر سیاه شکست ناپذیر است ، که اطاعت از آن آسان تر از مشاجره است.

اجازه دهید تجاوز باشد. مهم است که راهکار مناسبی برای تجاوز وجود داشته باشد. اجازه دهید تا بالش گاز بگیرد و گاز بگیرد وقتی کودک بسیار عصبانی است. شما نمی توانید همسایه خود را روی میز فشار دهید ، اما می توانید توپ را محکمتر لگد کنید. بنابراین ، بدن اطلاعات مهم را به خاطر می آورد - پرخاشگری را می توان نشان داد. دویدن سریع ، فریاد بلند و گاهی نافرمانی - این مهارت ها گاهی اوقات برای کودک در دفاع از خود در آینده بسیار ضروری است.

با کودکان ارتباط عاطفی برقرار کنید. این یک لحظه دشوار است که بزرگسالان موذی با تمایل به بدست آوردن یک تازگی روشن ، نقاط ضعف نوزادان را دستکاری می کنند. البته ، این به هیچ وجه به این معنا نیست که لازم است بلافاصله هرگونه هوس را قبل از اغوا کننده فرضی پیاده سازی کنیم. یک توله سگ بخرید ، شرور به شما ماهی یا هواپیما می دهد. کودکان به دلیل ساده لوح بودن دوست داشتنی هستند و در عین حال ، به دلیل آن بسیار آسیب پذیر هستند.

دوست داشته باشید ، فرزند خود را بی پایان دوست داشته باشید. چرا کودکان به دنبال شیرینی ، بچه گربه ها ، آیفون ها می روند؟ اشیاء را بیشتر کسانی دوست دارند که محبت مردم را ندارند. والدین می توانند این وابستگی را فقط با قرار دادن خود در اختیار فرزندان خود کمی تضعیف کنند. توجه بیشتر به شخص کودکانه خود در خانواده - تشنگی کمتر برای احساسات جدید در حضور غریبه ها.

هشدار دهید ، اما زیاده روی نکنید. ارعاب نکنید ، بنابراین می توانید به نتیجه ای غیر ضروری دست یابید - بدون آسیب به دانش ، به روان آسیب برسانید. شاید بتوانید ارزش محدود چیزها را روشن کنید. به عبارت دیگر ، این یک آیفون فوق العاده نیست ، فقط یک آیفون است که می توانید بازی کنید ، اما می توانید با عروسک ها و راه آهن نیز بازی کنید. شما می توانید سعی کنید به کودک خود آموزش دهید تا آنچه را که در حال حاضر دارد دوست داشته باشد ، به جای اینکه دائماً یک اسباب بازی جدید را دنبال کند. حتی برای ما بزرگسالان آسان نیست که از آنچه داریم متوقف شویم و قدر آن را بدانیم ، اما شما باید تلاش کنید. بله ، رایانه لوحی ، به یک معنا ، به والدین آزادی می دهد ، چرا که کودک را وارد دنیای مجازی می کند. و آرام برای خود می نشیند ، خود را سرگرم می کند. سعی کنید حداقل 20 دقیقه در روز را برای صحبت با فرزند خود اختصاص دهید ، نتیجه را خواهید دید!

با معجزه احتیاط کنید. این قدرت ماست که آموزش دهیم کودک می تواند دیر یا زود به اکثر خواسته های خود برسد. این یک گفتگوی دیگر در مورد اعتماد به نفس است. ماشین میخوای؟ هر آنچه در مورد اتومبیل می دانید به ما بگویید. آن را به موزه ببرید ، موتور را با هم بکشید. معنای پول و نحوه ایجاد آن را توضیح دهید. سپس معجزه ها به هر حال نزدیک تر ، واضح تر و جذاب تر نمی شوند. اما تمایل به گرفتن چیزی از دست دیگران کمی ضعیف تر می شود. به هر حال ، در صورت لزوم می تواند خودش آن را دریافت کند!

بله ، بدون افسانه ، چه کودکی! و ما در مورد بابا نوئل ، در مورد پری دندان صحبت می کنیم و بچه ها که نفس خود را حبس کرده اند ، بدون قید و شرط ما را باور می کنند. و بالاخره افراد بی عاطفه ای هستند که از این بستر افسانه ای ، که برای کودکان قابل درک است ، استفاده می کنند تا کودکی را از جنگل رنگین کمان دور کنند. در اینجا ، هر یک از والدین باید فکر کنند که دنیای فانتزی کودکان تا چه حد و چگونه با واقعیتهای گاه ظالمانه جهان بزرگسالان متصل می شود.

توصیه شده: