"مادر کووچکا" - اندوه برای کودک

فهرست مطالب:

تصویری: "مادر کووچکا" - اندوه برای کودک

تصویری:
تصویری: سوز دل مادر یک کودک قربانی دیگر در آخرین لالایی او برای فرزند دلبندش 2024, ممکن است
"مادر کووچکا" - اندوه برای کودک
"مادر کووچکا" - اندوه برای کودک
Anonim

سلام خواننده گرامی! من تصور می کنم که شما یک مادر هستید و شاید موضوع محافظت بیش از حد شما را بسیار نگران کند! امروز من شروع به نوشتن یک سری مقاله می کنم ، به لطف آنها می توانید جزئیات بیشتری در مورد گونه شناسی رفتار مادران ، مزایا و معایب این یا آن روش تربیت فرزند خود بیاموزید.

و بنابراین ، امروز ما در مورد مادر محافظ بیش از حد یا "mum-bump" صحبت خواهیم کرد.

"mama-kvochka" چه احساسی دارد؟

یک مادر بیش از حد محافظ در حالت اضطراب مداوم است. یک زن در هر گوشه ای از جهان تهدیدی می بیند ، بنابراین او برای محافظت از فرزند خود در برابر خطرات احتمالی همه کار می کند. همچنین ترسهای دیگری مانند ترس از تنهایی ، کهولت سن و رها شدن را تحت تأثیر قرار می دهد.

در این حالت ، شما می توانید بین ترس سالم و ناسالم تفاوت قائل شوید. خوب است اگر مادر احساسات خود را مطرح کند ، پیر شود تا با خودش کنار بیاید و مشکل را سازنده حل کند.

"مادر کووچکا" اغلب احساس خشم می کند ، زیرا او توسط "احمقانی" احاطه شده است که فقط می خواهند کودک را کلاهبرداری کنند. اما شما باید درک کنید که وضعیت واقعی کجاست و "من خودم را کمی گول زده ام".

یک مادر محافظ بیش از حد اغلب در زندگی شخصی خود دچار مشکل می شود. او مراقبت از شوهرش را متوقف می کند ، یا پس از طلاق به دنبال مرد جدیدی می گردد و تمام خود را وقف مراقبت از فرزند می کند. مواردی که مادر دوستان ، شغل مورد علاقه خود را ندارد یا در سایر زمینه های زندگی خود را نشان نمی دهد ، به ویژه دشوار است.

"مادر کووچکا" اغلب نسبت به مادرش که هنوز به او وابسته است احساس ناراحتی می کند ، اما توجه لازم را دریافت نمی کند.

اطرافیانشان چنین زنی را چگونه می بینند؟

چرا در زیرنویس گفتم زن و نه مادر؟! زیرا ، "kvochka" نه تنها در رابطه او با کودک قابل مشاهده است. چنین زنی ابتدا خود را به مراقبت از یک مرد می سپارد ، سپس خود را فراموش می کند ، از یک کودک مراقبت می کند و در نتیجه به یک مادر شوهر یا مادر شوهر بدخواه تبدیل می شود.

اول از همه ، مادر فقط نیت مثبتی دارد ، که می تواند به شرح زیر مشخص شود:

- ترس از این که کودک در مسیر زندگی با مشکلاتی روبرو شود و اشتباهات زیادی مرتکب شود. در این راستا ، زن سعی می کند او را از اطرافیان خود منزوی کند ، همه دوستان کودک خطرناک هستند و بستگان فقط آسیب می رسانند. در نتیجه ، کودک گوشه گیر می شود ، عملاً هیچ دوستی ندارد یا با فعالیت اجتماعی پایین مشخص می شود. اما چگونه ممکن است غیر از این باشد ، زیرا جهان بسیار وحشتناک است و شما نمی توانید اشتباه کنید.

- مراقبت از کودک با اضطراب همراه است. مامان در مورد خطرات احتمالی برای کودک اغراق می کند. ترس هایی که به نوزاد تحمیل می شود می تواند بعنوان وسیله ای برای دستکاری استفاده شود.

- مراقبت وسواس دارد. کودک نمی تواند انتخاب کند ، زیرا اگر شما امتناع کنید ، هنوز متقاعد شده اید آنچه مادر نیاز دارد را انجام دهید. بوسیدن و تهمت زدن به کودک بدون نوعی رفتار پرخاشگرانه ، یک زن همیشه به هدف خود می رسد ، زیرا چگونه می توانید با چنین مادر دلسوزی که این همه برای شما کار می کند ، مخالفت کنید.

- مامان خواسته های کودک را اغراق می کند. بچه بیچاره گرسنه ، خسته ، آزرده و غیره است. می توان چیزی را توجیه کرد ، اما چیزی حاصل خیال است ، زیرا اگر کودک تمایلی نداشته باشد ، کسی نیست که از او مراقبت کند ، و این برابر است با از دست دادن معنای زندگی.

- مامان به کودک استراحت نمی دهد. یک زن دائماً بررسی می کند که کودک چه کار می کند ، به فعالیت های او نفوذ می کند و حتی می گوید که چگونه این کار را به درستی انجام دهد.

هدف مادر بیش از حد محافظت از حقوق کودک تا آنجا که ممکن است. وقتی کودکی بزرگ می شود ، می توانیم "من تمام زندگی ام را به تو دادم" ، "شرم بر تو ، من تنهام / بیمار هستم" و بسیاری دیگر. بستن کودک مهم است و مهم نیست چند ساله است.

کودک چه احساسی دارد؟

فرزند یک مادر محافظ بیش از حد سعی می کند موقعیت خود را به طور اساسی تغییر دهد ، اما نمی داند در غیر این صورت چگونه می تواند باشد.مامان فرصتی برای "پریدن" نمی دهد ، بنابراین او به فرزند خود نشان می دهد که جهان چقدر وحشتناک و خطرناک است ، تا مطمئناً از تمایل به رفتن جلوگیری کند.

فرزند یک مادر بیش از حد محافظ را می توان با علائم زیر تشخیص داد:

- سطح بالای اضطراب (جهان منبع خصومت است) ؛

- کودک نمی داند چه می خواهد (مادر همه خواسته ها را برآورده می کند ، حتی اگر آنها هنوز زمان ظهور نداشته باشند ، یا شاید حتی به وجود نیامده باشند) ؛

حکایت در موضوع

عصر صدای زنی از بالکن:

-ارکاشا ، خونه!

-مامان سردم شده؟

-نه ، گرسنه ای!

- کودک مرزهای شخصی خود را احساس نمی کند ، زیرا مادر همیشه آنها را نقض می کند ، و کودک با این فکر که درست است بزرگ می شود.

- در برقراری ارتباط با مردم مشکل دارد ، زیرا اغلب مادر از فرزند خود در برابر دوستانی که "آنها به شما" بد "یاد خواهند داد محافظت می کند. در نتیجه ، کودک به سادگی تجربه تعامل با مردم را ندارد.

- هنگامی که یک کودک بزرگ می شود ، در ایجاد خانواده دچار مشکل می شود. شریک زندگی در پس زمینه باقی می ماند و مادر به سادگی وارد زندگی خانوادگی آنها می شود.

در بزرگسالی ، برخی از کودکان ممکن است از هم جدا شوند. مامان ، که فکر می کند کودک در دوران پیری شادی است ، شروع به بی ادبی با کودک می کند ، او را سرزنش و تحقیر می کند. اگرچه دومی ممکن است احساس گناه کند ، با این وجود ، او احساس آزادی می کند و تا آنجا که ممکن است از والدین خود دور می شود.

چگونه یک مادر می تواند از یک "پرنده کوچک" دست بردارد و زندگی خود را هماهنگ کند؟

اگر در هنگام خواندن مقاله ، خودتان را شناختید یا شاید نکاتی را یادداشت کردید ، من نکاتی را به شما ارائه می دهم که به شما امکان می دهد با خودتان دوست شوید و تعامل با فرزند خود را در سطح بالاتری یاد بگیرید.

توصیه می کنم:

  • با یک روانشناس همکاری کنید که به شما کمک می کند تا با آرامش بیشتری به وضعیت نگاه کنید ، از ترس ها و نگرانی های بیجا خلاص شوید ، خود و نیازهای واقعی خود را درک کنید و درک کودک را یاد بگیرید.
  • مراقب خود باشید ، به خاطر داشته باشید که در مورد چه چیزی رویای خود را دیده اید ، چه برنامه ای برای آینده داشتید ، سعی کنید آنچه را که باعث شادی می شود انجام دهید ، و نه به این دلیل که "یک مادر خوب باید این کار را انجام دهد."
  • سعی کنید انرژی خود را به طور مساوی به تمام زمینه های زندگی خود بدهید: خانواده ، دوستان. حرفه ، تصویر ، تحصیلات ، عشق و موارد دیگر که خودتان انتخاب می کنید.
  • خودت را کنترل کن! در امور کودک دخالت نکنید ، ناظری محبت آمیز باشید. این واقعیت را بپذیرید که اگر فرزند شما به کمک نیاز دارد ، خودش از او درخواست کمک می کند.
  • مزایای آن را برای کودک ارزیابی کنید. اگر کودکی از درختی بالا برود ، جسورتر و مطمئن تر می شود ، اگر بیفتد ، تجربه مهمی را تجربه خواهد کرد! اما اگر به او اجازه ندهید این کار را انجام دهد ، فقط به او خواهید آموخت که ناامن باشد ، جهان را به عنوان یک خطر درک کرده و باعث شود که اقدامی انجام دهد.
  • سایر اقوام را در تربیت فرزند مشارکت دهید. بچه می تواند مدلهای بیشتری را ببیند
  • رفتار خود را بیاموزید ، روشهای مختلف پاسخگویی را بیاموزید و این فرصت را پیدا می کنید که آرامش داشته باشید و وقت خود را با سود خود سپری کنید.

عبارت "مادر بهتر می داند" را فراموش کنید ، زیرا فقط یک کودک می داند که دقیقاً به چه چیزی نیاز دارد. به او آزادی و احترام بیشتری بدهید و در نتیجه شخصیتی هماهنگ و در حال توسعه به دست خواهید آورد که با موفقیت از زندگی عبور می کند.

توصیه شده: