2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
آن را یادداشت می کنم و ادامه می دهم ، نه ، هرگز تسلیم نمی شوم
در غیر این صورت فشردن هر شب یک دفترچه یادداشت بی ارزش است
آن را یادداشت می کنم و ادامه می دهم ، نه ، هرگز تسلیم نمی شوم
هر روز می پرسم و می بینم ، شنیده می شود
از آهنگ "من آن را یادداشت می کنم و بس"
امروز می خواهم در مورد ایمان با شما صحبت کنم!
نه در مورد اعتقاد به خدا ، خدا ، عیسی ، جهان یا چیزی خاص. مهم نیست. مهم نیست به چه چیزی و به چه کسی اعتقاد دارید. فقط خود ایمان مهم است. و کیفیت آن. این که او ستون اصلی زندگی ما است.
ایمان ریشه اطمینان است. و من کاملاً متقاعد شده ام که در جایی که اطمینان به آینده وجود دارد ، همه چیز در آینده وجود دارد (البته به شرط آزمایش واقعیت و تنظیم مداوم دوره خود مطابق با واقعیت). اعتماد به نفس یک شکل اعتقادی تهاجمی است. و در جایی که پرخاشگری وجود دارد ، فرصت های زیادی برای دستیابی به نتایج بهتر در زندگی شما وجود دارد. و در جایی که ایمان به خود وجود دارد ، همه چیز مورد نیاز شما وجود دارد.
من هرگز از القای ایمان به آینده بهتر و قدرت خود در مشتریان ، دوستان و آشنایانم خسته نمی شوم. زیرا ایمان یکی از قوی ترین پشتوانه های زندگی است! و باز هم تکرار می کنم ، مهم نیست که ما به چه چیزی اعتقاد داریم - در خدا ، در جهان یا در خود ما! هرچه ایمان ما قوی تر باشد ، شانس بیشتری برای پیروزی داریم. هرچه ایمان قوی تر باشد ، ترس در زندگی کمتر است ، شانس بیشتری برای برنده شدن دارید. هرچه ایمان ما قوی تر باشد ، آینده ما قطعی تر می شود و شانس بیشتری برای برنده شدن دارید!
من به هیچ وجه حامی این نظریه نیستم که شما می توانید فقط به چیزی اعتقاد داشته باشید و چیزی را بد بخواهید ، و این روی سر ما بیفتد. نه! البته لازم است سطح مسئولیت خود را درک ، پذیرفته و به انجام برسانید.
ما روانشناسان اغلب در مورد مسئولیت شخصی در زندگی خود صحبت می کنیم ، که "فردا" ما فقط به ما بستگی دارد. اما این سکه روی دوم نیز دارد. و بیشتر و بیشتر با افرادی ملاقات می کنم که کارهای زیادی انجام می دهند ، اما زندگی آنها تغییر نمی کند. و مدام می پرسند: "من چه غلطی می کنم".
و در اینجا یک چیز پیچیده وجود دارد. با انجام تمام تلاش خود برای ما ، باید آرامش داشته باشیم و باور داشته باشیم که اقدامات ما نتایج قابل مشاهده ای خواهد داشت. چیزهایی وجود دارد که به ما بستگی دارد ، و چیزهایی وجود دارد که به ما بستگی ندارد ، و جهان باید آنها را انجام دهد (خدا ، فضا ، میدان ، نام آن را هرچه می خواهید بگذارید ، مکانیسم از این تغییر نمی کند). رویدادهای اطراف ما باید به گونه ای توسعه یابد که حداکثر سود را برای ما به همراه داشته باشد. و تنها این اطمینان که کسی یا چیزی به ما کمک می کند ما را بالاتر و بالاتر ، بیشتر و بیشتر هدایت می کند.
وقتی ترس نداریم ، وقتی ایمان ، اعتماد به نفس داریم و مسئولیت زندگی خود را بر عهده می گیریم - پس شما همه چیز را دارید!
به چی اعتقاد داری؟
چه چیزی به شما در دستیابی به موفقیت بیشتر در زندگی کمک می کند؟
توصیه شده:
احساسات برای چیست ، چرا آنها را بیان می کنید و چرا در مورد آنها صحبت می کنید؟
من اغلب به این س questionsالات پاسخ می دهم: چرا احساسات مورد نیاز است؟ چرا آنها را زندگی می کنند؟ چرا آنها را بیان کنید؟ چرا در مورد آنها صحبت می شود؟ تصمیم گرفتم ساختار دهم. در اینجا من بر تفاوت بین احساسات ، احساسات ، تجربیات و غیره - "
بستن چشمان شما برای خوشبختی نیست یا اینکه چرا ما چیزهای بدیهی را نمی بینیم
مشکل (یکی از) جامعه ما این است که ما حقیقت را نمی گوییم. علاوه بر این ، ما نمی خواهیم او را ببینیم ، سرسختانه وانمود می کنیم که مشکل به هیچ وجه مشکلی نیست. یا اینکه در دیگر جوامع / کشورها "حتی بدتر" یا "و هیچ چیز ، آنها به نحوی زندگی می کنند"
چرا به روانشناس احتیاج دارم؟ چرا در مورد دوران کودکی صحبت می کنیم؟
دوران کودکی - این دوره ای است که شخص از چیزهای زیادی آگاه نیست ، شغل اصلی او جذب و جذب هر چیزی است که اتفاق می افتد. اینگونه است که مجموعه تجربیات زندگی ، بینش شخصیت ، تولد شخصیت آغاز می شود. هر یک از ما روشهای خود را برای مقابله با شرایط آسیب زا داریم ، بگذارید این راهها را بنامیم حفاظت … آنها در دوران کودکی به دست می آیند ، مادام العمر با ما می مانند و سپس ما به طور خودکار از آنها استفاده می کنیم.
میتونی از پسش بربیایی ، من به تو ایمان دارم ، دخترم
دریافت واژه های حمایتی که در کودکی نشنیده اید چقدر مهم است. شما می توانید این کار را انجام دهید ، موفق خواهید شد ، شما یک دختر باهوش و زیبا هستید! اما اگر دختر بزرگ شد ، اما هرگز این کلمات را از کسی نشنید چه؟ او ممکن است آنها را با خودش بگوید تو می توانی زندگی را اداره کنی ، دختر من
نحوه انتخاب صحیح: خداوند خداوند و "آلمانی ها"
می خواهم بگویم که فکر می کردم ، اما فکر نمی کردم. قبلا اتفاق می افتاد که من مدت زیادی را با یک انتخاب گذراندم ، نمی توانستم تصمیمی بگیرم. به تازگی ، من با چنین کاری به سرعت کنار آمدم. واقعیت این است که من در کنار خودم نمایندگی می کنم … خدا.