چگونه غذا و احساسات با هم ارتباط دارند؟ شدت بدن بهایی است که باید برای سبکی در روح پرداخت. نمونه ای از کار با اضافه وزن

تصویری: چگونه غذا و احساسات با هم ارتباط دارند؟ شدت بدن بهایی است که باید برای سبکی در روح پرداخت. نمونه ای از کار با اضافه وزن

تصویری: چگونه غذا و احساسات با هم ارتباط دارند؟ شدت بدن بهایی است که باید برای سبکی در روح پرداخت. نمونه ای از کار با اضافه وزن
تصویری: دورکردن کودک از هله هوله 2024, آوریل
چگونه غذا و احساسات با هم ارتباط دارند؟ شدت بدن بهایی است که باید برای سبکی در روح پرداخت. نمونه ای از کار با اضافه وزن
چگونه غذا و احساسات با هم ارتباط دارند؟ شدت بدن بهایی است که باید برای سبکی در روح پرداخت. نمونه ای از کار با اضافه وزن
Anonim

وقتی بدن ما به غذا نیاز دارد ، این را با احساس گرسنگی به ما نشان می دهد. اما ، اغلب ما وقتی گرسنگی واقعی وجود ندارد غذا می خوریم. و وزن خود را گاه به اندازه های باورنکردنی افزایش می دهیم. برای چی؟

شدت بدن بهایی است که باید برای سبکی در روح پرداخت. برای بسیاری از افراد تحت استرس ، واکنش فیزیولوژیکی طبیعی خوردن است. غذا لذت بخش ، گرم و پذیرفتنی ، آرامش بخش و نشاط آور است. مشکلات در پس زمینه محو می شوند. گاهی اوقات ، این تنها راه حمایت از خود ، سرکوب ، "تسخیر" احساسات ناخواسته است.

مورد مشتری (رضایت برای انتشار دریافت شد).

سوفیا با درخواست تغییر رفتار غذا خوردن به درمان آمد ، دختر اضافه وزن داشت. سوفیا گفت که او حتی در سن نه سالگی شصت کیلوگرم وزن داشت. دختر را روی وسط اتاق گذاشتند و مادرش با عصبانیت گفت: "ازدواج کردم ، وزنم کمتر بود. دست از خوردن بردارید ، مخصوصاً آب نبات!"

اما ، این مادرم بود که شیرینی های بدنام خرید. سونیا توسط پدربزرگ و مادربزرگش بزرگ شد ، مادرش جداگانه زندگی می کرد. هر بار که وی به ملاقات می آمد ، مادرم آب نبات می آورد. آب نبات های زیاد. سونیا با تمسخر گفت: "احتمالاً ، او می خواسته بدون من زندگی من را شیرین کند."

Image
Image

سونیا احساس می کرد هیچ کس به یک کودک اضافی احتیاج ندارد. او خود را از عصبانیت منع کرد زیرا دید که چگونه خشم روابط را خراب می کند. او عزاداری را ممنوع کرد ، زیرا اگر دختر شروع به گریه کرد ، این باعث خشم همه اعضای خانواده شد. ترسیدن نیز غیرممکن بود. شخص می تواند احساس گناه و شرمندگی برای رفتار "بی ارزش" داشته باشد. و همچنین ، وانمود کنید که همه چیز برای شما خوب است و از همه چیز راضی هستید. تا مردم ببینند که سونیا در یک خانواده خوب بزرگ می شود.

دختر غرق احساساتی بود که قابل بیان نبود. او برای غذا راهی برای خود پیدا کرد. علاوه بر این ، این امر در خانواده تشویق شد. کودک خودش انتخاب نمی کند که چه محصولاتی بخرد ، چه بخورد. پدربزرگ و مادربزرگ غذای زیادی خریدند ، به معنای واقعی کلمه به دختر غذا دادند.

Image
Image

اتفاق افتاد که پدربزرگ و مادربزرگ نوشیدند و شروع به نزاع کردند و رابطه را مرتب کردند. مامان گفت: آنها شروع به سر و صدا می کنند ، بخوابید. جلوی آنها را می گیری بدون شما ، آنها مدتها پیش پاره یا جدا شده بودند. سونیا نسبت به روابط خانوادگی احساس مسئولیت می کرد. او همانطور که مادرش گفته بود ، سعی کرد بخوابد ، ترسش را با آب نبات خورد. او از مادرش عصبانی بود ، کینه او را به همراه غذا بلعید …

در درمان ، سوفیا با فرزند داخلی خود گفتگو کرد. سوفیا بزرگسال به دختر کوچک توضیح داد که این دختر مسئول رابطه بین پدربزرگ و مادربزرگش نیست. آنها بزرگسال هستند و سونیا یک کودک است. وقتی بزرگسالان با هم درگیر می شوند و شما نمی توانید کاری انجام دهید واقعاً ترسناک است. عصبانی ، غمگین ، ناامید می شوید ، طیف وسیعی از احساسات را تجربه می کنید.

Image
Image

هنگامی که سوفیا بالغ به کودک اجازه داد تمام احساسات خود را بیان کند ، دختر شروع به گریه و فریاد کرد. در همان زمان ، بدن او شروع به تخلیه ، کاهش اندازه کرد ، تمام چربی انباشته به سادگی "در مقابل چشمان ما" ناپدید شد ، گویی آب شده است.

- اکنون می توانم ارتباط بین غذا و احساسات را به وضوح مشاهده کنم. هربار برای سرکوب احساساتم غذا می خورم. و آنها فقط باید بیان شوند. چه کشفی! از نظر فکری ، من مدتها آن را می شناختم ، درکش می کردم ، اما فقط با استفاده از مثال کودک داخلی آن را احساس کردم. دیدم چگونه کار می کند.

گاهی اوقات احساس می کنیم احساسات زیادی در بدن جمع شده است ، به ویژه عصبانیت. به نظر می رسد که اگر اجازه دهید این احساسات ظاهر شوند ، می توانید به خودتان آسیب برسانید - خرد شوید ، منفجر شوید. این ترسناک است. اما وقتی انرژی احساسات سرکوب شده آزاد می شود ، تسکین می یابد. و پوندهای اضافی از بین می روند.

کنترل غذا به تنهایی نمی تواند رفتار خوردن را تغییر دهد. در مورد سوفیا ، او موفق شد با فرزند داخلی خود ارتباط برقرار کند.هنگامی که دختر کمی از خود حمایت کرد ، پذیرفت ، اجازه ابراز احساسات را داد ، نیاز به تصاحب احساسات و دریافت حمایت توهمی از غذا از بین رفت. به تدریج ، سوفیا عادات غذایی جدید و راههای مقابله با استرس را ایجاد کرد. وزن اضافی شروع به از بین رفتن کرد.

مهم است که به خاطر داشته باشید که تغییر عادت پرخوری به زمان ، صبر و پشتکار نیاز دارد. یکی از زمینه های کار با اضافه وزن در این مقاله ارائه شده است.

مقالات با موضوع وزن: اهمیت یک فرد و وزن او. چه ارتباطی با هم دارند؟

چاق باشم یا لاغر؟ چکار کنیم تا انتخاب ما باشد.

گرسنگی اجدادی به عنوان علت اضافه وزن.

توصیه شده: