2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
آنقدر گناه در زندگی ما وجود دارد که نه تنها آن را نمی بینیم ، احساس نمی کنیم ، بلکه متوجه آن نمی شویم. مخصوصاً در یک زن و شوهر. من آشپزی نکردم ، نمک اضافه نکردم ، چیزی به هم ریخت ، گم شد ، با هم رشد نکرد ، پول کمی ، زندگی درست پیش نرفت - در یک زن و شوهر ، زن مقصر را بر عهده می گیرد. زیرا:
- یک زن همیشه مقصر همه چیز است
- همه مشکلات به خاطر زن
- همسر ، معشوقه ، معشوقه ایده آل نیست
- نه به زیبایی ما دوست داریم
- چاق ، چاق یا لاغر
- وارد رختخواب شوید
- امیدها و انتظارات را برآورده نکرد
- موظف است همه کارها را برای شریک خود انجام دهد ، نه برای خودش
- مرد در اولویت است و زن عقب است
- و گیلاس روی کیک که اصلاً متولد شده است
این افکار و نگرش های سمی به آرامی سم را از بین می برد. زن شکوفه دار و مجلل در عرض چند سال ممکن است خسته و عصبانی از … y شود.
این از کجا می آید در روح یک زن؟ از کلیشه ها و الگوهای اجتماعی ، از درد و پیام والدین ، از تصمیمات خودمان.
اگر زنی در رابطه با گناه زندگی کند ، همیشه مورد دستکاری و استفاده قرار می گیرد.
و او همیشه خواهش می کند ، عذرخواهی می کند ، بهبود می یابد ، هزاران دوره مردانه مردانه را برای زنان می گذراند ، سکوت می کند ، تحمل می کند و گناهکار است.
به این ترتیب ، رنج نه تنها در زن ، بلکه در زن و شوهر نیز حفظ می شود ، زیرا مرد درگیر بازی دستکاری "مرا بیشتر گناهکار می کند!"
بله بله! این الگوی رفتاری است! و این برای اوست که زنی مردی را با الگوی رفتاری مشابه انتخاب می کند ، که در خانواده او زنان همیشه مقصر هستند یا اجازه می دهند خود را تحت فشار قرار دهند.
بله بله! اینها ارزشهای مشابه هستند ، "ما خیلی با هم منطبق شدیم" ، "ما اینطور یکدیگر را درک می کنیم".
یک درد برای دو نفر ، یکی رنج دو نفر ، یک عقده حقارت برای دو نفر.
وقتی یکی دیگری را دستکاری می کند ، او را کاملاً کنترل می کند ، احساسات ، حالت ، روح ، اعمالش را کنترل می کند. اینگونه است که وابستگی شکل می گیرد ، زنجیری که یکی مطیع روی آن می نشیند و دیگری می کشد و فریاد می زند.
در این رابطه ، هیچ کس حق مالکیت خود را ندارد. در مورد جهان و ارزش های شما ، در مورد قوانین و اشتباهات شما ، در مورد خواسته ها و نیازهای شما.
من شراب خودم را می خواستم. با خودم فکر کردم - شراب. من چیزی را برای خودم انتخاب کردم - شراب.
کنترل کامل!
این زوج شانس بزرگ شدن را از دست می دهند - از دختر به زن ، از پسر به مرد. گذشته از این ، سن فیزیکی ما در قرن 21 نشان دهنده بلوغ شخصی ما نیست.
این زوج در معرض خطر قرار گرفتن برای همیشه در وابستگی متقابل ، در انحلال ، در رد مرزها ، از درک من - دیگری مانند من نیست ، از زندگی و وظایف خود هستند.
مبارزه برای کنترل ، بازی "تو / من مقصر همه چیز" درد و رنج را برای هر دو حفظ می کند - به جای منابع و انرژی لازم برای زندگی و حرکت در جامعه.
آیا در رابطه خود احساس گناه می کنید ، آیا متوجه دستکاری شده اید؟
ترس و تاثیر آن بر زندگی انسان
"من می ترسم" ، "من می ترسم" - و اغلب توضیح دلیل آن دشوار است؟ در یک رابطه چه می گذرد که ترس زیادی در درون وجود دارد؟
- ترس از معتاد شدن
- ترس از استفاده شدن
- ترس از طرد شدن
- ترس از بی فایده بودن
- ترس از خیانت ، خیانت
- ترس از تنهایی
- ترس از ناامیدی
- ترس از تحقیر و تمسخر
- ترس از تحقیر
- ترس از سوء استفاده فیزیکی یا جنسی
- ترس از برآورده نشدن امیدها و انتظارات
و می توانید صد ترس بنویسید ، و همه چیز حقیقت خواهد داشت. و همه اینها می تواند سالها در یک فرد زندگی کند. چرا؟
چون عادت می کند. مرسوم است که بترسیم ، به طور عادی تحمل کنیم و سکوت کنیم.
بنابراین ، هیچ قدرت و منابع برای تعیین مرزهای خود وجود ندارد - در اینجا شما می توانید ، اما در اینجا ممنوع است. ستمگر (شوهر ، همسر ، والدین) فضای شما را زیر پا می گذارد - آنها می دانند که می توانند همه کارها را انجام دهند. چون می ترسید:
- برای لمس درد خود
- ناامیدی خود را بپذیرید
- برای کشف و شناختن خود که من می خواهم ، و نه دیگری
- برای انجام کار جدید ، انجام برای خود
- بگو "نه" ، تو نمی توانی با من این کار را بکنی
وقتی می ترسید ، بدان معنی است که دیگران می توانند هر کاری را انجام دهند.این یک اصل است ، هزاران سال است که کار می کند. پیوند "قربانی-مستبد" به همین دلیل قوی ترین است.
گاهی راحت تر می شود ترسید ، در رویا زندگی کرد و طوری تکرار کرد که انگار شعار "به من آسیب نمی رساند" ، "هیچ کس به من آسیب نمی رساند" ، "آنها مرا آزرده نمی کنند" ، "جهان دوست دارد من »، اما یک قطره خون از روح زخمی پشت سر بگذارید.
تا کی میتونی اینجوری تحمل کنی؟
تمام زندگی. مریض شدن ، رنج بردن از شکست ها ، آرزوهای برآورده نشده ، پوشیدن ماسک "خوشحال" ، غرش در بالش ، خوردن کیک و خواب یک شاهزاده ، تحقیر همه مردان اطراف.
این بدان معناست که ترس زیادی وجود دارد و تا کنون هیچ قدرتی برای آشکار نگاه کردن و اعتراف به آن وجود ندارد. این بدان معناست که شما در طول زندگی با ترس هدایت می شوید ، نه با روح ، قلب یا شهود. بنابراین شما انکار می کنید که ترس بخش بزرگی از زندگی بیرونی و درونی شما را اشغال کرده است. این بدان معناست که شما خود را به دلیل ترسناک بودن محکوم کرده و لگد می زنید.
و مهمتر از همه ، شما در حال مبارزه با ترس ، با حقیقت ، با خودتان هستید.
چه باید کرد؟
مبارزه با ترس غیرممکن است! این بخشی از شخصیت شماست ، روح شما. با سرکوب یا نادیده گرفتن ترس ، در واقع خود را سرکوب کرده و نادیده می گیرید! امیدوارم درک کرده باشید که این فقط باعث بدتر شدن آن می شود.
شما می توانید ترس را با تبدیل آن به یک منبع ، به واسطه حرکت ، پشت سر بگذارید ، که این را دگرگونی ترس می نامند.
اینگونه است که گرسنگی برای عشق و زندگی با کمبود تنفس برطرف می شود ، زیرا سالها آنها در درون شما از ترس حمایت می شدند.
آیا در زندگی و روابط خود ترس زیادی دارید؟
توصیه شده:
آیا احساس گناه و احساس مسئولیت دو روی یک "سکه" هستند؟
این مبحث به همان اندازه که جدی است جاودانه است. احساس گناه ما را از درون نابود می کند. این باعث می شود ما دست نشانده ، پیاده هایی با اراده ضعیف در بازی های دیگران باشیم. بر روی اوست ، مانند یک قلاب ، دستکاری کنندگان ما را می گیرند. اما شما به سختی در مورد این واقعیت فکر کرده اید که احساس گناه توسط یک فرد ، جنبه دیگر شخصیتی است ، نه مخرب ، بلکه کاملاً سازنده - احساس مسئولیت.
گناه و کینه. کینه و گناه. دو طرف یک سکه
چرا من ناگهان چنین احساسات متفاوت و قطبی را در یک موضوع ترکیب کردم؟ به همین دلیل است - آنها در یک بسته نرم افزاری زندگی می کنند - جایی که گناه وجود دارد ، کینه نیز وجود دارد. و بالعکس. اما یکی از آنها ، به عنوان یک قاعده ، در خود متوجه نمی شویم.
چگونه یک دستکاری کننده و گناهکار را تشخیص دهیم؟ چگونه می توان دستکاری کننده را متوقف کرد و احساس گناه را از بین برد؟
چگونه یک دستکاری کننده و گناهکار را تشخیص دهیم؟ چگونه می توان دستکاری کننده را متوقف کرد و احساس گناه را از بین برد؟ تصور کنید ، یکی از افراد نزدیک شما از شما می خواهد کاری انجام دهید ، اما شما نمی توانید یا نمی خواهید. یکی از همکارانش از رئیسی صحبت می کند که از گزارش شما راضی نیست ، پدرش شکایت می کند که شما به ندرت با او تماس می گیرید … گاهی اوقات ما خودمان را دستکاری می کنیم ، اما تشخیص این نوع دستکاری دشوار است ، زیرا در ناخودآگاه است.
🤷؛ ؛ ♀؛ ️؛ چرا احساس گناه می کنیم ❓؛ احساس گناه چیست ❓؛
چرا ما اغلب احساس گناه می کنیم؟ احساس گناه چیست؟ این تجاوز علیه خود است-خودنمایی ، تنبیه خود. این یک الگوی رفتاری است که در دوران کودکی ما وضع شده است. قوانین برای ما توضیح داده شده است ، چه چیزی خوب است و چه چیزی بد است. فریاد زدن ، دعوا کردن ، انجام ندادن کار ، تکمیل نکردن کار ، اشتباه نکردن ، شلخته بودن و غیره بد است.
گناه عصبی مقصر بدون گناه
به گفته کارن هورنی ، من تصویری کلی از فردی که در معرض احساس گناه عصبی قرار دارد ، ارائه خواهم داد. یک فرد روان رنجور (از لحاظ تحلیلی ، باید از تشخیص روانپزشکی متمایز شود) اغلب تمایل دارد رنج خود را به این دلیل نسبت دهد که او شایسته سرنوشت بهتری نیست.