من ، من ، من - خود را فراموش کرده ام

تصویری: من ، من ، من - خود را فراموش کرده ام

تصویری: من ، من ، من - خود را فراموش کرده ام
تصویری: Googoosh-Man Amadeam گوگوش،من آمده ام 2024, ممکن است
من ، من ، من - خود را فراموش کرده ام
من ، من ، من - خود را فراموش کرده ام
Anonim

- "اگر می خواهید ناراضی باشید ، فقط درباره خود فکر کنید و صحبت کنید." اینگونه است که یکی از دوستانم برداشتهای خود را از تعامل خود با یک استاد محترم ، که چندین سال او را ندیده بود ، خلاصه کرد. یک بار ، در جوانی ، او با چشمانی مشتاق به "روشنایی" نگاه کرد و مشتاقانه هر کلمه استاد را جذب کرد. پس از مدت ها ارتباط طولانی با یک متخصص ، چنین جوانی احساس نمی کرد که "لیمو فشرده" است ، از اساتید بی پایان ناامید و خسته شده است: "من ، من ، من …" - این تنها چیزی است که دانشجوی سابق مجبور بود سالها بعد با استاد تماس بگیرید.

به تازگی ، شیوه درمانی من با نوع مشتریانی که پیام درمان آنها نگرانی خود را از "من" خودشان بیان می کند ، که حتی در فراخوان های روانی رایج برای مطالعه ، توسعه و تشخیص "من" خود جا می افتد ، پر شده است. بسیاری از آنها نمی دانند که رنج آنها فقط با این نگرانی کامل مربوط به "من" خودشان است. امروزه واقعاً چنین مشتریانی هستند که باید به آنها گفت: "خودتان را فراموش کنید". برخی از این مراجعین ، که از نظر روانشناسی رایج "مستحکم" هستند ، به دنبال تأمل بیش از حد ، جستجوی "هدف" و هدف خود در زندگی هستند ، در حالی که وظایف درمان آنها انعکاس زدایی و خود تعالی است.

یک سنت دیرینه در اندیشه غربی در مورد هدفی غیر متعالی در زندگی هشدار می دهد. مارتین بوبر (M. Buber "من و شما") ، هنگام بحث در مورد جهان بینی حسیدی ، خاطرنشان می کند که اگرچه شخص باید از خود شروع کند ، اما نباید به خود پایان دهد. علاوه بر این ، مارتین بوبر گفت ، این سال باید مطرح شود: "چرا؟" ، "چرا باید مسیر ویژه خود را پیدا کنم؟" پاسخ این است: - "نه به خاطر خود شما."

یک شخص با خود شروع می کند تا خود را فراموش کند و در جهان غوطه ور شود. انسان خود را درک نمی کند تا به طور کامل در خود جذب شود.

به گفته مارتین بوبر ، یک نکته مهم این است که زندگی یک شخص دارای معناست ، که شامل موارد بیشتری از نجات روح خود می شود. علاوه بر این ، تمرکز بیش از حد بر روی به دست آوردن یک مکان شخصی "برجسته" می تواند منجر به از دست دادن این مکان شود. این امر به خوبی با داستان های افرادی نشان داده می شود که در تفکر بیش از حد مشغول هستند و قادر به خروج از مدار شخصی خود نیستند.

دیدگاه مشابهی توسط ویکتور فرانکل (V. Frankl "مرد در جستجوی معنا") بیان شد ، که به نظر وی جذب بیش از حد در ابراز وجود و خودشکوفایی با معنای واقعی زندگی در تضاد است.

ویکتور فرانکل این ایده را با کمک استعاره بومرنگ نشان می دهد ، که به شکارچی باز می گردد که او را انداخته است در صورتی که هدف را از دست بدهد ، همانطور که افراد فقط در صورتی که معنای زندگی خود را از دست داده باشند به کار مشغول خود باز می گردند. علاوه بر این ، ویکتور فرانکل استعاره چشم انسان را جذب می کند ، که خود یا چیزی را در خود می بیند تنها زمانی که قادر به دیدن خود در خارج نیست. بنابراین ، در یک رابطه عاشقانه ، نکته اصلی بیان خود آزاد نیست ، بلکه فراتر رفتن از خود ، مراقبت از بودن دیگری است.

بنابراین ، بدون تعالی خود ، آرامش روحی غیرممکن است.

توصیه شده: