یک گوه با گوه برداشته نمی شود یا اینکه آیا لازم است به تخت خنک نشده بروید

تصویری: یک گوه با گوه برداشته نمی شود یا اینکه آیا لازم است به تخت خنک نشده بروید

تصویری: یک گوه با گوه برداشته نمی شود یا اینکه آیا لازم است به تخت خنک نشده بروید
تصویری: 💅МАНИКЮР СЕБЕ 🌟 МОЛОЧНЫЙ НЮД! 🎄 МОТИВАЦИЯ! #VlogMartaRiva 2024, آوریل
یک گوه با گوه برداشته نمی شود یا اینکه آیا لازم است به تخت خنک نشده بروید
یک گوه با گوه برداشته نمی شود یا اینکه آیا لازم است به تخت خنک نشده بروید
Anonim

گاهی اوقات ، وقتی بعضی از درها بسته می شوند و شما فقط می خواهید درهای دیگر را فوراً باز کنید …

جدایی ، طلاق ، خروج یکی از عزیزان همیشه یک ضرر است. هرگونه تغییری که در زندگی ما ایجاد می شود (انتقال به شغل جدید ، انتقال کودکان به خانه خود ، جدایی از شریک زندگی) - از دست دادن آنچه قبلاً بود ، از دست دادن سازگاری های قبلی ، ایده هایی در مورد خود و زندگی. حتی اگر جدایی توسط خود شخص آغاز شده باشد ، مطلوب و مورد انتظار تلقی می شود ، روان هنوز به زمان نیاز دارد تا تجدید ساختار شود ، احساسات را بپذیرد ، شیوه جدیدی از زندگی را بپذیرد و خود را در این راه بیابد. حتی هنگام خروج از منطقه راحتی معمول بدبخت ، ما غم و اندوه و نیاز به ایجاد سازگاری با شیوه جدید زندگی ، موقعیت جدید ، و تصور جدید از خود را تجربه می کنیم.

این از دست دادن را می توان با زخم بعد از عمل مقایسه کرد. احساسات و افکار دردناک هستند ، روح و جسم رنج می برند. این کاملاً قابل درک است که شخص می خواهد از این احساسات و تجربیات اجتناب کند. یک خیال و تمایل به تغییر به چیزی دلپذیر و شاد وجود دارد.

من واقعاً می خواهم احساسات دردناکی را تجربه نکنم ، بلکه سرسختانه وارد یک گرداب جدید شوم. من داروهای بیهوشی ، گوه و … عجله می خواهم …

لازم به ذکر است که با ترک مشارکت ، کسری معینی از نیازهای برآورده نشده داریم. در غیر این صورت ، چرا باید ترک کرد؟ تمایل و نیاز شخص برای پر کردن این کمبودها در اسرع وقت قابل درک است. بنابراین ، ما اغلب می توانیم یک نیاز فوری احساس کنیم و تلاش کنیم با جذب یک فرد جدید به زندگی ، روابط جدید و عشق جدید ، همه غم ها و احساسات دشوار خود را جبران کنیم. من می خواهم خودم را به عنوان یک مرد / زن ، توجه ، مکمل ، مراقبت ، مشارکت و حمایت دریافت کنم. احساس ارزشمند و جالب کنید ، بله ، خود را متقاعد کنید ، احساس کنید که همه چیز برای شما خوب است.

ولی! چندین لحظه خطرناک موذیانه وجود دارد ، وقتی از آتش به آتش می افتیم. در اینجا اصلی ترین آنها آمده است:

  • در عجله برای غرق شدن در شادی جدید ، بدون عزاداری از دست دادن ، احساساتی که زندگی نکرده اند ، سرکوب نشده اند یا جایگزین نشده اند به جایی نمی رسند. آنها جمع می شوند و تنش ایجاد می کنند ، که یا می تواند به طور مزمن "صدمه" بزند یا در بی مناسب ترین لحظه با بمب منفجر شود. تعدادی دفاع روانشناختی نیز وجود دارد ، نوعی فیلتر برای درک واقعیت ، که باعث می شود در اینجا و اکنون ، به وضوح مشاهده و درک واقعیت نباشد. در نتیجه ، به جای رفاه جدید مورد نظر ، می توانید با چنگک قدیمی برخورد کنید.
  • روان ما همه چیز را با سرعت خود پردازش می کند و نیازی به عجله ندارد. چمن را نکشید تا سریعتر رشد کند. گذراندن مجموعه ای از فرآیندهای پیچیده مرتبط با پذیرش واقعیت و تجربه احساسات ، زمان می برد. حلقه از دست دادن - فرایند زندگی در اندوه ، دارای پنج مرحله است: انکار ، عصبانیت ، چانه زنی ، افسردگی و پذیرش. این معمولاً در طول سال اتفاق می افتد.

بیایید آنها را به ترتیب در نظر بگیریم.

مرحله شوک (انکار) - این بیهوشی طبیعی است ، که گاهی اوقات کافی نیست و شما مکمل می خواهید. در اولین دوره پس از جدایی ، ممکن است به نظر برسد که هیچ چیزی به درد نمی خورد. بنابراین روان ما را از قوی ترین شوک محافظت می کند. از این گذشته ، ما حتی نمی توانیم بلافاصله این رویداد را به عنوان یک واقعیت رخ داده بپذیریم و درک کنیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده است.

اگر سعی می کنید روابط جدیدی ایجاد کنید ، از نظر روانشناسی هنوز در روابط قدیمی هستید ، این خطر بزرگ وجود دارد که شخص جدید فقط تریاک باشد. می توانید روی آن "گیر بیاندازید" و ادغام شوید ، که استفاده از آن بسیار خطرناک یا پیش پا افتاده است ، مانند گچ یا چنار.

فرد داغدار ممکن است از دفاع روانی مانند سرکوب ("موج می زند ، اما من صدمه نمی بینم ، اما خوشحالم") ، منطقی سازی ("من واقعاً نمی خواستم") ، تقسیم (من فکر نمی کنم در مورد آن امروز ، فردا در مورد آن فکر خواهم کرد) ، جایگزینی ("اکنون من کسی را دارم که باید دوستش داشته باشم ، برای چه کسی رنج می برم" ، ایده آل سازی اولیه ("در اینجا ، در نهایت ، خوشبختی!")

مرحله عصبانیت مرحله مهمی است. هنگامی که مرزهای ما (روش و شرایط معمول زندگی) نقض می شود یا نیازها برآورده نمی شود ، عصبانی می شویم و وقتی از هم جدا می شوند ، طبیعتاً برآورده نمی شوند. به رسمیت شناختن عصبانیت خود و داشتن حق آن ضروری است.

در این مرحله ، ممکن است تعدادی از مشکلات در یک رابطه جدید به دلیل ایجاد دفاع های روانی مانند شناسایی هوشیارانه ("همه مردان حرامزاده و زنان عوضی هستند" یا بازیگری انجام دهند ("برای همه چیز به من پول می دهی"))

در مرحله مناقصه - اندیشه هایی در مورد اینکه چه چیزی را بشکنیم ، نه بسازیم وجود دارد. شاید انجام یک بازسازی اساسی آسان تر از شروع مجدد ساخت و ساز باشد. شروع می کند به "رسیدن" و دخالت خود در آنچه اتفاق می افتد ، می تواند بوجود آید و احساس گناه را دنبال کند ، متوجه اشتباهات شود ، تمایل و تلاش برای رفع همه چیز وجود دارد.

در این مرحله از زندگی در حال از دست دادن ، به راحتی می توانید تحت تأثیر مکانیسم دفاعی روانی وارد شدن ("این همه به این دلیل است که او طبق طالع بینی یک شیر است") یا طرح ریزی - هنگامی که سوالات ناگفته ای از خود یا سابق دارید شریک در حال حاضر برای کسانی که در نزدیکی هستند پخش می شود: "شما همچنین فکر می کنید ، این همه تقصیر من بود؟" "تو مثل سابق من هستی" مقاومت دفاعی روانی گاهی اوقات به دیگر شرکای بی گناه اجازه می دهد تا استراتژی ها و تاکتیک هایی را که در روابط قبلی مثر نبوده ، اجرا کنند. ممکن است شخصی حتی متوجه نشود که فیلمنامه هنوز همان است ، کار نمی کند. یا برعکس ، سرسختانه سعی کنید ایده خود را با شخص جدیدی (زیرا ایده خوبی است) پیش ببرید بدون آنکه تجزیه و تحلیل کنید که چرا در واقع دفعه قبل وارد نشده و کار نکرده است.

افسردگی … تاریک ترین زمان قبل از سپیده دم است. درد و اندوه واقعاً دردناک و ناخوشایند است. اغلب این در مورد امیدهای برآورده نشده و انتظارات برآورده نشده است. مهم این است که به خودتان اجازه دهید احساس کنید ، غمگین باشید و گریه کنید. شما می توانید و باید با خود همدردی کنید و برای خود متاسف باشید. بسیاری نمی دانند و از غم شرم دارند ، زیرا تجربه آن را به عنوان مظهر ضعف اشتباه می گیرند. اما فقط افراد قوی و آگاه می توانند واقعاً از غم و اندوه آگاه باشند. با زندگی در غم و اندوه است که نوعی دگرگونی و زخم زخم های روانی رخ می دهد. پذیرش آنچه اتفاق افتاده و آگاهی از بخشی از مسئولیت آنها در آنچه در حال رخ دادن است به وجود می آید.

هنگام تلاش برای فرار از احساسات طبیعی سنگین به یک گرداب جدید و تقویت توانبخشی ، مکانیسم های دفاعی روانی مانند تصعید ("حالا من بر می گردم …") یا پسرفت ("من یک نظافت عمومی را در خانه یک خانه جدید انجام می دهم") آقا ») ممکن است روشن شود. واپس گرایی یک مکانیسم ناخودآگاه برای بازگشت به آن دوره از گذشته است که همه چیز خوب بود و تلاشی برای ادامه خوب آن است. گاهی اوقات روان تظاهراتی را بیرون می آورد و ما ، به طرز شگفت انگیز ، اما نه به روش صحیح ، سعی می کنیم با یک شریک جدید از جایی شروع کنیم که در رابطه سابق متوقف شدیم.

فرزندخواندگی خوب توسعه است. پذیرش خود ، موقعیت ، از دست دادن فرد ، ناگزیر به درک جدید ، پردازش و تجزیه و تحلیل ، تصمیمات جدید و احساس جدید خود از تمامیت و یکپارچگی می انجامد. و در چنین حالت ذهنی و آگاهی ، ایجاد روابط با کیفیت چشم انداز خوبی دارد.

خلاصه. دور از چشم ، دور از ذهن … - این اتفاق نمی افتد. نیاز به زمان دارد. اگر چیزی صدمه ای به بدن نمی زند ، س theال این است که شما کی هستید و چه بود؟

با عجله برای ورق زدن صفحه و تلاش برای حرکت در خلاف جهت زمان ، می توانیم به نیازهای واقعی خود بی توجه باشیم و در انتخاب های خود بی تفاوت باشیم.

با تکمیل ناخودآگاه فرایندهای طولانی مدت شخصی خود و صحبت نکردن با ارواح از گذشته اخیر در شخص شرکای جدید ، آنها را در اصل نمی بینیم.و این نه در رابطه با خود شما و نه در مورد آنها اشتباه است.

در عین حال ، مهم است که خود را از محیط نزدیک ، آشنایی ها و فرصت های جدید دور نکنید. درخواست و پذیرش کمک و حمایت از عزیزان ، دوستان و مشورت با روانشناس بسیار مهم است. راحت تر ، ایمن تر و قابل اطمینان تر ، این راه دشوار این است که با شخصی بروید که می توانید به او اعتماد کنید. اما افراد دیگر فقط می توانند کمک کنند ، اما هر کس برای خودش باید از خاکستر بلند شود ، این مهمترین مراحل احیا و بازتوانی را پشت سر بگذارد. این دوره زمانی است که باید به خود ، از دست دادن ، درد ، روح خود اختصاص دهید. تنها پس از آن یک شانس جدید و یک فرصت جدید برای ایجاد چیزی جدید وجود خواهد داشت.

امروزه کلمه قرنطینه ارتباط ترسناکی را نیز تداعی می کند. اما این مقاله درباره دوره خروج از رابطه است. به این معنا ، قرنطینه و انزواطلبی سطح خاصی از مسئولیت پذیری و نگرش زیست محیطی نسبت به خود و دیگران است. به هر حال ، خوشبختی جدید و عشق جدید نزدیک است!)

برای همه ما قدرت و منابع روانی ، پشتیبانی با کیفیت ، آشنایی های جدید دلپذیر و روابط شاد آرزو می کنم!

خالصانه،

روانشناس شما تاتیانا یاننکو

توصیه شده: