2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
"یک پارادوکس عجیب بوجود می آید - وقتی خودم را همانطور که هستم بپذیرم ، تغییر می کنم. من فکر می کنم این را تجربه بسیاری از مشتریان و همچنین تجربه شخصی من به من آموخت ، یعنی: ما تا زمانی که خود را بدون قید و شرط آنطور که هستیم نپذیریم تغییر نمی کنیم. و سپس تغییر به طور نامحسوس اتفاق می افتد."
- از کتاب کارل راجرز "تبدیل شدن به یک شخصیت".
آرنولد بیسر در مقاله معروف خود "نظریه متناقض تغییر" می گوید:
"تغییر زمانی اتفاق می افتد که یک شخص همانطور که هست می شود ، نه زمانی که سعی می کند کسی باشد که نیست."
در مورد چیست؟ در نگاه اول ، نوعی مزخرف است. "وقتی خودم را همانطور که هستم بپذیرم ، تغییر می کنم" - اما چگونه؟
بیایید به ترتیب برویم. چرا وقتی شخصی سعی می کند همان باشد که نیست ، تغییر ایجاد نمی شود؟
وقتی می خواهیم تغییر کنیم ، تصویری از شخصیتی که می خواهیم باشیم و تصویری از آنچه در حال حاضر هستیم در ذهن داریم. مانند این است که دو قسمت وجود دارد ، و یک قسمت سعی در تغییر قسمت دیگر دارد.
فردریک پرلز ، بنیانگذار درمان گشتالت ، آنها را "سگ بالا" - "سگ زیر" نامید. او اینگونه آنها را توصیف می کند:
- سگ از بالا همیشه به شما می گوید که باید این و آن را انجام دهید و تهدید می کند که اگر این کار را نکنید …
با این حال ، سگ از بالا بسیار ساده است. و سگ از پایین به دنبال روشهای دیگر است. او می گوید: "بله ، قول می دهم ، موافقم ، فردا ، اگر فقط بتوانم …" بنابراین سگ زیر یک نا امید کننده فوق العاده است. و البته سگ از بالا به او اجازه نمی دهد با این کار بماند ، او از استفاده از میله استقبال می کند ، بنابراین بازی خود شکنجه یا بهبود خود ، (آن را آنطور که می خواهید بنامید) ، سال به سال ادامه می یابد ، این طرف و آن طرف ، و هیچ اتفاقی نمی افتد. در درگیری بین دو سگ ، سگ معمولی معمولاً برنده می شود.
آشنا بنظر رسیدن؟ اکنون مشخص است که چرا هیچ تغییری ایجاد نمی شود؟ فقط به این دلیل که اتفاق نمی افتد. این رویارویی بین دو سگ ادامه می یابد و ادامه می یابد ، هر چند با درجات مختلفی از موفقیت ، اما در واقع ، همه چیز سر جای خود باقی می ماند. زیرا نیروی عمل برابر با نیروی واکنش است.
حالا درباره نحوه انجام تغییرات.
معمولاً مراجعه کننده ای به درمان مراجعه می کند که از خود و زندگی خود ناراضی است و می خواهد تغییر کند تا شادتر شود. سپس آنها به همراه درمانگر شروع به کشف نحوه سازماندهی زندگی خود می کنند. نیازهای او دقیقاً چه بود و برای نیازهای خود چه چیزی در نظر گرفت ، اما در واقع ، مادرش چنین می خواهد. چگونه او از رضایت آنها و برخورد با آنها جلوگیری می کند. بنابراین ، فرد گام به گام شروع به شناخت خود می کند ، خود را بهتر می شناسد ، می پذیرد ، احترام می گذارد. و بنابراین تغییر می کند. و اغلب این تغییرات ممکن است دقیقاً همان تغییراتی نباشند که او انتظار داشت به درمان برسد ، بلکه دقیقاً همان تغییراتی است که او واقعاً به آن احتیاج دارد و او را به فردی شادتر و کاملتر تبدیل می کند.
توصیه شده:
ELK را در خود بکشید یا چگونه تفکر خود را تغییر دهید تا زندگی شما تغییر کند
من معمولاً مقالات آموزنده و تحلیلی می نویسم ، اما امروز می خواهم افکار خود را به اشتراک بگذارم و شما را به بحث دعوت کنم. در طول سال جاری ، من هزاران مقاله "شکایت نکنید ، متشکرم!" و صادقانه بگویم ، من از این بابت بسیار عصبانی هستم.
آیا می خواهید پرورش دهید: یک کودک کارآفرین ، با اعتماد به نفس یا یک اسباب بازی مطیع در دستان دستکاری کنندگان؟
بحرانهای اساسی دوران پیش دبستانی (به گفته اریکسون) 0-2 دوران نوزادی قطب های بحران : اعتماد اولیه - بی اعتمادی اولین بحران مربوط به مادر است ، که نیاز کودک را به امنیت و محبت تامین می کند. برای یک مادر مهربان مهم است که به طور شهودی نیازهای کودک را احساس کرده و برآورده کند.
وقتی نمی خواهید کاری انجام دهید ، چه باید بکنید؟ بخش اول
وقتی نمی خواهید کاری انجام دهید ، چه باید بکنید؟ بخش اول گاهی اوقات در زندگی دوره ای پیش می آید که شما نمی خواهید کاری انجام دهید و حتی کارهای معمول به تلاش قابل توجهی نیاز دارند. وقتی حوصله انجام هیچ کاری را ندارید چه باید بکنید؟ من این درخواست را به طور مرتب از طریق مراجعه کنندگان به مشاوره های روانشناختی می شنوم و در یک زمان به من مربوط می شد.
پنهان کنید "اگر اصلاً چیزی می خواهید تغییر دهید!" - در مورد روشنایی گاز ، انتقاد و تغییرات داخلی
دیگران چقدر می توانند به ما توجه کنند. فقط در مورد نیست. حالا ، اگر آنها حمایت می کردند ، صحبت می کردند ، می توانستند به موقع همدردی کنند ، احساس نیاز به کمک می کردند ، می توانست احساس امنیت کند … اما نه! توجه افراد نزدیک (به طرز عجیبی) بیشتر و بیشتر به خود ارضایی این عزیزان و انتقال حقایق غیر ضروری معطوف می شود:
آیا می خواهید تغییر دهید؟ ابتدا خودتان و شرایط خود را بپذیرید
ما اغلب با آنچه دوست نداریم یا بخش "سایه" شخصیت را رد می کنیم ، که از نظر اجتماعی غیرقابل قبول است ، مبارزه می کنیم. چه خبر است؟ کارل راجرز در کتاب خود "تبدیل شدن به یک شخصیت" می نویسد: "یک پارادوکس عجیب بوجود می آید - وقتی خودم را همانطور که هستم بپذیرم ، تغییر می کنم.