با رویاپردازی زندگی کنید

تصویری: با رویاپردازی زندگی کنید

تصویری: با رویاپردازی زندگی کنید
تصویری: عادت هایی که برای پولدار شدن باید ترک کنید !! 2024, ممکن است
با رویاپردازی زندگی کنید
با رویاپردازی زندگی کنید
Anonim

گرگوری با شک به مرد گوش داد. او در مورد "پیشرفت مالی بزرگ" صحبت کرد. به شرط اینکه در یک آموزش عالی شرکت کند. اما ابتدا ، او باید به اولین جلسه جهت گیری بیاید. رایگان است. به سخنرانی گوش دهید و ببینید آیا این یک "مدل کارکرد برای موفقیت پولی" است.

گرگوری فهمید که در آینده باید هزینه این کار را بپردازد. اما او به قیف وسوسه کشیده شد. سخنان این مرد درباره سودهای بزرگ برای گوش خوشایند بود. مهمترین چیز خرید دستورالعمل های مناسب برای توسعه یک تجارت موفق ، نحوه استفاده از آن و زندگی در فراوانی است. فروشنده ، به نوعی بر کلمه "درست" تأکید کرد. با توجه به نگرانی گرگوری ، به سختی قابل تشخیص بود ، با صدایی نازک و جیغی.

با این حال ، گرگوری به گوش دادن ادامه داد. او می خواست برای مدت طولانی پول بیشتری به دست آورد و وقتی این مرد برنامه غنی سازی را ستود ، وسوسه شد … اما با این وجود ، اضطراب به شعور خود راه یافت. او با این فکر خود را متوقف کرد - که این یک فریبکار دیگر است که محصولی را می فروشد که مدتهاست با نام دیگری شناخته می شود. و او دوباره با سرمایه گذاری در یک پروژه مشکوک ضرر می کند.

اگرچه او بیشتر از احساس لذت لذت ها در زندگی می ترسید. گاهی اوقات به خاطر این واقعیت که می تواند محصولات و چیزهای گران قیمت تری بخرد ، از پولش در برابر مردم شرم می کرد. هیچ کس او را شرمنده نمی کرد ، اما او اینطور فکر می کرد.

گرگوری می ترسید که وقتی به خواسته خود رسید ، از او بپرسند: آیا صادقانه آن را بدست آورده است؟ این س constantlyال دائماً در ذهن او به گوش می رسید که آیا او حق دارد: همانطور که می خواهد زندگی کند. برای خانواده؛ برای بودجه؟ او معتقد بود که دارد ، و در عین حال از این اجازه می ترسد.

و همه چیز سر جایش ماند. ترس از زندگی من قوی تر از شادی بود. او فکر می کرد که مردم نزد او می آیند و آنچه را که بدست می آورند از او می گیرند. و وقتی او از آن دفاع می کند ، می توانند بکشند. او از این فکر که او می تواند خوبی ها را از یک شخص بگیرد شگفت زده شد. این مانند یک راهزن عمل می کند. که آسانتر از اتلاف وقت به دنبال راههای صادقانه است. اما این برای او بیگانه است.

گرگوری از چنین افکاری شگفت زده شد. فهمید که مراقب خودش است. اگر چیزی نداشته باشد چه کسی می تواند نزد او بیاید و بردارد؟ رویا برداشته نمی شود.

با این حال ، به این ترتیب او خود را سرقت کرد. او آن دزد بود که اموال به دست آمده را از مردم می گیرد. اما در رابطه با خود ، فرصتی برای به دست آوردن آن نیست.

و با این حال او ایده ثروتمند شدن را رها نکرد. او امیدوار بود که شروع به تحقق رویای خود کند. از این گذشته ، آنچه او می خواهد در این واقعیت وجود دارد. او متوجه شد که کلمه "رویا" پر از معنای خیال پردازی و هذیان است که قابل درک نیست.

گریگوری متوجه شد که او همچنان در مورد برنامه عالی خود برای دستیابی به موفقیت به صحبت های مرد گوش می دهد ، اما نه چندان با دقت. او شروع به یادآوری تعداد آموزشها و دوره هایی کرد که گذرانده بود. از بین بسیاری از او آتش گرفت و از او الهام گرفت ، و اکنون در مورد آنچه ارائه می شود تردید دارد.

او فکر می کرد که مهم این است که مشکل حل شود و از نقطه ای که در آن گیر کرده بود ، خارج شود. در مکان جدیدی احساس امنیت کنید ، راحت باشید و سپس ، گام به گام ، مارپیچ موفقیت را به سمت هدف خود طی کنید. هر کجا که می خواستید متوقف شوید و با لذت زندگی کنید. بنابراین گرگوری سعی کرد خود را نیرومند کند ، اما هنوز جرات انتخاب نداشت - زندگی در رویا ، یا زندگی در واقعیت.

در این میان ، گرگوری دارای انگیزه ها و ارتباطات پنهانی است که او را در این سطح نگه می دارد ، بنابراین هیچ "ضربه جادویی" به او کمک نمی کند که کنار بیاید. با عدم وضوح ، چگونگی حفظ خود و محافظت از آن ، معلوم نیست که چگونه پول خواهد داد: یا سلامتی ، یا روابط ، یا رفاه.

از SW. دیمیتری لنگرن ، درمانگر گشتالت

توصیه شده: