10 هدیه روانشناختی از طرف والدین ما که به درد ما نمی خورد

فهرست مطالب:

تصویری: 10 هدیه روانشناختی از طرف والدین ما که به درد ما نمی خورد

تصویری: 10 هدیه روانشناختی از طرف والدین ما که به درد ما نمی خورد
تصویری: طریقه صحیح بحث که منجر به دعوا و عذاب وجدان و ناراحتی نشود 2024, آوریل
10 هدیه روانشناختی از طرف والدین ما که به درد ما نمی خورد
10 هدیه روانشناختی از طرف والدین ما که به درد ما نمی خورد
Anonim

این در مورد یک چراغ طبقه سبز نیست که در فضای داخلی مناسب نباشد. و نه در مورد چیزهای کاملاً ناخوشایند ، مانند ضرب و شتم. و در مورد شکست های گسترده آموزشی که در حال حاضر بزرگسالی ما را به شدت مسموم می کند

من به چنین فرزندی احتیاج ندارم

و همچنین "چرا من به این غم بر سرم احتیاج دارم؟" به احتمال زیاد ، با گفتن چنین کلمات وحشتناک ، والدین منظور چیزی قابل درک از نظر انسانی داشتند ، مانند: "من در محل کار به شدت خسته شده ام ، و شما کت من را رنگ آمیزی کرده اید ، لباس تمیز دیگری وجود ندارد و اکنون باید شب ها شستشو دهم ، و من دیگر به اندازه کافی نخوابیده است … " اما به معنای واقعی کلمه معلوم شد: "بمیر". روانشناسان خودخواه از چنین زمینه ای دستان خود را می مالند و برای درمان طولانی مدت آماده می شوند: به هر حال ، شما باید مرده زنده را از قبر بیرون آورید.

من تو را اینجا می گذارم و می روم

آن را به یتیم خانه می سپارم ، به پلیس می دهم ، آن عموی آنجا ، گرگ خاکستری. کودکان تا یک سن معین به راحتی توسط چیزی که از آن بسیار می ترسند ، یعنی جدایی از والدین ، مورد تهدید قرار می گیرند. بچه ها از این وضعیت خجالتی می شوند و اطمینان کامل دارند که زمین می تواند هر لحظه از زیر پای آنها بیرون بیاید. عواقب آن متفاوت است. به عنوان یک گزینه ، حسادت و سوء ظن وحشتناک را بگویید - اگر شوهر شما آن را پرتاب کند ، چه؟ یا اصلاً فقدان زندگی شخصی ، زیرا اگر عمه نداشته باشید ، او جایی نمی رود.

چطور با پدرت صحبت می کنی؟

یا "با مادران بی ادب نباشید" ، "فاصله خود را حفظ کنید" و به طور کلی "شما اینجا کی هستید ، باهوش ترین یا چه کسی؟" مشکل این نیست که نابرابری بین فرزندان و والدین نشان داده می شود ، زیرا به طور عینی وجود دارد. مشکل این است که مشخص نیست ، اما چگونه می توان با والدین به گونه ای صحبت کرد که طبیعی تلقی شود؟ هیچ پاسخی برای این سوال وجود ندارد ، زیرا اجداد ترس ، بی کفایتی و سردرگمی خود را با چنین عباراتی می پوشاندند. و با این حال ، راه صحیح صحبت با پدر شما چیست ، یعنی چگونه در یک سیستم سلسله مراتبی رفتار کنیم؟ از همه بهتر ، خیلی ترسناک است ، برخی تصمیم می گیرند و آینده شغلی آنها را بهبود نمی بخشد. دیگران ترجیح می دهند به هر مرجعی حمله کرده و قدرت و مرزهای آن را آزمایش کنند: آیا من "بابا" را تحت فشار قرار خواهم داد یا او مرا تحت فشار قرار خواهد داد؟ به طور کلی ، در هر صورت ، میراث ناسالم.

چرا به پول احتیاج دارید؟

کجا رفت. جرات نداری خودتو قفل کنی چیزی را پنهان می کنید؟ برای کی مینویسی؟ چه داری ، خاطرات ، هه هه! گاهی اوقات این کنترل تا بلوغ عمیق حفظ می شود. شما خودتان می دانید: "سلام ، کجا هستید و بچه ها با چه کسانی هستند و با چه کسانی اقامت کردند؟" یا "وقتی در محل کار بودید به طرف شما دویدم ، کمی شستشو کردم ، نوازش کردم ، چیدم … چه آشفتگی در کمد لباس خود دارید!؟" با رهایی از کنترل مداوم والدین ، یک فرد بزرگسال گاهی گیج می شود و دقیقاً نمی داند که بهتر است وارد چه موضوعاتی نشود و در کجا می توان مودبانه پرسید که آیا مداخله او ضروری است. جایی که می توانید برای دیگران تصمیم بگیرید و در جایی که باید در مورد برنامه های خود بحث کنید. اگر تا به حال در مورد اینکه چه کسی باید قبل از شستن جیب شلوارش را بررسی کند تا فلش را دور نیندازید ، رسوایی داشته اید ، ممکن است اکنون بدانید که این مشکلات از کجا ناشی می شود.

من دیگر با تو صحبت نمی کنم

و حرف نمی زند. برخی به ویژه از نظر روحی - برای هفته ها قوی هستند. و بنابراین می آموزیم که در صورت بروز درگیری ، باید به هیچ وجه حل و فصل شود. بگذار رنج بکشد. و من رنج خواهم برد. و همه ما رنج خواهیم برد.

تو دختری … (پسر)

در زیر این سس می توانید مزخرفات زیادی را به کودک القا کنید. از طرف مردم: پسر نباید گریه کند ، اما باید مطمئن باشد که پس می دهد. و دختر نباید بدود ، بپرد و کثیف شود ، اما نباید پس دهد. و غیره. گاهی اوقات می توانید چیزهای مفیدی را آموزش دهید. به عنوان مثال ، آشپزی خوشمزه یا کوهنوردی هوشمندانه مهارت های خوبی هستند. اما نه به این دلیل که "تو دختر هستی یا پسر". این مهارتها برای هرگونه ترکیب ژنتیکی خوب است. در نتیجه سوسک های چرب با دقت در کودکان پرورش داده می شوند. آه ، من کرتینیسم توپوگرافی دارم ، من یک دختر هستم.وای ، من باید مست شوم و دعوا کنم ، من یک مرد هستم. بسیاری هرگز آنها را از بین نمی برند.

فقط خودت باش

خوب ، اگر همه به چاه بپرند ، آیا شما نیز می پرید؟ به طرز عجیبی ، علیرغم وحشت های سرگرمی های نوجوانان ، شبیه دیگران بودن یک مهارت بسیار مفید است. افرادی که از قوانین راهنمایی و رانندگی پیروی می کنند ، به عنوان مثال ، سازگاران وحشتناکی هستند. اما آنها زنده هستند و به جایی که رفته اند می رسند. اما پرورش اجباری گوسفند سیاه از کودک بهترین ایده نیست. هرکسی به هر طریقی با همسالان خود درگیر می شود ، اما گاهی اوقات به نظر می رسد که والدین همه کارها را عمدا انجام می دهند به طوری که تعداد آنها بیشتر و سنگین تر است. زندگی چگونه است وقتی نمی دانید چگونه با دیگران زبان مشترک بیابید ، احتمالاً شما واضح است.

می توانست بهتر باشد

چهار ارزشیابی نیست ، این نشانه متوسطی نفرت انگیز ، تنبل و ناتوان است. هوم کسی که در آن زمان رضایت نمی گیرد یا نمی کند ، مهم نیست که چه کار می کند ، مهم نیست چقدر بالا می رود. یا هیچ کاری انجام نمی دهد ، زیرا چه بلایی سرم می آید ، گه. به هر حال ، زندگی نه تنها برای "متوسط" ، بلکه برای همه کسانی که در کنار او هستند بد است. چنین تربیتی یک چشم سوم نامرئی در پیشانی فرد ایجاد می کند ، مصمم است که فقط گرد و غبار روی تخته های زیرین ، سلولیت در کناره ها و کاما از دست رفته در متون Pics.ru مشاهده شود:)

تا همه چیز را نخورید ، سفره را ترک نمی کنید

و بسیاری از اصول تغذیه ای منحصر به فرد دیگر نیز وجود دارد. به عنوان مثال ، چیزهای خوشمزه را باید برای بعدها گذاشت. دور انداختن غذا گناه است. تف کردن - حتی بیشتر. آنها با غذا بازی نمی کنند. کمی به دیگران بسپارید. خوشمزه باید به اشتراک گذاشته شود و ترکیبی از امضا: "شما برای من چاق می شوید … پای می خورید ، اما بعد از آن رنگ پریده می شوید." حتی تصور اینکه این اصول چگونه مغز کودکان انعطاف پذیر را می پیچاند ، دشوار است. به عنوان مثال ، برخی یاد می گیرند که واقعاً هر چیزی را که در بشقاب آنها قرار نگرفته بخورند ، حتی اگر نمی خواهند غذا بخورند. دیگران به زندگی (نه تنها در رابطه با غذا) عادت می کنند تا خود را از لذت ها محروم کنند ، تا زمانی که چیزهای بدی را "بخورند". و وقتی نوار روشن شروع می شود ، ما مطمئن هستیم که در حال قطع شدن است ، زیرا چیزی به نام خوشمزه وجود ندارد - و این همه برای شما است. و البته ، اگر بهبود یافتید ، این فاجعه وحشتناک باید فوراً … گرفته شود.

چه مشکلاتی می توانید داشته باشید؟

از خروش دست بردار ، آیا کسی مرده بود؟ هیچ چیز به شما آسیب نمی رساند ، تظاهر نکنید. اینکه مثل موش روی تپه و غیره زدید. ابتدا ، ما احساسات خود را در کودک نفی می کنیم ، سپس می گوییم واقعاً چه احساسی دارد. به هر حال ، قوی ترین تله پات ها در بین والدین ، شکستگی و آپاندیسیت زیر سس "هیچ چیز برای خودنمایی وجود ندارد" را از دست دادند. اما دانستن اینکه کجا و چه چیزی به درد می خورد ، از نظر جسمی و روحی ، برای سلامت جسمی و روانی بسیار مهم است. و درک احساس من در حال حاضر بسیار مفید است. آیا عصبانی هستم ، آزرده خاطر شده ام یا شاید حسادت می کنم؟ با این همه اقتصاد چه کنیم ، زمان دیگری خواهیم نوشت.

و برای یک میان وعده ما بیست بیانیه "عالی" تربیتی دیگر را ارائه می دهیم و منتظر اضافه های شما هستیم!

1. خوب ، شما درست مانند پدر / مادر / عموی خود کولیا هستید - یک الکلی

2. چه مدت می توانید حفاری کنید؟

3. افراد باهوش چنین رفتاری ندارند

4. شما شرمنده من هستید ، مجازات من

5. اینجوری جلوی پسرا برمیگردی ، روسپی میشی

6. اگر بد درس بخوانید ، سراغ سرایداران می روید

7. من در سن شما هستم …

8. اما داشا ، اتفاقا …

9. آیا دوباره چیزی را لمس کردید؟ دست ها را بگیرید ، همیشه آن را خراب می کنید

10. خوب ، چه احمقی را باید گرفت …

11. بنابراین شما فرزندان خود را خواهید داشت - شما با من نوشیدنی خواهید خورد

۱۲- هیچ کس اینطور با شما ازدواج نمی کند

13. هیچ چیز ترسناک نیست ، برو و نترس

14. شما عمداً این کار را می کنید ، به رغم من!

15. چون من اینطور گفتم

16. مرا به قبر می آوری ، مرگ مرا می خواهی

17. اینجا پدر متوجه می شود!

18. تا همه چیز تمام نشود هیچ سرگرمی وجود ندارد.

19. تنها افراد تنبل اختراع می کنند که چگونه کار خود را آسان تر کنند

۲۰- و آن اهل فسق بورژوایی را بردارید

توصیه شده: