تشکیل خود کاذب

فهرست مطالب:

تصویری: تشکیل خود کاذب

تصویری: تشکیل خود کاذب
تصویری: چه بُکن بُکنیه 🐶 سگ و مرغ و خوک و میمون و خرگوش و گربه و اردک و بز و هر چی دم دستش باشه. Reacting 2024, ممکن است
تشکیل خود کاذب
تشکیل خود کاذب
Anonim

کودکانی که خود را بی ارزش از نظر عشق می دانند ، اغلب به بزرگسالانی با عزت نفس پایین تبدیل می شوند. این عزت نفس پایین با روابط خانوادگی ارتباط زیادی دارد. بسیاری از مطالعات نشان می دهد که روابط طولانی مدت خانواده بر عزت نفس تأثیر مثبت دارد ، در حالی که کودکان با حمایت ناکافی خانواده مشکلات رفاه روانی ، عقب ماندگی اجتماعی و اختلال در عملکرد بدنی را نشان می دهند.

دونالد وینیکوت در آثار خود درباره رشد خود خیالی در رابطه مادر و فرزند نگاشته است. چنین شخصی فرصتی را برای توسعه در مراحل روابط شیء اولیه ، هنگامی که کودک حداقل یکپارچه می شود ، بدست می آورد ، زیرا سنتز عناصر حسی-حرکتی متعددی بر این واقعیت استوار است که مادر کودک را نگه می دارد ، اغلب از نظر جسمی و همه زمان - استعاره کودک در این مرحله غیر یکپارچه خود به خود عمل می کند و منشأ این خودجوش بودن خود واقعی است.مادر به این اقدامات و تجلیات خودجوش کودک در پاسخ "به اندازه کافی خوب" یا "به اندازه کافی خوب" واکنش نشان می دهد. پاسخ به اندازه کافی خوب به خودجوش بودن کودک ، خود واقعی را قادر می سازد تا زندگی را بیابد. یک پاسخ ناکافی خوب قادر به ارضا و ناامیدی خودانگیختگی کودک نیست. مادر با دادن یک پاسخ به اندازه کافی خوب ، بیان خود به خودی خود واقعی کودک را با باورها ، خواسته ها و اعمال خود جایگزین می کند و باعث سازگاری بیش از حد در کودک می شود و به ظهور یک خود خیالی کمک می کند.

همخوانی واژه ای است که ما برای نشان دادن انسجام تجربه و آگاهی خود به کار می بریم … می توان آن را در معنای وسیع تری به کار برد ، نشان دهنده انسجام تجربه ، آگاهی و ارتباط آن با دیگران … ساده ترین تصویر همخوانی نوزاد اگر او از نظر فیزیولوژیکی و احشایی احساس گرسنگی می کند ، احتمالاً آگاهی او با این احساس سازگار است و آنچه او بیان می کند نیز با تجربه درونی او سازگار است. او گرسنگی و ناراحتی را تجربه می کند و این در همه سطوح مشاهده می شود. در این لحظه ، او همانطور که گفته شد با احساس گرسنگی متحد شده و با آن یکپارچه می شود. از طرف دیگر ، اگر او سیر و راضی باشد ، این نیز یک احساس کامل است: آنچه در سطح احشایی اتفاق می افتد با آنچه در سطح هوشیاری و در سطح ارتباطات اتفاق می افتد مطابقت دارد. او بدون در نظر گرفتن اینکه آیا ما تجربه او را در سطح احشایی ، سطح هوشیاری یا سطح ارتباطات در نظر می گیریم ، یک موجود یکسان است. شاید یکی از دلایلی که اکثر مردم نسبت به کودکان کم سن و سال واکنش نشان می دهند این است که آنها کاملاً صادق ، کامل یا همسو هستند. اگر کودکی عشق ، عصبانیت ، تحقیر یا ترس را نشان می دهد ، به ذهن ما خطور نمی کند که آیا این احساسات را در همه سطوح تجربه می کند یا خیر. او به وضوح ترس ، عشق ، یا هر چیز دیگری را نشان می دهد.

برای نشان دادن ناسازگاری ، باید به فردی مراجعه کنیم که مرحله کودکی را پشت سر گذاشته است. به عنوان مثال فردی را که هنگام مشارکت در بحث گروهی خشم را تجربه می کند ، در نظر بگیرید. صورتش سرخ شده ، عصبانیت در لحن او شنیده می شود ، او انگشت خود را به طرف مقابل تکان می دهد. با این وجود ، وقتی دوستش می گوید: "خوب ، نباید از این بابت عصبانی باشی" ، او با تعجب صادقانه پاسخ می دهد: "و من عصبانی نیستم! این اصلا من را اذیت نمی کند! من فقط منطقی استدلال کردم." با شنیدن این حرف ، بقیه گروه شروع به خندیدن می کنند.

کارل راجرز

اگر کودکی اغلب در موقعیتی قرار می گیرد که قادر به انجام خود به خود از خود واقعی خود نیست ، می آموزد که این خود واقعی غیرقابل قبول و حتی خطرناک است و بنابراین باید پنهان شود. از آن لحظه به بعد ، خواسته ها ، نیازها و شخصیت واقعی کودک فرو می ریزد و در یک خود کاذب پنهان می شود.

خود دروغین همیشه آماده برآوردن نیازها ، انتظارات و نیازهای مادر است که در اولویت قرار می گیرد. اگر این سرکوب خود اصیل به مدت طولانی ادامه یابد ، کودک شروع به از دست دادن توانایی احساس ، شناخت و عمل بر اساس ماهیت درونی خود می کند. فیلمنامه چنین کودکی اغلب از پیش تعیین شده است. او به یک فرد بالغ تبدیل می شود که هیچ ایده ای در مورد نیازها و خواسته های خود ندارد ، چه برسد به اینکه چگونه آنها را برآورده کند.

طبقه بندی خود کاذب (به گفته D. Winnicott)

گزینه افراطی

غلط من وانمود می کنم که حقیقت است و از بیرون این من است که معمولاً به عنوان یک شخص واقعی درک می شود. در این موقعیت شدید ، خود واقعی کاملاً مخفی می ماند.

موقعیت افراطی کمتر

خود کاذب از خود واقعی محافظت می کند. در همان زمان ، خود واقعی به عنوان بالقوه موجود شناخته می شود و زندگی پنهان به آن مجاز می شود. این خالص ترین نمونه یک بیماری بالینی با هدف مثبت تلاش برای حفظ فردیت در مواجهه با محیط های غیر طبیعی است.

گامی دیگر به سلامتی نزدیکتر است

خود دروغین دغدغه اصلی خود را یافتن شرایطی می داند که به خود واقعی این فرصت را می دهد که به درون خود بازگردد. در صورت عدم وجود چنین شرایطی ، باید دفاع جدیدی در برابر سوء استفاده از خود واقعی ایجاد کند. اگر شک وجود داشته باشد ، نتیجه بالینی خودکشی است.

حتی بیشتر به سمت سلامتی

خود کاذب بر اساس هویت ساخته شده است.

وضعیت سالم

خود دروغین با یک ساختار تثبیت شده از رفتار اجتماعی "از نظر سیاسی درست" نشان داده می شود ، که در ما این توانایی را پیش بینی می کند که در یک مکان عمومی احساسات خود را با گشودگی بیش از حد نشان ندهیم. از بسیاری جهات ، این آمادگی ما را برای کنار گذاشتن احساس قدرت مطلق خود و فرایند اولیه به طور کلی ، و در عین حال ، موفقیت در به دست آوردن جایگاه مناسب در جامعه دارد ، که هرگز با تلاش ها قابل دستیابی یا پشتیبانی نیست. فقط از یک خود واقعی

این بزرگسالان هستند که اغلب خود را در مطب درمانگر در جستجوی خواسته های واقعی خود ، مسیر خود ، خود واقعی خود می بینند. اغلب در اولین مراحل درمان ، آنها ناامید می شوند ، زیرا از دستورالعمل ها ، توصیه ها و برنامه ای مستقیم انتظار دارند. درمانگر چگونه می تواند بدون توجه به پارادوکس آشکار اقدام کند.

ادبیات:

Winnicott D. Ego تحریف از نظر خود واقعی و غلط

Rozhders K. مشاوره و روان درمانی

توصیه شده: