چرا مردان جنسی غیراستاندارد می خواهند؟ هفت دلیل اصلی مردان متمایل به جنسیت غیراستاندارد

فهرست مطالب:

تصویری: چرا مردان جنسی غیراستاندارد می خواهند؟ هفت دلیل اصلی مردان متمایل به جنسیت غیراستاندارد

تصویری: چرا مردان جنسی غیراستاندارد می خواهند؟ هفت دلیل اصلی مردان متمایل به جنسیت غیراستاندارد
تصویری: اشتباهات بزرگ رابطه جنسی که مردان مرتکب می شوند! 2024, آوریل
چرا مردان جنسی غیراستاندارد می خواهند؟ هفت دلیل اصلی مردان متمایل به جنسیت غیراستاندارد
چرا مردان جنسی غیراستاندارد می خواهند؟ هفت دلیل اصلی مردان متمایل به جنسیت غیراستاندارد
Anonim

چرا مردان آنقدر سرسختانه به آن نوع رابطه جنسی پایبند هستند که گاهی اوقات به نظر می رسد زنان و دوست دخترانشان انحراف واقعی هستند؟ من پاسخ می دهم: طبق داده های من ، اساسی ترین دلایل این رفتار مردانه حداقل هفت دلیل است. حالا به آنها زنگ بزنیم.

هفت دلیل اصلی وجود دارد که مردان را مستعد انواع جنسی بسیار غیر استاندارد می کند:

دلیل شماره 1 ویژگی های شکل گیری فیزیولوژی جنسی مردان

این در درجه اول در مورد مردانی صدق می کند که:

- به هر طریقی ، آنها نسبت به رابطه مقعدی بی تفاوت نیستند. (خوب ، مناطق erogenous آنها (به ویژه در اطراف مقعد) به گونه ای شکل گرفته است که آنها بیشتر انواع مختلف چنین جنسیتی را دوست دارند و بس! آنها خودشان در هیچ چیزی مقصر نیستند!)؛

- مشکلات ناهنجاری مادرزادی یا اکتسابی دارند ، کامل یا تا حدی ناتوان هستند. چنین مردانی یا هنوز می توانند کاری را در رابطه جنسی انجام دهند ، اما آنها به ندرت قادر به انجام آن هستند و بنابراین نیاز به تحریک روانی-احساسی اضافی (چیزی "تیز") دارند ، یا آنها فقط قادر به ایفای نقش یک طرف منفعل هستند و بنابراین ، دوباره ، هنوز مستعد رابطه مقعدی و دهانی است.

همانطور که می بینید ، همه چیز در اینجا به حوزه ژنتیک و وراثت می رسد ، و بنابراین بسیاری از مردان که مستعد انواع خاصی از روابط جنسی غیر استاندارد هستند ، در واقع برای آنها برنامه ریزی ژنتیکی شده است.

دلیل شماره 2 ویژگی های شکل گیری روانشناسی جنسی مردان

در این مورد ، ما با چنین مواردی روبرو هستیم که یک مرد ، در رحم (به دلیل ویژگی های مختلف چین خوردگی پایه هورمونی) ، از نظر ذهنی نه به عنوان نماینده جنس قوی تر ، بلکه به عنوان یک زن ، شکل گرفته است. یا انحرافات مختلف (از نظر ماهیت مردانه) را قبلاً مستقیماً در دوران کودکی و نوجوانی به دست آورده است. این بیشتر اوقات آشکار می شود:

  • - در پسران و مردان جوان با ویژگیهای بارز دوران کودکی و عدم تمایل به رشد ماهیچه ها (چنین مردانی در جوانی ورزشها را کاملاً نادیده می گیرند و بنابراین معمولاً دارای نقایص بسیار قابل توجهی در بدن هستند: آنها یا بیش از حد پر هستند یا برعکس ، بسیار لاغر)؛
  • - در میان مردان و مردان جوان که به دنبال برقراری ارتباط با همسالان خود نیستند ، از پیوستن به کمپین های بزرگ خودداری می کنند ، سعی می کنند به تنهایی زندگی کنند و بنابراین به راحتی تحت تأثیر زنان و مردان مسن قرار می گیرند که تمایلات جنسی خاصی دارند (و این در برقراری ارتباط با آنها است و خود را در حوزه صمیمیت می شناسد ، سنت های دیگران را جذب می کند) ؛
  • - در پسران و مردان جوان که تمایل به دوستی دارند ، با زنان همسردار یا ازدواج می کنند که یا از آنها بسیار بزرگتر هستند ، یا از نظر ظاهری دارای نقص آشکاری هستند و از بازندگان آشکار زندگی هستند: از جمله خانم هایی که توجه مردان آنها را خراب نمی کند ، در اصل ، دستیابی به تسلیم کامل در زمینه صمیمیت بسیار آسان تر است.
  • - در مردانی که مستعد روابط دوجنس گرا هستند و تجربه ای از روابط همجنس گرایانه دارند.

دلیل شماره 3 تمایل به امتحان چیز جدیدی که با میل مرد به تسلط ، تسلط بر روابط او همراه است

و از این نظر ، رابطه جنسی غیر استاندارد اغلب راهی برای به دست آوردن لذت حسی اضافی نیست ، بلکه راهی است برای مردی که موقعیت خود را به عنوان رهبر در یک رابطه آزمایش کند.

در این مورد ، منطق مردانه به شرح زیر است: "اگر من یک مرد واقعی هستم ، پس من حق دارم در رختخوابم هر کاری که می خواهم انجام دهم. و اگر کسی آنجا با چیزی مخالف است ، خداحافظ! " این رویکرد اغلب خود را نشان می دهد:

  • - مردان ثروتمند که دارای همسر یا معشوقه وابستگی مالی هستند.
  • - در مردانی که دارای انحرافات ذهنی یا روانی مختلف هستند ، از اینکه مورد قدردانی دیگران قرار نمی گیرند ، عمیقا ناامید می شوند ، اما در زمینه تحقق خود در جامعه ناموفق هستند.

دلیل شماره 4 سیری جنسی مردان

در میان مردان ، بسیاری هستند که همیشه زمان و انرژی زیادی را به رابطه جنسی اختصاص داده اند به طوری که در سی سالگی (فردی در سن بیست و پنج سالگی ، فردی در چهل سالگی و غیره و غیره) ، قبلاً بسیاری از چیزها را امتحان کرد ، به طوری که در صمیمیت او فقط به چیزی علاقه مند است که دیگر به رابطه جنسی واقعی مربوط نمی شود ، بلکه به جنبه های روانی-عاطفی آن مربوط می شود: چنین مردانی دوست دارند کسی را متقاعد کنند که کاری انجام دهد و بر این اساس ، از نظر احساسی تقویت می شود. اگر هنوز چیزی موفق شد (به عنوان مثال ، برای ترغیب افراد به داشتن رابطه جنسی گروهی ، تغییر شریک و غیره و غیره).

این پدیده به ویژه برای توجه زنان به طور سنتی متزلزل افراد حرفه های خلاق و نمایش تجاری ، فقط افراد ثروتمند ، نمایندگان جنایتکاران و غیره معمول است. و غیره.

دلیل شماره 5 محو شدن جنسی مردان و مشکلات نعوظ

طبق مشاهدات من ، پس از شروع تضعیف تدریجی فعالیت جنسی در مردان در سن 35-45 سالگی ، به نظر می رسد مردان به سه گروه بزرگ تقسیم می شوند:

  • - در مورد کسانی که کاهش نیازهای جنسی خود را به صورت مشخص می پذیرند ، خود را کاملاً به آنچه در حال رخ دادن است تسلیم کرده و طبق معمول زندگی می کنند.
  • - برای کسانی که تمایل دارند سن جنسی مردان خود را از طریق ورزش ، فعالیتهای خارج از خانه و گردشگری افزایش دهند ، به دلیل استفاده از داروهای مختلف پزشکی و دارویی که دارای اثر جنسی هستند.
  • - برای کسانی که می خواهند انقراض جنسی و مشکلات نعوظ خود را با دریافت دوپینگ احساسی اضافی ، برانگیختگی جنسی غیرمعمول ، نوعی میل جنسی جبران کنند: تماشای پورنوگرافی ، تماشای جنسیت شخص دیگر ، ضبط رابطه جنسی در نوارهای ویدئویی ، صمیمیت با لباس پوشیدن بازیهای نقش آفرینی ، رابطه گروهی و غیره و غیره. چنین مردانی در چنین اقدامی وابسته به عشق شهوانی (یا حتی فقط پیش بینی آن) ، احساسات جدیدی را تجربه می کنند ، با نعوظ بر مشکلات خود غلبه می کنند و احساسات دلپذیر جدیدی از رابطه جنسی به دست می آورند.

همانطور که قبلاً متوجه شده اید ، این مردان گروه سوم هستند که بیشتر اوقات تمایل دارند پس از 40 سالگی به دنبال تنوع صمیمی باشند.

دلیل شماره 6 تمایل به سادیسم و مازوخیسم

با این حال ، مهم نیست که چقدر غم انگیز است ، درصد خاصی از آن مردانی که تمایل به انجام چنین آزمایشات جنسی دارند که باعث مقاومت ویژه در زنان می شود ، دارای اختلالات روانی و روانی خاصی هستند ، سادیست و مازوخیست هستند ، یعنی افرادی که تمایل دارند به هیچ وجه از رابطه جنسی خود ، از درد و تحقیری که رابطه جنسی برای شریک زندگی خود یا خودشان به ارمغان می آورد ، لذت نبرند. این مردان با تمایل شدید خود برای قرار دادن همه چیز در زمینه رابطه جنسی "اصولی" ، بی ادبی ، تمایل به سوء استفاده لفظی از شریک زندگی خود و تأثیر شدید متمایز می شوند.

همانطور که می توانید تصور کنید ، با چنین مردانی بهتر است نه تنها روابط صمیمی یا خانوادگی ایجاد نکنید ، بلکه اصلاً ارتباط برقرار نکنید.

دلیل شماره 7 به دست آوردن برخی تمایلات جنسی تحت تأثیر کسی

خوب ، آخرین ، دلیل هفتم بسیار متنوع است. مردان ممکن است انواع خاصی از رابطه جنسی را بخواهند فقط به این دلیل که:

  • - به لطف تلویزیون ، آنها می دانند که این برنامه معتبر و بسیار جالب است.
  • - بسیاری از آشنایان این کار را انجام می دهند (علاوه بر این: آنها به دوست خود که هنوز فناوری اطلاعات را امتحان نکرده یا در سرگرمی های جنسی عمومی شرکت نمی کند ، می خندند) ؛
  • - این توسط شخصی معتبر برای آنها پیشنهاد شده است (به عنوان مثال ، یک دوست نزدیک یا برادر بزرگتر پیشنهاد داد که موقتاً همسر یا دوست دختر خود را عوض کند ، و غیره).
  • - برخی از دوست دخترهای گذشته (همسران) به نوعی از رابطه جنسی آموزش می دادند.

و غیره. و غیره.(همانطور که می توانید تصور کنید ، این امر به ویژه در مورد مردان بسیار قابل توجهی صادق است که به راحتی تحت تأثیر دیگران قرار می گیرند).

توجه داشته باشید: همانطور که احتمالاً خودتان نیز درک کرده اید ، در زندگی واقعی ، اغلب مردانی در آگاهی و ضمیر ناخودآگاه وجود دارند که دو ، یا حتی سه و چهار دلیل آنها به طور همزمان مخلوط می شوند. به عنوان مثال ، یک مرد ثروتمند که مدتهاست از رابطه جنسی خسته شده است ، به همسر یا معشوقه خود چیزی غیر استاندارد ارائه می دهد ، در عین حال می خواهد بار دیگر تأکید کند که رئیس کیست و احساسات جدیدی را تحریک کرده و او را تحریک می کند. نعوظ ضعیف یا ، به عنوان مثال ، یک مرد ناموفق با روان ناپایدار ، به شدت به دوستان موفق تر خود حسادت می کند ، ممکن است از همسر خود چیزی بخواهد ، در حالی که می خواهد در همان زمان با فردی موفق تر همگام باشد و خود را با اجبار صریح چنین خانمی تأکید کند. و غیره. و غیره.

پنج نکته از موضع من در مورد اشکال غیر استاندارد روابط صمیمی:

  1. تعریف بدون قید و شرط با واژه "انحراف جنسی" هر چیزی که در ذهن کسی نمی گنجد ، کاملاً اشتباه است! در غیر این صورت ، کسی می خواهد به انحرافات جنسی و صحنه های بوسیدن در فیلم ها ، و رابطه جنسی دهانی ، ماساژ شهوانی و حتی استفاده گسترده از ویبراتور در خانواده دریانوردان ، خلبانان ، کارگران حفاری فصلی و فقط زنان مجرد اشاره کند.
  2. به جای مفهوم کلی "انحراف جنسی" ، از دیدگاه من ، باید برجسته شود:
  • - به طور جداگانه انواع صمیمیت خاصی که توسط جامعه از نظر اجتماعی خطرناک شناخته شده و به طور کلی تحت تهدید مجازات کیفری ممنوع است: تجاوز ، سادو-مازوخیسم ، پدوفیلی ، نکروفیلیا ، وحشی گری ، انواع محارم ، تمایلات متقلبانه خشونت آمیز به دگرجنس گرایی ، همجنس گرایی یا روابط لزبین ، گزینه های مختلف برای اجبار جنسی و ایجاد شرایط مطلوب برای روسپیگری ، کودک آزاری و غیره. و غیره.
  • - به طور جداگانه ، انواع صمیمیت خاصی که مدتهاست به بخشی از فرهنگ جنسی مدرن تبدیل شده اند کاملاً داوطلبانه بوده و به هیچ وجه در قانون جزا ممنوع نیست. به نوعی: رابطه جنسی دهانی و مقعدی ، نوازش متقابل ، خودارضایی ، استفاده از برخی وسایل وابسته به عشق شهوانی در مجاورت خود ، استفاده از انواع محصولات ویدئویی شهوانی ، لباس و لوازم جانبی ، محرک های پزشکی و محلی و غیره. و غیره.
  • - آن نوع صمیمیت خاص ، که کاملاً داوطلبانه است ، به هیچ وجه توسط قانون کیفری ممنوع نیست ، در حال حاضر کاملاً گسترده است ، اما ماهیت آن به آنها اجازه نمی دهد که بخشی از توده باشند عمومی فرهنگ ها: رابطه جنسی گروهی ، مشارکت در رابطه جنسی دیگران به عنوان ناظر ، چنین تبادل شرکای جنسی که در آنها هیچ علاقه مادی (شغلی ، مالی) وجود ندارد و غیره. و غیره.
  1. مردان و زنان با تمایل به انواع خاصی از جنس خاص ، نباید آن را تحمیل کنند … با دریافت امتناع ، آنها باید قطعاً تمایلات خود را در رابطه با این شریک خاص رها کنند و به دنبال چنین شریکی باشند که از تلاشهای جنسی خاص او حمایت کند.
  2. در مواجهه با گرایش شریک به انواع خاصی از روابط جنسی غیر متعارف ، مردان و زنان باید از آزادی کامل انتخاب برخوردار باشند: یا قوانین بازی طرف مقابل را بپذیرید ، یا این رابطه را قطع کنید.
  3. جامعه حق اخلاقی ندارد که برخی گرایش های جنسی زن و مرد یا اعتیاداتی را که در قانون جزا ممنوع نیست ، محکوم کند.

این حق ندارد فقط به این دلیل که این محکومیت از سوی دیگر افراطی نشان دهنده تحمیل دیدگاه های جنسی توسط گروه دیگری از مردان و زنان است. و از آنجا که این کاشت ، در اصل ، دوباره نمایان می شود تقریباً اجبار خشونت آمیز سایر افراد با چنین جنسی که دوست ندارند یا از آن لذت نخواهند برد ، این ، از دیدگاه من یک روانشناس و پزشک حرفه ای ، مجدداً کاملاً اشتباه خواهد بود ، نوعی از توتالیتاریسم جنسی که یک بار قبلاً در اتحاد جماهیر شوروی سابق اتفاق افتاده است.

نتیجه گیری

اینها دیدگاههای حرفه ای من در مورد این موضوع حساس است. البته ممکن است شما نظرات و مواضع خود را داشته باشید و این کاملاً طبیعی است. با این حال ، توجه شما را به نکته زیر جلب می کنم: طبق نظرسنجی ها و مشاهدات من ،

آرزوی شریک را متوقف یا منع کنید

به نوعی رابطه جنسی غیر استاندارد

فقط در بیش از یک مورد از ده مورد موفق می شود

و همه اینها (همانطور که در بالا گفتم) فقط به این دلیل است که:

  • - در یک مورد ، پشت رفتار چنین مردی تمایل او برای تحریک نعوظ و محو شدن جنسیت خواهد بود.
  • - در دوم ، شرایط فیزیولوژیکی یا روانی رفتار او (گروگان آن یا در سطح ژنتیک است ، یا در سطح تربیت نادرست مادر) ؛
  • - در مورد سوم ، که قبلاً توسط شرکای جنسی قبلی خود به او تمایل "به چیزی جذاب" القا شده بود ، که در نهایت به نیاز جنسی خود شناخته شده تبدیل شد.
  • - چهارم ، تمایل او برای اثبات خود و نشان دادن مهمترین فرد در یک رابطه ؛
  • - در پنجم ، انحرافات مختلف روحی و روانی این مرد.

و بنابراین ، واقعاً می توان برخی از پیشنهادات مردانه برای رابطه غیر استاندارد را تنها در صورتی متوقف کرد که مرد بخواهد به دلیل تمایل خود به تقلید از حلقه دوستان خود. فقط همین. در حضور همه انگیزه های دیگر ذکر شده در بالا ، عملاً غیرممکن است که علاقه یک مرد به چیزی که از نزدیک غیر استاندارد است برطرف شود!

البته هنوز می توان برخی از درخواست های غیر استاندارد مردانه را سرکوب کرد. برای انجام این کار ، کافی است یک رسوایی ایجاد کنید ، تهدید به ترک کنید (و حتی به طرز فجیعی نزاع کنید و برای مدتی اصلاً ارتباط برقرار نکنید). با این حال ، در حقیقت ، اغلب این امر فقط به این واقعیت منجر می شود که تمایلات جنسی غیر استاندارد مردان به جایی می رسد ، در جستجوی آگاهانه برای شریکی که قطعاً از برخی تلاشهای جنسی مردان حمایت می کند ، وارد سطح خیانت آشکار می شود.

البته ، شخصاً ، به عنوان یک روانشناس تمرین کننده ، موارد زیادی را می شناسم که همسران یا دوست دختران به تنهایی تصمیم می گیرند که برای آنها بسیار سودآورتر است که اجازه دهند همسر یا دوستشان "در کنار" رابطه جنسی داشته باشند که به هیچ وجه مناسب آنها نیست. شخصاً ، و در همان زمان به مرد به عنوان شوهر یا شریک داده نشده است. با این حال ، افسوس: شخصاً ، من این رویکرد را هیچ راه موفقیت آمیزی برای خروج از چنین وضعیت سخت جنسی نمی دانم. و به همین دلیل:

  • - از یک سو ، بسیاری از خانمها ، که سالها یا ماهها مجبور به سرکوب احساسات طبیعی حسادت و کینه خود شده اند ، اغلب از فشارهای روحی و روانی مختلف رنج می برند ، خود را به خستگی عصبی یا شکست روحی می رسانند و سرانجام آنقدر دچار تعارض می شوند که مردان از آنها همه را ترک کردند
  • - از سوی دیگر ، بسیاری از مردان ، با ایجاد رابطه "چپ" رضایت بخش جنسی ، سرانجام آنقدر با آن شریكان عادت كردند كه تمایلات خاص خود را به اشتراک گذاشتند و سپس خودشان تصمیم به جدا شدن از همسر خود گرفتند.

و امیدوارم درک کرده باشید که هر دوی این نتایج نهایی (و در واقع ، یک نتیجه هستند!) به سختی می تواند برای کسی مناسب باشد …

با توجه به همه این شرایط ، در مجموع سه مورد بدست می آوریم:

رزومه شماره 1 آنچه ما هنوز سکس کاملاً غیر استاندارد می نامیم در واقع بسیار گسترده است.فقط ویژگی های سنت های اجتماعی مدرن به گونه ای است که نه تنها کل جامعه ، بلکه بسیاری از مردان و زنانی که چنین رابطه جنسی را انجام می دهند ، به ندرت به طور عمومی به آن اعتراف می کنند.

رزومه شماره 2 گرایش مردان (و زنان نیز) به رابطه جنسی کاملاً غیر استاندارد نه تنها دلایل ذهنی ، بلکه عینی نیز دارد و بنابراین با مشكل زیادی هم به اصلاح و هم به "تصحیح" نهایی می پردازد.

رزومه شماره 3 در مواجهه با تظاهرات تمایل شریک زندگی به رابطه جنسی کاملاً غیر استاندارد ، فرد یا باید (به هر شکلی) قوانین بازی خود را بپذیرد ، یا به طور کامل از او جدا شود. هر نصف تدریجی اغلب توهمی است و بیشتر شبیه خود فریبی است.

A. V. Zberovsky

توصیه شده: