2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
"چرا دوست شما درس می خواند و شما درس نمی خوانید؟" "ببین دوست دخترت چیه - باهوش ، مرتب! همه چیز او بسیار زیبا و تمیز است - هم لباسش و هم دستانش. چرا اینقدر شلخته ای؟ " "خواهر بزرگترت مورد احترام کل مدرسه بود ، حالا بگذار ببینند چه برادری دارد!"
ما ، بزرگسالان ، اغلب از این عبارات معروف در ارتباط با کودکان استفاده می کنیم. به نظر می رسد هیچ چیز خاصی در آنها وجود ندارد - نه رنجش و نه انتقاد. فقط مقایسه ما کودکان را با نجیب ترین هدف مقایسه می کنیم - وادار کردن کودک به عقب کشیدن به دلایلی.
والدین با قاطعیت از فرزندان خود دفاع می کنند و می گویند مقایسه با بهترین فرزندان راهی برای فرزندپروری است. آنها حتی ممکن است عصبانی شوند و استدلال کنند که چنین رقابتی بسیار شبیه به رقابت در تجارت است.
اما آیا این امکان وجود دارد که یک نوجوان ، هنوز اینقدر ناامن ، مقاومت در برابر معنای رقابت را تحمل کند و متوجه شود؟
با درک جهان در درجه اول به دلیل احساسات ، کودک می تواند چنین مقایسه ای را به شرح زیر درک کند: من بدتر هستم ، بنابراین آنها کمتر مرا دوست دارند. این عشق به والدین است که اساس قدرت آینده فرد ، منابع ذهنی او ، حمایت کل شخصیت است. یک مقایسه مزاحم این اساس را متزلزل می کند.
به هر حال ، هر کودک ، هر فرد یک جهان درونی منحصر به فرد است که فقط شامل افکار و احساسات ذاتی او است. به همین دلیل است که مقایسه ها همیشه تا حدودی ناعادلانه و نادرست هستند. مقایسه مفید و ضروری است ، اما فقط با خود. به عنوان مثال: "امروز شما بهتر از دیروز عمل کردید." یا: "من می دانم که شما می توانید خیلی بهتر عمل کنید."
تلاش های یک کودک حتی همیشه نیازی به قضاوت ندارد. نکته اصلی توجه و توجه است. به عنوان مثال: "من می بینم که شما حتی زباله هایی را که هیچکس نمی توانست به آنها برساند ، برداشته اید." یا: "اگر بتوانم آنجا را نیز حذف کنم ، بسیار خوب خواهد بود."
عادت مقایسه خود با دیگران تثبیت می شود ، به بزرگسالی منتقل می شود. اما در بزرگسالان ، در بدترین حالت ، تبدیل به حسادت واقعی می شود. و حسادت گاهی به موفقیت کمک می کند. اما بیشتر اوقات ، تجربیات مربوط به حسادت (کسی دارد ، و من ندارم) ، صرف وقت و انرژی می شود که می تواند برای شما سود بیشتری به همراه داشته باشد.
و چقدر اندوه و سوء تفاهم از این احساس مخرب ناشی می شود … سالهاست که نزدیکترین خویشاوندان صحبت نمی کنند ، روابط و ازدواجها از هم می پاشد … حسادت ، مانند زنگ ، روح را می خورد. و شروع - چنین اظهارات بی ضرری که کودک از نزدیکترین افراد به او می شنود.
توصیه شده:
چگونه غذا و احساسات با هم ارتباط دارند؟ شدت بدن بهایی است که باید برای سبکی در روح پرداخت. نمونه ای از کار با اضافه وزن
وقتی بدن ما به غذا نیاز دارد ، این را با احساس گرسنگی به ما نشان می دهد. اما ، اغلب ما وقتی گرسنگی واقعی وجود ندارد غذا می خوریم. و وزن خود را گاه به اندازه های باورنکردنی افزایش می دهیم. برای چی؟ شدت بدن بهایی است که باید برای سبکی در روح پرداخت.
به درد من نمی خورد. من آسیب زا هستم
در فردی که از آسیب روحی رنج برده ، اما زنده نمانده است ، احساسات می توانند مسدود شوند ، منجمد شوند. در ظاهر ، یک فرد می تواند آرام ، متعادل به نظر برسد ، با مردم ارتباط برقرار کند ، ارتباطات اجتماعی خود را حفظ کند. اما اگر با دقت نگاه کنید ، معلوم می شود که او اجازه نمی دهد کسی به او نزدیک شود.
شش رشته روح توسط دستکاری کننده بازی می شود
روش ها و انواع مختلفی از دستکاری وجود دارد ، اما بر اساس آنچه که حواس ما توسط دستکاری کننده بازی می کند ، می توان آنها را به شش نوع اصلی تقسیم کرد. 1. دستکاری در عشق. در کودکی به شما می گفتند: "اگر اینطور بازی کنی ، من تو را دوست نخواهم داشت.
10 هدیه روانشناختی از طرف والدین ما که به درد ما نمی خورد
این در مورد یک چراغ طبقه سبز نیست که در فضای داخلی مناسب نباشد. و نه در مورد چیزهای کاملاً ناخوشایند ، مانند ضرب و شتم. و در مورد شکست های گسترده آموزشی که در حال حاضر بزرگسالی ما را به شدت مسموم می کند . من به چنین فرزندی احتیاج ندارم و همچنین "
چگونه وانچکا خرمالو خورد
نویسنده: شچرباکوا تاتیانا نیکولاونا ، روانشناس - مسکو طرح کوچک ، مشاهده ، قسمت واقعی ؛ اسامی عوض شد … فوق العاده نازک ، شفاف ، سرسخت مانند انگشتان میمون ، به اشتباه و ماهرانه قاشق را به دست می گیرد. بلغور جو دوسر با گوشت پوره شده ، بدون نمک و شکر.