دستیابی به آرامش روح. TESTPLE OF HESTIA

فهرست مطالب:

تصویری: دستیابی به آرامش روح. TESTPLE OF HESTIA

تصویری: دستیابی به آرامش روح. TESTPLE OF HESTIA
تصویری: دستیابی به آرامش از طریق مدیتیشن و درون گرائی Meditation in Farsi with Mitra 2024, ممکن است
دستیابی به آرامش روح. TESTPLE OF HESTIA
دستیابی به آرامش روح. TESTPLE OF HESTIA
Anonim

این روش ساده برای یافتن "خلاص شدن از شر عمل و رنج" توسط من چندین سال پیش در آماده سازی یکی از آموزش های زنان تهیه شد ، که من و همکارانم آن را "هفت راه زنانگی" نامیدیم.

وظیفه آموزش این بود که با هر یک از کهن الگوهای نقش نشان داده شده در هفت الهه یونان باستان (هرا ، دمتر ، پرسفون ، هستیا ، آتنا ، آرتمیس ، آفرودیت) در ارتباط باشد تا مشارکت / عدم مشارکت وی در زندگی واقعی شرکت کنندگان و "روشن کردن" انرژی از دست رفته کهن الگو.

احتمالاً حتی کسانی که الهه های فوق را از اسطوره ها به طور مبهم به خاطر می آورند ، نگرانی ما را با همکاران در مورد نحوه ارائه "خسته کننده ترین ، جالب ترین ، خاکستری" هستیا درک خواهند کرد. هیچ مشکلی برای جلب توجه پرسفون جوان ابدی ، رهایی یافته توسط آرتمیس ، بدون ذکر الهه عشق و زیبایی آفرودیت وجود ندارد.

با تأمل و بحث در مورد همه مواردی که باید در طول پنج ساعت آموزش رعایت می کردیم ، به این نتیجه رسیدیم که چرا یکی از "محبوب ترین" الهه ها همان چیزی است که ، همانطور که به نظر ما می رسید ، علاقه زیادی در بین آنها ایجاد نمی کند. شرکت کننده ها. برخورد با کهن الگوها و آموزش بر اساس تصاویر و نمادهای کهن الگویی ، ما ، به نحوی که تسلیم جریان اصلی شدیم ، مهمترین کهن الگوی سایه را فراموش کردیم.

آن آموزش به وضوح نشان داد که چگونه همه ما از نمونه اولیه ماسک ، از الزامات سختگیرانه خود برای اینکه یک زن فوق العاده باشیم ، در همه چیز شرکت کنیم ، در همه جا به موقع خسته شویم ، حتی بهتر است موفق شویم.

به طور غیر منتظره ، هستیا از سایه بیرون آمد ، به مرکز تبدیل شد و نه آنطور که ما تصور می کردیم ، حاشیه رویداد ما بود. این س aboutال در مورد بقای انسان از نظر روحی و جسمی ایجاد شد. شرکت کنندگان از افتیا با افتخاراتی که به حق متعلق به او بود ، استقبال کردند و ما (و همکارانم) از آگنوزیای یک طرفه رهایی یافتیم. روشن شد که اصطلاحات "کهن الگوهای نقش" آنچه را که ما با آن روبرو هستیم توصیف نمی کند. و ما نه با نقش ، بلکه با نیاز عمیق به تجلی ماهیت کهن الگوی هستیا روبرو بودیم.

"الهه یک طرح کوچک" ، که جای خود را به دیونیوس در المپ داد ، که در معیارهای خودشیفته زندگی روزمره ما قرار نمی گیرد (خوب ، قربانی ، نه در تصور برخی نه می دهد و نه می گیرد) ، ناگهان تبدیل به یک شکل ، و اصلاً زمینه ای نیست ، با آرمانهای عزیز برای قلب احاطه شده است.

سایه ای ناشناس و ناشناس خطرناک است. این خطرناک است زیرا می تواند ناگهان تمام تلاش ما را برای بیرون راندن او از بهشت ماسک های محبوبش با نیروی صد برابری انجام دهد. ماهیت سایه و جنبه های آن ، که از فرد می خواهد انگیزه های خود را برای نشستن در المپوس الهی فروتن کند ، می تواند از همه ما انتقام بگیرد و ما را به پادشاهی هیپنوس سوق دهد. این را می توان در شرایط افزایش فعالیت انسان هنگام دستیابی به هدف مشاهده کرد ، پس از آن کاهش انرژی ، بی تفاوتی و احساس غیرواقعی وجود دارد. همه اینها را می توان از نظر مصرف انرژی توضیح داد ، اما چنین تلاشهایی ما را از نگرانی واقعی برای روح ، که برای مشارکت مجدد در نبرد ، بیش از کسب انرژی نیاز دارد ، دور می کند. من به این موضوع پایان می دهم. از آنجا که هدف از این انتشار توصیف روش بود.

بسته به موقعیت و مورد خاص مشتری ، این تکنیک به خوبی کار می کند.

قبل از داستان کوتاه در مورد هستیا. هستیا ، درست در بدو تولد ، یکی از دوازده المپیکی بزرگ بود ، اما جای خود را در المپوس به دیونیوس ، خدای شراب و شراب سازی از دست داد.

او هرگز در توطئه ها ، جنگهایی که اساطیر یونانی در آن فراوان است ، شرکت نکرد. کهن الگوی حستیا با حالت هوشیاری تنظیم شده در قطب نمای معنوی آن مرتبط است. این کهن الگو دارای ویژگی هایی است که می تواند زن را از هرج و مرج و ابتذال محافظت کند. حستیا با حسادت ، حسادت ، شهوت به قدرت ، تحسین و تحسین مشخص نمی شود. او جذب مد ، دستاوردهای شغلی و جمعیت طرفداران نمی شود.بنابراین ، او از بسیاری از احساسات عاری است و از عذاب مصون است ، که منبع آن تمایل به تصاحب است. اگر فقط روی سطح تصویر هستیا سر بخورید ، می تواند این تصور را به وجود آورد که بیش از حد بی اثر و بی بیان است. با این حال ، هدیه او ظریف است - این توانایی دیدن سادگی باشکوه هر لحظه است. خلوص ادراک حستیا به او اجازه می دهد تا از درون خود راهنمایی دریافت کند.

تکنیک

ما از مشتری می خواهیم که وضعیت بدن راحتی داشته باشد ، استراحت کرده و چشمان خود را ببندد.

شما باید مطمئن شوید که مشتری به اندازه کافی آرامش دارد. اگر تنش همچنان ادامه داشت ، بهتر است از تکنیک آرام سازی کوتاه استفاده کنید.

دستورالعمل

تصور کنید خودتان در حال پیاده روی در کنار خیابان خیابان شلوغ شهر هستید. به رهگذران توجه کنید. توجه داشته باشید که برخی از آنها شاد هستند ، برخی دیگر غمگین هستند ، چهره دیگران مانند یک ماسک است ، که در زیر آن نمی توان فهمید این شخص چه حال و هوایی دارد. به ویترین مغازه ها ، بنرهای تبلیغاتی نگاه کنید. دیگر چه چیزی در خیابان وجود دارد؟ خودروها در ترافیک گیر کرده اند؟ چراغ راهنمایی با سیگنال صوتی؟ نگاهی به اطراف بنداز. و برید جلو.

حالا بپیچید و به خیابان آرام تری بروید ، در امتداد آن به آرامی حرکت کنید. در اینجا می توانید با یک رهگذر کمیاب ملاقات کنید. شاید یکی از آنها آشنای شما باشد ، شاید شما چند دقیقه صحبت نکنید ، یا شاید فقط به یکدیگر سلام کنید و ادامه دهید؟ حرکت کن … دوباره بپیچ. خود را در کوچه ای آرام می بینید که در انتهای آن معبدی را می بینید. این معبد الهه هستیا است. به سمت آن حرکت کنید ، نمای با شکوه آن ، با شکوه و زیبایی ساده را بازرسی کنید. به سوی او بیایید … به درهای معبد نگاه کنید ، این درهای چوبی عظیم و تراشیده است ، آنها را باز کنید ، آنها به راحتی راه خود را می دهند ، وارد می شوید و خود را در سکوت کامل و عمیقی می بینید. به نظافت معبد با دقت مرتب توجه کنید. آتشی در مرکز معبد می سوزد ، به اندازه شعله های آن می سنجد ، اندازه گیری شده و بدون عجله … شنوایی خود را تیز کنید ، سکوت به شما چه می گوید؟ به سمت کوره حرکت کنید ، کنار آن بنشینید و به عظمت آن گوش دهید. به آتش نگاه کنید ، گرمای آن ، سوزش ملایم و اندازه گیری شده ، درخشش آرام را احساس کنید ، بگذارید همه شک و تردیدها ، احساسات پاره کننده ، اضطراب ها ، گناه ، همه چیزهایی که به شما اجازه نمی دهد شب بخوابید ، در آن فرو روند. آرامش و سکوت معبد را به ارمغان بیاورید. اگر از هر سوالی عذاب می کشید ، به آتش نگاه می کنید و به سکوت گوش می دهید ، از آنها بپرسید … گوش دهید … مراقب باشید و برای دریافت پاسخ عجله نکنید … شاید پاسخ به شکل یک پاسخ باشد تصویر یا حسی ، شاید احساس کنید نسیم ملایمی به صورت شما می خورد یا گرمای ناشی از آتش را لمس می کند.

شاید صدای دوستانه خود هستیا را بشنوید؟

بگذارید آتشی که در معبد در حال سوختن است در درون شما حرکت کند ، پی ببرید چه تصاویری در این حین بوجود می آید ، کدام گوشه های روح با نور روشن می شوند و گرم می شوند. هر زمان که آزرده می شوید ، تحت فشار خواسته ها یا شکست ها قرار می گیرید ، از شلوغی و شلوغی خسته می شوید ، می توانید به معبد هستیا بیایید. در اینجا شما محافظت می شوید ، اینجا آرامش و صلح با برکت است. اینجا خانه شماست. چند دقیقه در این حالت بنشینید و چشمان خود را باز کنید."

در ادامه بحثی مطرح می شود. "خانه" هدف روانی سفر است ، جایی که ما با مرکز معنوی ارتباط داریم. بنابراین ، در یونان باستان ، خانه به دلیل وجود کوره هستیا در آنجا مکان مقدسی بود. "حستیا" شخصی نمادی از خود یا مرکز شخصیت است ، چیزی که ما آن را به عنوان یک هسته داخلی تزلزل ناپذیر همراه با احساس تمامیت درک می کنیم. مردی هر زمانی که وارد حرم می شود ، حستیا را ملاقات می کند و یک کوره خوش آمدید می بیند. این واقعاً می تواند خانه ما باشد ، یا مکانی که در آن خلوت و آرامش پیدا می کنیم ، یا کار کنیم ، یا یک مکان مقدس ، یا یک چشم انداز طبیعی. با احساس اینکه "در خانه" هستیم (صرف نظر از زمان و مکان) ، احساس هماهنگی و سعادت می کنیم - این افسانه شخصی ما است.

توصیه شده: