مادری کاذب

فهرست مطالب:

تصویری: مادری کاذب

تصویری: مادری کاذب
تصویری: مادر کنترل کننده که حتی دکتر هلاکویی رو هم میخواست کنترل کنه 2024, آوریل
مادری کاذب
مادری کاذب
Anonim

من برای نوشتن این مقاله از یک کتاب الهام گرفتم "مجتمع لیلیت. طرف تاریک مادر بودن "هاینس-یوآخیم معاز ، اما مهمتر از همه ، یک مشکل جهانی رو به رشد واقعی در جامعه ما با آسیب های خودشیفته همراه است ، که بیشتر مشکلات بیمارانی که به دنبال کمک روانشناختی هستند ، نهفته است. همه نقل قول های بعدی از کتاب فوق است.

"در جامعه ما ، ارزشهای اصلی مادری عملا از بین رفته است: زندگی ، تغذیه ، رضایت ، محافظت - همه چیزهایی که هم برای کودک و هم برای وجود جامعه قابل توجه است."

صحبت از مادر شدن دروغین ، ما در مورد آسیب روانی اجتماعی کودک با عادی بودن مراقبت و تربیت صحبت می کنیم.

"تراژدی مهلک این پدیده در این واقعیت نهفته است که والدین در تلاش برای" انجام هر کاری ممکن "با توجه به زمان خود ، توجه کافی به فرزندان خود ندارند ، آنها را از نظر احساسی سرکوب می کنند ، واکنش ها و عذاب آنها را با آنها درک نمی کنند. انتظارات را بیش از حد برآورد کرد."

این مقاله علیه شخصیت ظالمانه زنان و مردان نوشته شده است ، اصول منسوخ شده جامعه مردسالار ، که هدف آن قدرت است ، که بر اساس معنویت شبه ، مادری کاذب "تئاتری" ، و تقسیم شخصیت به "خوب" و "بد" من می خواهم از هر زن-مادری که شخصیت آن خواسته های گزافی دارد حمایت کنم. عواقب ناشی از آن نارضایتی مداوم در روابط زناشویی ، آسیب دیدگی کودک در روند رشد او است.

مادری کاذب ، قبل از هر چیز ، تجلی "مجموعه لیلیث" است. مجموعه لیلیث شامل ویژگی های سرکوب شده ، بنابراین زشت و اجتماعی زن نیست:

- فعالیت جنسی یک زن ، که از آن برای دستیابی به ثروت مادی و دستکاری استفاده می کند.

- عدم تمایل به بچه دار شدن و اعتراف به اینکه زندگی فرد در چارچوب خانه ، زندگی روزمره محدود است.

- جنبشی برای رهایی ، که در آن زنان خواهان حقوق برابر با مردان هستند.

آن ها یک زن با مجموعه لیلیث می تواند یکی از دو حالت افراطی را انتخاب کند. او یا "بدون فرزند" خودداری می کند (امتناع شدید از بچه دار شدن) ، یا عشق مبالغه آمیز فراگیر به کودکان را با امتناع از هرگونه تحقق دیگر نشان می دهد.

مسیحیت تصویر یک زن را به سنت حوا و لیلیت شیطانی تقسیم کرد. تجلی لیلیت به دلیل ممنوعیت حق طبیعی زن برای احساس نارضایتی در زندگی خانوادگی است ، در حسرت روزهای گذشته ، زمانی که او یک نوجوان بود ، یک دختر مجرد.

من یک شعر غم انگیز غم انگیز را از اینترنت به یاد دارم ، توسط تانیا گریگوریوا:

خانم چمدان را چک کرد:

جوانان،

آزادی

شجاعت ،

رژ لب،

لامبادا ،

دامن

و مهتاب مادربزرگ.

در دفتر ثبت ، همه خانم تبریک گفتند

و روی پاسپورتش مهر زده شد.

و چمدان جدیدی به او داده شد:

برای زندگی با یک عزیز

کلبه ،

چهار دستور العمل شارلوت

و یک ماهیتابه کوچک."

بله ، با بزرگ شدن ، انتخاب خانواده و مادری ، یک زن محدودیت های آزادی مربوط به وضعیت جدید را می پذیرد. اما چرا به او اجازه داده نمی شود بدون محکومیت ، حتی این آزادی را بخواهد؟ چرا عصبانیت و سوزش با ناراحتی شکم بزرگ در دوران بارداری ، کم خوابی هنگام تولد نوزاد ، غم و اندوه بر روی یک دامن کوتاه ممنوع است؟ چرا باید از آزادی و استقلال خود دست کشید؟

عواقب مجموعه لیلیث چیست؟

حق زنان برای قدرت ، آزادی و لذت از سوی جامعه به رسمیت شناخته نمی شود ، در حالی که فروتنی ، عفاف و مراقبت تشویق می شود ، که بخشی از تصویر جمعی "حوا" هستند. اما ، هر "حوا" دارای "لیلیت" سرکوب شده خود است. با اطاعت بیرونی و عفاف حوا ، لیلیث خود را در پرخاشگری منفعل نشان می دهد: کینه ، انتظارات زیاد از دیگران ، کاهش ارزش ، رد و تحمیل گناه.

آنچه مادران دروغین با کودک انجام می دهند و نحوه بهبودی در کتاب "کلماتی که شفا می دهند" نوشته ماری کاردینال توضیح داده شده است. قهرمان رمان زن جوانی است که 30 سال از عمر خود را گذراند ، و همچنین تقریباً جان خود را از دست داد تا بتواند محبت مادرش را جلب کند. 7 سال روان درمانی طول کشید تا جراحت مادر را درمان کند.

انجام آن غیرممکن است و اشتباه نیست.

نمی توان تصمیمات دشواری گرفت و در مقابل کسی گناهکار نبود.

بزرگ شدن ، از جمله موارد دیگر ، پذیرش این موارد و همچنین توانایی پردازش احساس گناه ، شرم ، ترس است.

"لیلیت" ناخواسته جنبه خصمانه تصفیه نشده احساسی خصمانه ای را در رابطه با کودکان به فرزندش منتقل می کند. کودک ، به نوبه خود ، بصورت شهودی نگرش مادر نسبت به او را درک می کند ، با رفتار خود باعث ضعف ها و محدودیت های خود (تحریک و عدم اطمینان) می شود که توسط مادر پذیرفته نمی شود ، در حالی که در عین حال احساس سنگینی و آزار می کند. او احساس گناه ناخودآگاه را برای وضعیت مادر تجربه خواهد کرد. "لیلیث" در فرزند خود فقط یک موضوع تربیتی می بیند که باید با سرکوب احساسات او نظم ، نظم و کنترل آن را آموخت. به شما می آموزد که راحت و تسلیم باشید.

بعداً ، این بیماران دارای هویت مشکل دار ، عزت نفس مختل شده و حالت پیشرو در ترس هستند که از علائم آسیب شناسی اولیه شخصیت ساختاری هستند. در درمان ، چنین بیمارانی تصویری از مادر را خواستار توصیف می کنند که تمام آب میوه ها را می مکد و معتقدند که کودک کاملاً متعلق به اوست و برای رفع نیازهای او وجود دارد.

در رابطه ای با یک زن و شوهر "حوا" با یک مجتمع ، لیلیث موضعی تابع خواهد داشت و همراه خود را با آرزوهای برآورده نشده اش عذاب می دهد ، انتظار برآوردن نیازهای اولیه خود و احساس نفرت از مرد به دلیل نارضایتی خود را دارد.

چه اتفاقی برای مردی با عقده لیلیت می افتد؟ این ، اول از همه ، تصویر "آدم" است که احساس می کند به او داده شده است ، اما به هیچ وجه مستحق برتری نسبت به زن نیست ، که از او برای احساس قدرت و قدرت خود استفاده می کند. او به "حوا" ساخته شده از دنده خود نیاز دارد که خود را نادیده گرفته تا در یک رابطه تحمل شود.

"او از طریق پول ، قدرت و ادعای اقتدار ، سعی می کند مشکل هویت خود را پنهان کند. او اهمیت می یابد و سعی می کند چنین روابطی را با مردان و زنان ایجاد کند که بتواند بر آنها تسلط و کنترل داشته باشد. او لطافت و اشتیاق مبتنی بر اعتماد را برای خود خطرناک می داند ، بنابراین از آنها اجتناب می کند."

در یک جفت رقیب "حوا" و "آدم" که با یکدیگر رقابت می کنند ، ثابت می کند که نیازهای اوست که دیگری باید برآورده کند. این اوست که بیشتر به مراقبت ، لطافت ، محبت ، مراقبت احتیاج دارد. به طور معمول ، این مبارزه تا زمانی ادامه می یابد که هر دو خود را در تلاش برای جلب توجه ، به رسمیت شناختن امکان پذیرفته شدن ، خسته نکرده اند. سپس خشم و سرخوردگی مطرح می شود ، که در واقع متوجه والدینی است که این نقایص را در دوران کودکی در کودک ایجاد کرده اند.

"هیچ کس نمی تواند با حوا مرد شود. هیچ زنی با "آدم" زن نمی شود. "آدم" و "حوا" از مجموعه لیلیث خود زندگی غیرقابل تحملی را ایجاد می کنند و با ناامیدی روز افزون از یکدیگر مسموم می شوند و در نتیجه رنج های کاملاً قابل پیشگیری فرزندان خود را افزایش می دهند. در نتیجه ، "آدم" جنگجو می شود و "حوا" جادوگر ".

مجموعه لیلیث مادران را فریبکار و ریاکار می کند و احساسات واقعی انسان و حالتهای طبیعی عصبانیت ، خستگی ، تحریک را انکار می کند. تظاهر به شهادت ، آماده فداکاری جان خود در محراب مادری و خانواده. تجلی عشق بیش از آنچه که واقعاً می توانند نشان دهند.

راه برون رفت از این وضعیت برای یک مرد و یک زن ، مکرراً در سوگ فقدان مادر است. از طریق آگاهی از هویت ناخودآگاه خود با والدین.از طریق بریدن دردناک بند ناف

واقعیتی را که در آن گذشته را نمی توان دوباره ساخت ، تصحیح کرد ، و همچنین این واقعیت را که نمی توان اشتیاق ناخودآگاه مادر را با شیوه زندگی لذت طلبانه برآورده کرد ، تبدیل به یک مصرف کننده حریص همه چیز شد که بازاریابی مدرن ارائه می دهد

بیاموزید که چگونه دردی را که بارها و بارها از آنچه در دوران کودکی دریافت نکرده اید افزایش می دهد ، تحمل و پردازش کنید. از آنچه که ما از آن محروم بودیم و چه عواقبی از این ما اکنون مجبور به تحمل آن هستیم

برای رهایی از درد آماده باشید ، با بیدار شدن از خاطرات ، تصاویر کودکان شاد یا ناراضی ، با حسادت به موفقیت دیگران

مردی که لیلیث را یکپارچه کرده است ، در زن خود نه یک مادر ، بلکه یک شریک برابر می بیند که زندگی خود را با خلاقیت ، چالش ، فعالیت تکمیل می کند. چنین مردی نیازی به جستجو ، تحقیر ، بحث و جدل نخواهد داشت. او قادر است نه تنها تنهایی را تحمل کند ، بلکه از آن لذت ببرد.

جلب توجه به این مشکل بزرگ جامعه ما اولین گام در جهت تغییر وضعیت است ، اما متأسفانه ، در حال حاضر در آینده. اگر ما در حال حاضر دستورالعمل های جدیدی را برای مادر شدن واقعی تنظیم کنیم ، یا بهتر بگوییم به منابع سالم واقعی آنها بازگردیم ، جایی که زنی که لیلیت را در خود ادغام می کند و بنابراین خود را درک می کند و محدودیت های خود را می پذیرد ، مردی را برای خود می خواهد - شریکی که دیگری بودن او خواهد بود. بعنوان اضافه بر خود پذیرفته شد روابط آنها بر اساس مساوی ایجاد خواهد شد.

در مادری ، با آگاهی از کمبودهای دوران کودکی ، آماده ناراحتی اجتناب ناپذیر خواهد بود و می تواند به دلیل احساسات مکرر طرد شدن نسبت به کودک ، ترس ، نفرت در برخی شرایط ، درد خود را به میزان کافی بیان کند. فهمید که این در درجه اول مشکل اوست. درک اینکه طبیعی است که کودک با عصبانیت و اضطراب به وضعیت خود واکنش نشان دهد. این بدان معناست که فرزندان ما با بزرگ شدن ، خانواده های سالم تری ایجاد می کنند ، فرزندان سالمی به دنیا می آورند که زندگی خوب ، شاد و رضایت بخشی خواهند داشت. با کنار گذاشتن مشکلات خود ، به فرزندان و نوه های خود فرصتی می دهیم تا شادتر باشند. با مراقبت و شفا از فرزند درونی خود ، این فرصت را به دست می آوریم که روابط خود را با اطرافیانمان بهبود بخشیم.

"حقیقت پذیرفته شده هرگز پیامدهای مخربی نخواهد داشت. عشق کاذب و موقعیت پنهان باعث درگیری ، بیماری و خشونت می شود."

ناتالیا شچرباکووا ،

روانشناس.

برای مشاوره ثبت نام کنید: mob./viber 066-777-07-28

توصیه شده: