2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
پس از یکی از مشاوره های زناشویی ، به استعاره ای مناسب برای رابطه وابسته فکر کردم. اولین تصویری که ظاهر شد ، و به نظر من ، کاملاً موفق - تصویر برده ها و اربابان. اگر استاد چیزی می خواهد ، میل او اساسی است ، خواسته های دیگران شمارش نمی شود ، دیگران برده هستند و باید قوانین و دستورالعمل ها را به شدت دنبال کنند.
نقش های یک برده و یک ارباب می توانند متناوب باشند ، یا می توانند در زمان ثابت باشند - کسی که در رابطه است برده ثابت است و دیگری استاد است.
اجازه دهید تأثیر این نقشها را با چند مثال از رفتارهای وابسته به هم بررسی کنیم
1. خواسته ها و احساسات خود را به یک برده مانند ارباب نپذیرید. برای پذیرش ، بپرسید ، توضیح دهید - این بدان معناست که ضعف و آسیب پذیری خود را نشان دهید.
استاد مرد به شدت ، با فشار عمل می کند. بهتر است برده را تحقیر کنید ، سرکوب کنید ، به طوری که او بدون در نظر گرفتن تمام ناسازگاری های خود اطاعت می کند. به عنوان مثال: شوهر نمی تواند با این س wifeال از همسرش بپرسد: "بیایید برنامه های خود را در مورد نلل آینده مورد بحث قرار دهیم ، من قصد دارم پنجشنبه بعد از کار با یکی از دوستانم ملاقات کنم" ، در عوض ، در روز تعیین شده ، او با همسر خود با یک واقعیت روبرو می شود ، و اگر او اعتراض کند ، او می گوید که او هرطور که می خواهد عمل می کند ، و هیچ کس با او تصمیم نمی گیرد ، همسرش را متهم می کند که بر او کنترل دارد. در همین حال ، همانطور که از طرف او ، می توانید موقعیت خودمحورانه ، تمایل به قرار دادن خواسته های خود در سرلوحه کار و بی توجهی به نیازها و برنامه های همسرش را مشاهده کنید. 2. استاد معتقد است که برده باید جهان بینی و سرگرمی های خود را به اشتراک بگذارد ، خواسته های برده باید با خواسته های ارباب منطبق باشد. به عنوان مثال: یک شوهر انتظار داشت شب هنگام او و همسرش صمیمی باشند ، اما زن به خواب رفت. شوهر تلویزیون را روشن کرد و صدا را زیاد کرد. در پایان ، نزاعی بین همسران رخ داد ، هر دو صبح خواب آلود ، عصبی به سر کار رفتند. یک نوع دیگر زن با لحنی تحقیرآمیز خطاب به شوهرش می گوید: "چگونه می توانید به این موسیقی گوش دهید؟! این موسیقی برای افرادی است که نیازهای معنوی پایینی دارند."
3. برده آماده است تا علایق ، لذتها ، نیازهای خود را فدا کند تا باعث عدم رضایت ارباب نشود. به عنوان مثال ، همسر احساس بدی دارد - فشار افزایش یافته است ، اما با وجود این ، او می رود تا شام بپزد و پیراهن های شوهرش را اتو کند ، به طوری که او او را تنبل نداند و به سراغ دیگری نرود. 4. برده مسئولیت زندگی خود را به طور کامل به ارباب منتقل می کند. اجازه دهید استاد تصمیم بگیرد که چه چیزی برای او خوب است و چه چیزی بد است. به عنوان مثال: شوهر به طور کامل مسئولیت را در امور مربوط به محل سرمایه گذاری ، محل استراحت ، نحوه تربیت فرزندان به زن واگذار می کند ، یا شوهر تصمیم می گیرد که زن باید چه بخورد ، چه کتابهایی بخواند ، چگونه نگاه کند ، چه چیزی می تواند در حضور او بگوید ، و آنچه نه و غیره
5. یک برده نمی تواند سرگرمی های خود را داشته باشد ، کارهای جالب ، نباید ارتباطی در خارج از خانه وجود داشته باشد ، هر گونه تماس غیر رسمی خیانت محسوب می شود … همه منافع برده باید تابع منافع ارباب و آنچه بین آنها اتفاق می افتد باشد. به عنوان مثال ، همسر تصمیم گرفت با دوستش به تئاتر برود و شوهر او را به اتهام بی تفاوتی ، خیانت بمباران کرد و گفت که در انتقام او با دوستانش برای نوشیدن آبجو می رود.
در رابطه بین ارباب و برده ، جایی برای تجلی آزاد علایق ، احساسات مثبت ، حمایت وجود ندارد ، اما سرکوب ، انتقاد ، تحریک ، عصبانیت و کینه فراوان است.
چنین روابطی سادومازوخیستی نیز نامیده می شود.
در اینجا یک نقل قول از S. کوهن آمده است که انگیزه های بازیگری و حفظ چنین رابطه ای را مشخص می کند.
هیجان انگیز توانایی برانگیختن واکنشهای عاطفی شدید در دیگری و غلبه بر موانع ایجاد شده توسط دیگران است. احساس کنید که کنترل و تسلط بر دیگری را دارید ، می توانید به دیگران احساس بدی ، گناه ، ضعف ، حقارت ، حقارت دهید. یک فعالیت هیجان انگیز این است که دیگری را در کف دست خود نگه دارید ، با حمله ، خروج و سپس اطمینان دوباره از اینکه این اتفاق نمی افتد ، او را در حالت از دست دادن کنترل قرار دهید.بازی مخرب ترین مخرب را مخفی می کند - از بین بردن خودمختاری شخص دیگر و آزادی انتخاب او.
Erotization تخریب پذیری را مهار می کند. فرد می تواند وانمود کند که این نوعی رابطه عاشقانه است ، یک بازی هیجان انگیز است که هر دو شرکت کننده آن را می خواهند. این موضوعی کاملاً متفاوت از اعتراف به این است که یک نفر متنفر است ، حسادت می ورزد و ناامید می شود زیرا دیگری زندگی خود را دارد ، که او جدا و مستقل است ، و سپس نفر اول می خواهد همه چیز را از بین ببرد (مقایسه رابطه بین واندا و سورین) (ساخر-مازوخ ، 1870). خطر همجوشی در قالب تسلیم شدن مازوخیستی منفعل از طریق توهم کنترل همه جانبه ، یعنی توانایی درمانده شدن دیگر ، برطرف می شود.
شخص دارای نگرش غیرمنطقی عمیقی است که به این ترتیب روابط را کنترل می کند ، در حالی که در واقع فقط آنها را از بین می برد.
خوانندگان عزیز ، امیدوارم مقاله جالب و مفید بوده باشد. خوشحال می شوم نظرات شما را دریافت کنم
توصیه شده:
چرا به وابستگی وابسته نیاز است؟
پاسخ این سال را می توان در یک جمله بیان کرد. وابستگی به هم برای تسکین استرس روانی ضروری است. بله دقیقا. البته می توانید بگویید که وابستگی به خود باعث ایجاد استرس می شود ، اما روان ما مسیر سود بیشتری را دنبال می کند. می توان گفت که روان ما فقط به ارضای نیازهای ما علاقه دارد و آنچه بعداً به میزان بسیار کمتری اتفاق می افتد.
وابستگی به هم و وابستگی متقابل. وابستگی متقابل در روابط
چرا یک فرد وابسته در ابتدای رابطه مانند یک فرد وابسته به رفتار رفتار می کند و ویژگی های مشخص خود را نشان می دهد؟ ماهیت این وضعیت چیست؟ شما با شخصی ملاقات می کنید ، او کاملاً در رابطه شما دخیل است و تمام وقت آزاد خود را به او می دهد و خود را کاملاً به او می دهد - جلسات و پیاده روی های مداوم ، مکاتبات شدید در پیام رسان های فوری ، برنامه های مشترک.
چگونه یک فرد وابسته می تواند بفهمد که وابسته به هم است؟
نویسنده: ویتالی دانیلوف اخیراً یک سوال جالب برایم پیش آمد: به نظر می رسد که فرد وابسته به خود به خوبی رفتار می کند و از همسایه خود مراقبت می کند. این برای او طبیعی است ، او از کمک خود احساس رضایت می کند. او کسانی را که مخالفند یا "
نزدیکی و وابستگی به هم. نحوه تشخیص وابستگی متقابل از وابستگی مشترک
اگر من از خودم دفاع نکنم ، چه کسی از من دفاع خواهد کرد؟ اگر من فقط برای خودم هستم ، پس من کی هستم؟ اگر حالا نه، پس کی؟ فرار از آزادی (اریش فروم) وقتی درباره روابط وابسته به هم صحبت می کنند ، تصویری از یک الکلی که همسرش را کتک می زند بلافاصله در سرم ظاهر می شود.
15 نشانه یک برنامه خود مخرب - وابستگی وابسته به احساسات
علائم اصلی وابستگی به هم چیست؟ - احساس وابستگی به افراد ؛ - احساس گرفتار شدن در یک رابطه تحقیرآمیز و کنترل کننده ؛ - عزت نفس پایین ؛ - نیاز به تأیید و حمایت مداوم از دیگران به منظور احساس اینکه همه چیز با شما خوب پیش می رود. - احساس ناتوانی در تغییر هر چیزی در روابط مخرب ؛ - نیاز به الکل ، غذا ، کار ، رابطه جنسی یا هرگونه محرک خارجی برای منحرف کردن تجربیات آنها ؛ - عدم قطعیت مرزهای روانی ؛ - احساس شهید شدن ؛ - احساس مسخره کردن ؛ - ناتوانی در تجربه احساس ن